به گزارش ایکنا، نشست علمی «بررسی و تحلیل دیدگاه علمای حوزه علمیه نسبت به فناوری مبتنی بر روش گراندد تئوری، مورد مطالعه حوزه علمیه قم» سوم اسفندماه در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد.
مهدی نصیری، عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در این نشست گفت: بنده با روش گراندد تئوری به تولید کتابی با همین موضوع پرداختهام و سعی شد تا دادهها به صورت منظم بیان شوند و نظریه بر این اساس تولید شود. مجموعه نظریات کتاب حول 4 مقوله هستهای و در نهایت دو رویکرد کلی تعریف شده است.
وی با اشاره به رویکرد ضرورت به کارگیری فناوری از سوی برخی از علما، اظهار کرد: مطالعات نشان داد بر اساس نظریاتی که نسبت به فناوری داریم دو رویکرد اصلی وجود دارد؛ برخی نگاه ابزاری به تکنولوژی و عدهای هم نگاه نرمافزاری داشتند و در هر دو رویکرد هم، برخی نگاه خوشبینانه و برخی نگاه بدبینانه داشتند.
نصیری با بیان اینکه برخی از علما مفهوم ضرورت به کارگیری تکنولوژی را مورد تأیید قرار میدهند، افزود: در این مدل، تکنولوژی در برخی موارد برای بقای اسلام ضرورت حساب میشود، همچنین از نگاه فقهی و شرعی تکنولوژی سه وجه دارد: مصرف حلال، حرام و دومنظوره. براساس نگاه حلال در برخی موارد حتی واجب شمرده شده و مفاهیمی چون قدرت و قوت و پرستیژ پیرامون آن مطرح شده است.
وی اضافه کرد: مصرف حرام فناوری، ممنوع شده است که باید از آن جلوگیری شود، مفاهیم حول این مقوله هم پیرامون زیانبار بودن، خدشه بر کرامت و اخلاق انسان دور میزند. همچنین دومنظوره بودن، تصریح بر حرمت و حلیت ندارد و نوع استفاده، حلیت و حرمت آن را تعریف میکند؛ یعنی مانند چاقو اگر در راه خوب استفاده شود، مطلوب و در غیر این صورت ممنوع است.
نصیری با بیان اینکه فناوری حوزه عمومی است و نه خصوصی؛ همچنین تقدم رعایت مصلحت جامعه بر فرد، اصلی بدیهی است، تصریح کرد: تعیین حدود شرعی، زمینه کنترل و نظارت بر فناوری را تامین میکند و اگر مصلحت اقتضاء کند، بر حرمت آن تاکید میشود همچنین شدت بر نظارت، زمینه را برای راهبرد نظارتی و مدیریتی فراهم میکند.
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: رویکرد دیگر در بین علما، به دلیل قداست قائل شدن برای علم، رهیافت خوشبینانه دارد؛ تکنولوژی را مثبت دانسته و حتی مفاهیمی چون با حیایی را برای آن به کار میبرند. عامل پیشرفت و رشد و ترقی بشر است و محدودیتی در استفاده از آن با استناد به قرآن و روایات و دلایل عقلی وجود ندارد؛ البته طرفداران این رویکرد، بر آگاهیبخشی مخاطبان هم تاکید دارند.
وی افزود: از دید این دسته از علما، پیشرفت جبری فناوری، کم بودن عوارض منفی نسبت به فواید فناوری، داشتن رویکرد مهندسی و رفع نیازهای روحی و جسمی، پرهیز از تحجرگرایی و ... علت دفع از فناوری است؛ همچنین صرفا آن را ابزار میدانند که بدون پشتوانه فرهنگی است، یعنی اختیار و اراده انسان را حاکم بر فناوری میدانند و اینکه علم و فناوری مقابل دین قرار نمیگیرد. راهبرد این افراد، آگاهیبخشی و فرهنگسازی در جهت استفاده صحیح از فناوری است، با سانسور موافق نیستند و در مجموع مدافع ایده خیر کثیر فناوری و شر قلیل آن هستند.
