کد خبر: 4035222
تاریخ انتشار : ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۵
در یک نشست علمی تبیین شد؛

بداخلاقی سیاسی در جامعه منکر بزرگ تلقی شود

حجت‌الاسلام سیدکاظم سیدباقری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: رصد مبانی اندیشه‌ای و زمینه‌های ذهنی و عینی مقام معظم رهبری نشان می‌دهد که این تفکر ریشه در کتاب و سنت دارد و در نوع تعریف ایشان از اخلاق و سیاست هم تبلور دارد.

سیدکاظم سیدباقریبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام و المسلمین سیدکاظم سیدباقری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 20 بهمن ماه در کرسی «اخلاق سیاسی از منظر آیت‌الله خامنه‌ای» که از سوی این پژوهشگاه برگزار شد، گفت: با اینکه پیامبر(ص) فرمودند انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق، مع‌الاسف در عرصه سیاسی آنطور که شایسته و بایسته بود اخلاق در حکمرانی، سیاست و نظام سیاسی ما بروز و ظهور روشنی نداشته است گرچه برخی افراد در بعد شخصی خود متخلق به اخلاق بوده و هستند.

وی با بیان اینکه مقام معظم رهبری بیش از سه دهه رهبری نظام را برعهده دارند و در عرصه اخلاقی، فردی متخلق به اخلاق اسلامی هستند و بهتر از هر کسی می‌توانند زوایای شکافته و ناشکافته اخلاق سیاسی را برای ما بیان کنند، افزود: یکی از پرسش‌های مطرح در این زمینه بررسی وجوه ممیزه اخلاق سیاسی با سایر ابعاد اخلاق است؛ در گذشته غالبا نگرش به اخلاق مانند فقه، نگاه فردی بوده است و علم اخلاق فردی و شخصی به اقتضاء زمانه خود تعریف می‌شده است. اخلاق به فضائل و رذائل می‌پرداخته و در اینجا هم نگاه فردی بوده است  و کمتر به سامان رساندن زندگی سیاسی و اجتماعی در پرتو آن پرداخته شده است.

سیدباقری بیان کرد: در گذر زمان همراه با حکمت، تلاش شده به زندگی سیاسی و اجتماعی هم از منظر اخلاق پرداخته شود مثلا شهید مطهری بیان کرده در کنار چگونه بودن باید از چگونگی اعمال و رفتار و گفتار انسان هم بحث شود. وقتی به اخلاق سیاسی می‌پردازیم  قصد داریم اخلاق را رو به جلو حرکت داده و وارد مناسبات نظام سیاسی بکنیم.

نتیجه حکمرانی افراد بی‌اخلاق

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: مقام معظم رهبری این تعبیر را دارند که ما امروز به اخلاق، تهذیب نفس و تزکیه خودمان نیاز داریم و در اهمیت اخلاق سیاسی هم فرموده‌اند که بشر در طول تاریخ بیشترین خطا و گناهکاری و بی‌تقوایی خود را در عرصه حکومت‌داری نشان داده است؛ گویی اخلاقی که باید وارد عرصه حمکرانی می‌شد و نشد باعث تبهکاری و گناهان فراوانی از سوی حاکمان و افراد بر مسند قدرت نشسته شده است. در واقع دایره اثرگذاری اخلاق آنگاه که وارد سیاست شود بسیار گسترده و وسیع است، اگر فرد خودپرست وخودنگر و خودگرا باشد و از فضائل اخلاقی هم برخوردار نباشد می‌تواند یک جامعه و انسانیت را به تباهی بکشاند ولی وقتی اخلاق وارد جان یک حاکم شود می‌تواند یک امت را به سعادت دین و دنیا برساند.

سیدباقری با بیان اینکه بنابراین اهمیت اخلاق الهی در اینجا روشن و شفاف می‌شود و به همین دلیل آیت‌الله خامنه‌ای در سه چهار دهه گذشته هشدارهای اخلاقی متعددی به سیاستمداران دادند، تصریح کرد: با توجه به مبانی اندیشه‌ای در اندیشه رهبری و شرایط سیاسی و اجتماعی، بحث از تحول و دگرگونی از اخلاق سیاسی نامطلوب به سمت اخلاق سیاسی مطلوب رصد می‌شود و بر این اساس اخلاق از سه زاویه فردی، اجتماعی و سیاسی قابل بحث و بررسی است.

