به گزارش ایکنا، منصور آقامحمدی از فعالان قرآنی و معاون سابق اداری و مالی اتحادیه کشوری مؤسسات قرآنی در زمینه ابلاغ دستورالعمل اخیر هیئت هماهنگی صدور مجوز مؤسسات قرآنی مردمی، که از طریق رئیس شورای توسعه فرهنگ قرآنی به دو دستگاه متولی امور مؤسسات قرآنی محول شده، یادداشتی را به رشته تحریر درآورده و آن را در اختیار این خبرگزاری قرار داده است که آن را میخوانید.
دستورالعمل اجرایی ضوابط و مقررات جدید تأسیس، فعالیت و تغییرات مؤسسات نه تنها گرهای از گرههای در هم تنیده مشکلات مؤسسات نخواهد گشود، بلکه شرایط صدور مجوز و فعالیت آنان را سختتر خواهد کرد.
وضعیت نابسامان و نگرانکننده تعداد کثیری از مؤسسات قرآنی مردمی به ویژه در شرایط فعلی کشور، که متأثر از شیوع کروناست، سبب شده است تا عملاً درصد بالایی از آنها با کاهش شدید مراجعان قرآنآموز مواجه باشند و از سوی دیگر نبود حمایتهای جدی و با برنامه مادی و معنوی دستگاههای قرآنی از مؤسسات به پایینترین سطح خود در چند سال اخیر رسیده است و بدین ترتیب اجرای این دستورالعمل را با مشکلی جدی مواجه میکند.
قبل از هر توضیح و ارائه دلایل، جا دارد که از تلاش چندین ساله کارشناسان و تهیهکنندگان این دستورالعمل قدردانی کنم، بهویژه اعضای محترم هیئت هماهنگی صدور مجوز مؤسسات قرآنی و دوستانمان در دبیرخانه شورای توسعه فرهنگ قرآنی که حدود یک دهه زمان را برای رسیدگی به بخش مردمی و همچنین فرایند ادغام دو اتحادیه قرآنی قبلی مصروف داشتهاند.
به نظر میرسد مدیران محترم این دو دستگاه(وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تبلیغات اسلامی) و شورای توسعه فرهنگ قرآنی یک موضوع بسیار قابل توجه و مهم را مورد عنایت قرار نداده یا حجمی از امور برزمینمانده و دیگر مشغلهها، فرصت تأمل در این خصوص را از این بزرگواران گرفته است.
یکی از موانع قابل اعتنای پیش روی مؤسسات در راستای کیفیبخشی و بهرهمندی از سیاستگذاریهای برنامهای و حمایتهای محتوایی و اعتبار مالی و از همه مهمتر ثبت و صدور مجوز یا تمدید، موازیکاریهای موجود در این دو دستگاه متولی امور مؤسسات و نیز ورود برخی دیگر از دستگاههای غیرمسئول برای تأسیس مؤسسه و تشکلهای قرآنی بدون طی فرایند قانونی و ثبتی است.
از دلایل قابل ذکر این ادعا تشکیل هیئت هماهنگی صدور مجوز مؤسسات است که اواخر سال ۹۳ یا ۹۴ هم به نوعی دیگر این هیئت تشکیل و دبیرخانه آن در سازمان دارالقرآن الکریم استقرار یافت، اما با وجود دلسوزی و دغدغههایی که بین اعضای محترم هیئت در خصوص ادغام دو اتحادیه کشوری و نیز تسهیل در صدور مجوز مؤسسات وجود داشت، در نیمه دوم سال ۱۳۹۶ با توجه به اختلاف نظرهایی که بین مسئولان وقت دو دستگاه پیش آمد، فعالیت آن متوقف و چندین ماه حجمی از صدور مجوز پروانههای فعالیت بلاتکلیف در سازمان دارالقرآن الکریم باقی ماند و روزانه بین دو مجموعه سازمان مذکور و معاونت قرآن و عترت دست به دست میشد و نهایتاً دوباره مقرر شد که هر دستگاه متولی به صورت مستقل مجوز مربوط به مؤسسات خود را صادر کند. این موضوع از مصادیق بارز موازیکاری است و دود آن هم به چشم مؤسسات قرآنی رفت و بدون تعارف موجب دلسردی خیل کثیری از مؤسسات و تشکلهای قرآنی خواهد شد.