نصیری بیان کرد: رویکرد دیگر علما در این زمینه، بدبینانه است؛ یعنی تکنولوژی را نرمافزاری میدانند؛ ایشان فناوری را ابزار تولید محصول و مفهومی برخاسته از فرهنگ میدانند که این مدل سبب استیلای فرهنگی و تضعیف پیوند فرهنگ شفاهی مردم است؛ از دید ایشان فناوری در مادیتر شدن جامعه و از بین رفتن کرامت و روحانیت جامعه دخیل است و چون ابزارهایی نظیر اینترنت و ... مبتنی بر دانش غربی است، این فناوریها توسط شارع مقدس امضاء نشده است.
وی تاکید کرد: قطع پیوند با فناوری در این مدل سفارش نمیشود یعنی نگاه استفاده حداقلی از تکنولوژی است؛ البته بین استفاده از رسانه و فناوری نظامی تفاوت وجود دارد و برای رسانه محدودیت قائل هستند.
نصیری با بیان اینکه مدل چهارم فناوری را به مثابه ابزار معرفت علمی میدانند لذا نگاه بدبینانه کامل از سوی علما وجود ندارد و نگاه سیستمی دارند، اظهار کرد: این چند رویکرد بیان شده در کدگذاری محوری بنده مدنظر قرار داشت. من در کدگذاری انتخابی به گراندد پایبند بودم؛ لذا این 4 مقوله تبدیل به دو هسته مرکزی نگاه خوشبینانه و بدبینانه به تکنولوژی تبدیل شد که دو رویکرد کلی در حوزه نسبت به فناوری است.
وی گفت: سعی شد تا کدگذاری باز، محوری و انتخابی صورت بگیرد که ویژگی آن استفاده از فرمولهایی بر مبنای گرانند تئوری است تا به ساخت نظریه برسیم زیرا رویکرد گراندد رسیدن به مدل و نظریه است. در نهایت هم چهار نظریه به دست آمد که به نظریه کلی تقلیل داده شد.
همچنین حجتالاسلام و المسلمین کریم خانمحمدی، هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در نقد وی گفت: به نظر بنده طرحنامه و کتاب مبهم است و شروع خوبی ندارد؛ مطالبی در درون گیومه بود که مشخص نیست از کسی گرفته شده یا خیر؛ کلیشهای به ذهن میرسد و نگارش نامناسبی دارد؛ ورودیه باید طوری باشد که نویسنده طرح مسئله و موضوع اصلی خود را بیان کند. همچنین در بحث ورودیه باید طوری بنویسیم که خواننده جلب شود.
وی افزود: این کتاب واجد لذت متن نیست، خشک است و خواننده را جذب نمیکند، حتی ایشان در ارائه مطالب هم به مطالبی که باعث جذب خواننده شود، اشاره نداشتند. مثل اسم چند نفر از علما که اگر بیاید خواننده به خصوص خارجیها جذب میشوند آن را بخوانند.
وی خطاب به نویسنده گفت: از ابتدای کتاب شما به دو رویکرد بدبینانه و خوش بینانه اشاره کردهاید و محتوای کتاب خالی است؛ حضور و ادبیات علما و حوزه هم در کتاب دیده نمیشود.
خانمحمدی تصریح کرد: این متن روشزده هست و آن هم برای 50 سال قبل که روشی منسوخ است؛ التزام به روش خیلی خوب است ولی آنقدر مطالب درون آن ریخته شده که محتوا گم میشود و نتیجه آن مبهم و کلیشهای است. اگر گونهشناسی علمای قم صورت میگرفت و اینکه کدام تیپ موافق و کدام تیپ مخالفند و اگر موافق تکنولوژی هستند چرا و اگر مخالفند چرا؟ بحث جذابتر میشد.
همچنین ابطحی، دیگر ناقد این جلسه گفت: بنده با بسیاری از نقدهای آقای خانمحمدی به خصوص بحث روشزدگی موافق هستم، همچنین ادبیات و روح دیدگاهی که بناست به عنوان نتیجه تحقیق ارائه شود، نسبت چندانی با نگاه حوزویان نداشت.