اخلاق در غرب فردی و سکولار است

وی اضافه کرد: وقتی از اخلاق در غرب سخن می‌گوییم اخلاق فردی و سکولار است که قرار نیست وارد حکومت و سیاست شود و کتب زیادی هم که حتی در چند دهه اخیر در غرب و جوامع دیگر نوشته  شده به اخلاق سیاسی حاکمان و کارگزاران پرداخته است یعنی در حقیقت دنبال این است که چگونه از اخلاق برای تداوم قدرت استفاده شود که همان اخلاق ماکیاولی است. ولی در منطق و اندیشه رهبری، اخلاق سیاسی ساختاری مد نظر است. از منظر ایشان چون انسان کرامت دارد حقوق او در عرصه سیاسی هم باید مورد توجه باشد و نباید نظامی بر او اعمال قدرت کند که استبدادی باشد زیرا نظام طاغوتی کرامت انسان را زیر پا می‌گذارد و نابود می‌کند.

سیدباقری بیان کرد: اخلاق سیاسی مدنظر آیت‌الله خامنه‌ای به گونه‌ای است که می‌توان بر اساس آن به سلسله مراتب و چینش قدرت، نظام تصمیم‌گیری، سامانه قانونگذاری، گستره اختیارات سیاستگذاران و مردم آن هم از منظر اخلاق سیاسی توجه کرد وگرنه اگر صرف اخلاق فردی باشد به چینش قدرت پرداخته نمی‌شود. وقتی از اخلاق فردی، اخلاق فردی سکولار و اخلاق فردی سیاسی گذر شده باشد می‌توانیم وارد وادی اخلاق در ساختار سیاسی شویم.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی اظهار کرد: رصد مبانی اندیشه‌ای و زمینه‌های ذهنی و عینی مقام معظم رهبری نشان می‌دهد که این تفکر ریشه در کتاب و سنت دارد و در نوع تعریف ایشان از اخلاق و سیاست هم تبلور دارد البته از سوی دیگر شرایط سیاسی و اجتماعی عصر حاضر سبب شده تا با ما با نوعی تجددگرایی و شرایط سیاسی و اجتماعی خاص و بداخلاقی و بی‌اخلاقی‌ها مواجه باشیم لذا ایشان هم اخلاق رایج سکولاری در دوره مدرن را نفی کرده‌اند و هم اخلاق رایج سنتی و فردی را نمی‌پذیرند زیرا فقط به تعاملات فردی توجه دارد. ایشان به نقد اصول، مبانی، اهداف و رفتارها و نتایج و حتی ساختار اخلاق فردی سنتی و سکولاری پرداخته‌اند.

سیدباقری تصریح کرد: ما می‌توانیم از یک اخلاق سیاسی متفاوت از منظر آیت‌الله خامنه‌ای سخن بگوییم که هم نقد اخلاق رایج سکولاری و هم نقد اخلاق رایج سنتی آن هم از سطح مبانی و اصول تا اهداف و نتایج است. ما می‌توانیم از منظر ایشان رویه سومی را برای اخلاق سیاسی تعریف کرده و از آن استفاده کنیم.

لزوم تبیین بیشتر محتوای بحث

در ادامه حجت‌الاسلام و المسلمین علیرضا آل‌بویه، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی  به نقد سخنان وی پرداخت و گفت: بیان ایشان در تعریف اخلاق سیاسی ساختاری ابهام جدی دارد و من نمی‌دانم مراد ایشان از این اصطلاح چیست؟ ارائه‌دهنده بحث مستندات چندانی هم برای ارجاع سخنان خود به رهبری نیاورده است.

وی افزود: ایشان قصد دارند ثابت کنند که ایت‌الله خامنه‌ای اخلاق سیاسی ساختاری را مدنظر دارند بنابراین باید مؤلفه‌های آن روش و تبیین می‌شد و براساس؛ تعرف الاشیاء باضدادها، نقطه مقابل آن هم روشن می‌شد. همچنین خوب بود چند مصداق از سخنان رهبری در نقد اخلاق فردی سنتی و رایج سکولاری بیان می‌کردند و از کلی‌گویی باید پرهیز می‌شد.

آل‌بویه بیان کرد: در طرح‌نامه و هم بیان ایشان، محتوای بحث به مخاطب ارائه نمی‌شود؛ نکته دیگر این است که  وقتی می‌خواهیم به اخلاق حرفه‌ای و کاربردی بپردازیم اخلاق سیاسی زیرمجموعه اخلاق حرفه‌ای قرار می‌گیرد و باید به این موضوع هم اشاره می‌شد همچنین باید نظریه اخلاقی داشته باشیم تا پرداختن به اخلاق حرفه‌ای و کاربردی در مباحث ما با مشکلاتی روبرو نشود. امروزه آنچه که در مباحث اخلاقی رواج دارد؛ بحث اخلاق فضیلت، اخلاق وظیفه و اخلاق غایت است و باید مشخص شود که آیا مقام معظم رهبری براساس اخلاق فضیلت مشی می‌کنند، یا طبق اخلاق غایت‌گرا؟ اگر نظریه اخلاقی منقح نشود در مباحث دیگر هم با مشکل روبرو می‌شویم.