وی افزود: باید توضیح داده شود که چرا از روش گراندد تئوری استفاده شده زیرا ارائهدهنده صرفا در مقام توصیف و طبقهبندی دیدگاههای موجود بودند ولی گراندد تئوری دنبال ارائه تئوری و نظریه است. به نظر من رویکرد پدیدارشناسی تناسب بیشتری برای کتاب ایشان دارد که عمدتا توصیفی است.
ابطحی تصریح کرد: اگر اقدام دیگری در متن صورت میگرفت بهتر بود و آن اعتبارسنجی است، چون در روشهای کمّی، ضوابط روشن است ولی در سنجش کیفی، باید اعتبارسنجی روشن باشد؛ مثلا از تعبیر علمای حوزه استفاده شده در صورتی که فقها یکدست نیستند و برخی به روز هستند، همچنین در بین علما و فقها، فیلسوف هم وجود دارد ولی نگاه فلسفی به فناوری بیان نشده است. یعنی در جایی نگاه فقهی مطرح شده ولی به صورت برجسته نمیبینیم که نگاه فلسفه به تکنولوژی و فناوری هم طرح شده باشد؛ همچنین نوع مصاحبهها مشخص نیست که با کدام طیف از علما انجام شده است.
نصیری در توضیحات مجدد گفت: مبنای داوری باید کتاب باشد و نه ارائه مطلب بنده و به نظرم برخی ایرادات به همین موضوع بازگشت دارد. مطالب داخل گیومه هم ارتباط مستقیم با اتقان و اعتبار مطلب دارد؛ طرف مصاحبه بنده علما بودند و نه افراد عادی و برای جلوگیری از دخل و تصرف در مطالب ایشان داخل گیومه آوردیم.
وی افزود: روشزدگی را تا حدودی میپذیرم و اگر کسی روش گرانددتئوری را بلد نباشد، مطالب را درک نمیکند؛ به همین دلیل این روش را کامل آوردم و بحث کردم. همچنین نقد استفاده از کلمات خوب برای لذت متن و جلب مخاطب خود را میپذیرم، به همین دلیل هم کتاب بنده در داخل کشور دیده نشد و بازخورد مثبت نداشت گرچه در خارج کشور بازتابهای خوبی را شاهد هستم.
نویسنده این کتاب بیان کرد: اینکه نظریه باید در یک سطح معلوم باشد حرف درستی است؛ بنده در چهار سطح به ایدهپردازی پرداختم که از ویژگیهای گراندد تئوری است و در نهایت به دو رویکرد پرداختم، بنده با این چهار پیشفرض وارد مصاحبه با علمای حوزه شدم، در صورتی که خیلی از افراد شاید تصور کنند علما فقط مخالف فناوری و قائل به حرمت آن هستند.
وی اضافه کرد: بر اساس این رویکردها، میتوان راهبردهای مختلفی هم طراحی کرد و از آن در طرح صیانت که امروز مورد بحث است استفاده شود. ما هم از منابع دست اول یعنی قرآن و روایت بهره بردهایم همچنین منابعسازی کردهایم یعنی علما جزء منابع دست دوم حساب میشوند که براساس نصوص دینی به نظریهپردازی اقدام میکنند.
وی تاکید کرد: من این سخن را که ادبیات حوزه و علما در کتاب کمرنگ است نمیپذیریم زیرا دادهها بر اساس مصاحبه با علما و رویکردهای فقهی تالیف شده است و بدون پشتوانه و تو خالی نیست.
نصیری گفت: در برخی موارد کتاب، انتزاعی بحث شده ولی سعی شده خیلی به سطح بالای انتزاع نروم تا مفهوم مخدوش نشود. در گراندد تئوری ما به طبقهبندی مفاهیم میپردازیم نه طبقهبندی افراد؛ به همین دلیل دنبال نظریه با این روش رفتهام و روی اسامی تمرکز ندارم.
انتهای پیام