بداخلاقی سیاسی منکر بزرگ تلقی شود

همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین سیدسجاد ایزدهی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی هم در نقد سخنان سیدباقری بیان کرد: در بحث از اخلاق سیاسی ‌ابتدا باید مقدماتی فراهم شود مثلا باید روشن شود اخلاق سیاسی، ذیل اخلاق کاربردی است یا اخلاق حرفه‌ای؟‌‌ متعلق آن رفتارهای اخلاقی است یا خُلُق است؟ ممکن است این سؤال مطرح شود‌ اگر حوزه اخلاق سیاسی به شناخت و تنظیم‌بخشی و سامان‌بخشی به زندگی اجتماعی انسان‌ها می‌پردازد، پس جایگاه اخلاق اجتماعی کجاست؟ و آیا این امر کار فقه است یا اخلاق. بعد جایگاه حوزه سیاست در این بحث کجا قرار می‌گیرد؟‌

وی اضافه کرد: همچنین در اینجا باید بحث شود که آیا‌ اخلاق سیاسی،‌ ذیل تدبیر عملی است یا حوزه نظری؟‌ آیا حوزه اخلاق، به بایدها و نبایدها می‌پردازد یا شایستگی‌های زندگی اجتماعی انسان‌ها را مورد توجه قرار می‌دهد؟‌ آیا حوزه اخلاق سیاسی به اخلاق ساختاری هم می‌تواند عنایت داشته باشد؟‌ راهکار ورود آن به این حوزه چیست؟‌

ایزدهی بیان کرد: نکته دیگر در خصوص تفاوت اخلاق سیاسی با سیاست اخلاقی است.‌ مرز اخلاق سیاسی به مثابه یک علم و سیاست اخلاقی به مثابه منطق شایسته سازی حوزه رفتاری سیاست و سیاست گذاران و ساختار سیاسی،‌ در این بحث به درستی بیان نشده است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: با عنایت به این که آیت‌الله خامنه‌ای محور بحث اخلاق سیاسی به مثابه یک گرایش دانشی نیست،‌ آیا قرار است این تحقیق، از توصیه‌ها که عادتاً ناظر به رفتارهای سیاسی، اخلاقی و غیر اخلاقی کارگزاران است فراتر برود و به حوزه علم اخلاق سیاسی برسد یا این که در نهایت،‌ این عبارات، گویای سیاست اخلاقی به همه معیارها و ضوابط آن است. لذا شاید گفته شود که این رویکرد، اخلاق کارگزاران یا اخلاق حکومت است.

ایزدهی گفت: نکته دیگر اینکه چگونه می‌توان بحث از‌ اخلاق فردی و اجتماعی و حکومتی کرد؟ در حوزه فقه،‌ استنباط با رویکرد حکومتی داریم. اما در حوزه اخلاق، اخلاق افراد،‌ اخلاق اجتماع و اخلاق حکومت و کارکزاران داریم. و اجتماع و حکومت،‌ رویکرد نیست تا تبدیل به حوزه اخلاق اجتماعی یا حکومتی شود. اخلاق سکولار و غیر سکولار،‌ هم ناظر به مبانی و مناهج است.

وی تاکید کرد: نهایت اینکه باید پرسید‌ اخلاق ساختاری،‌ آیا به معنای مراعات لوازم و آثار اخلاق در حوزه ساختار است یا این که به معنای واقعی اخلاق ساختاری است؟‌ اصلا مگر می‌شود اخلاق که ناظر به خُلُق و رفتارها است را به ساختار مستند کرد؟‌

در پایان این کرسی، حجت‌الاسلام محمد ملک‌زاده، دبیر علمی کرسی گفت: پرداختن به موضوع اخلاق سیاسی از آن رو اهمیت دارد که توجه نکردن به این مباحث پیامدهای نامطلوبی درپی خواهد داشت. از تبعات ناخوشایند رواج بداخلاقی‌‌های سیاسی، می‌توان بدبینی به سیاست و سیاست‌گریزی دانست که در نتیجه بداخلاقی‌های سیاسی موجب می‌شود عرصه سیاست برای اهل علم و فضیلت و حکما، ناامن و غیرقابل تحمل شود.

وی تاکید کرد: قطعا بزرگترین وجه امتیاز و برگ برنده نظام اسلامی در مقایسه با نظام‌های غیراسلامی، دوری از بداخلاقی‌های سیاسی است و بر این اساس ما باید تلاش کنیم به بداخلاقی‌‌های سیاسی مانند یک منکر بزرگ بنگریم و کارگزاران نظام اسلامی حتی‌الامکان از آن دوری کنند.

انتهای پیام
captcha