از آنجا که ایفای نقش این دو دستگاه در بخش حاکمیتی و دولتی در اولویت اول مباحث قرآنی و آموزههای دینی و فرهنگی است، با توجه به برخی از ناهماهنگیهای پیش رو و تداخل مأموریتها در دهه هفتاد با هدف ایجاد وحدت رویه در امور مرتبط و کاهش موازیکاریها و به موازات آن برنامهریزی برای همپوشانیها، تفاهمنامهای بین مسئولان وقت تهیه و تنظیم و در سال ۱۳۷۶ به محضر مقام معظم رهبری تقدیم شد و معظمله در پینوشت گزارش و تفاهمنامه تقدیمی با بیان ارزشمند «انشاالله موفق باشید. امید است از این پس شاهد دوبارهکاری یا تعارض در مسائل این دو دستگاه مهم نباشیم»، این اقدام مهم را تأیید کردند. پس از گذشت چند سال و در پی تغییرات مدیریتی این دو دستگاه و سپس تداخل در مأموریتها و موازیکاریها، آنها با یکسری اقدامات درونتشکیلاتی و احساسی و به تعبیر بنده رقابتهای آسیبزا مواجه شدند که بیشترین آسیب متوجه بخشهای مردمی است که قریب به یک دهه چالش طاقتفرسا در ادغام دو اتحادیه قرآنی کشوری مصداق بارز این گفته است.
این خادم ناچیز، که تجربه بیش از سی سال خدمت در نیروهای مسلح و به طور مشخص ارتش جمهوری اسلامی ایران را دارم، با ذکر یک نمونه از اقدامات راهگشای حذف موازیکاری در بخش مرتبط با نیروهای مسلح، از وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی که با شعار دولت مردمی و گسترش فعالیتهای قرآنی به ویژه در بخش مردمی بارقههای امید را در جامعه قرآنی روشن کردهاند و نیز از رئیس محترم سازمان تبلیغات اسلامی، که بحق در تبیین فعالیتهای جهادی با گروه خود برنامههای هدفمندی را دنبال میکنند و همچنین دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس شورای توسعه فرهنگ قرآنی، که در فرایند ادغام با قاطعیت به چالشهای چندین ساله بین دو اتحادیه کشوری با صدور بیانیهای متقن در مرداد ۱۳۹۸ پایان دادند، درخواست میکنم که به تجربه ادغام پنج بانک وابسته به نیروهای مسلح و همکاری تنگاتنگ مدیران ارشد این مجموعهها که به تعبیری پشتیبانی مالی نیروهای مسلح را به عهده دارند و نیز حمایت سختافزاری و نرمافزاری فرماندهان محترم به تحقق این اتفاق مبارک عنایت داشته باشند، زیرا کمتر از یکسال پس از عملیات ادغام، فارغ از برخی مشکلات زیرساختی، که با اراده راسخ مسئولان در حال ترمیم است، خیل کثیری از شاغلان و بازنشستگان را از سردرگمی در دریافت حقوق یا تسهیلات مورد نیاز نجات دادند.
از این رو پیشنهاد میکنم که با مراجعه به اسناد و مدارک پیشگفته، از فرصتسوزیها جلوگیری شود و به جای تشکیل هیئت هماهنگی صدور مجوز، که جلسات آن نیز پس از مدتها رکود و توقف در مأموریتها برگزار شده است و اجرای دستورالعمل مذکور که در ادامه به برخی اشکالات شکلی آن اشارهای مختصر خواهم کرد، مسئولیت فرایند بررسیها و اقدامات تبیینشده در دستورالعمل را در یکی از این دستگاهها پیگیری و نظارت کنند تا مدیران مؤسسات، که تعداد قابل توجهی از آنان در زمینه مباحث قانونی و تشکیلات اداری توانمندی کافی ندارند، در تهیه و ارائه مستندات و مدارک علاوه بر دقت در آمادهسازی، مسیر پیگیری را هم بدانند و در پیچ و خم فرایندهای اداری و قانونی سردرگم نشوند و نیز با ارجاع مسئولیت اجرای ضوابط هم به همکاران گرانقدر در یکی از دو این دستگاه، علاوه بر جلوگیری از اقدامات سلیقهای، امور مؤسسات در تمامی زمینهها با سرعت عمل بیشتری انجام شود تا با جلوگیری از هدررفت زمان و هزینههای بیهوده، سرمایههای انسانی و مادی به هدر نرود و به موازات آن با برگشت این هزینههای صرفهجوییشده، به منظور حمایت از مؤسسات و توانمندسازی و آموزش مدیران، که با خون دل امور خود را پیگیری میکنند، اقدام شود.
فارغ از مباحثی که در حوزه موازیکاریها گفته شد، به نظر میرسد این دستورالعمل مربوط به ایام خدمتگزاری اینجانب در حوزه ارتباطات سازمان دارالقرآن الکریم باشد که کارشناسان محترم حقوقی و آشنا به ضوابط و مقررات آن را در راستای صدور مجوزهای مؤسسات تابع سازمان تبلیغات اسلامی تهیه کردند و با تغییر در برخی از تقسیم وظایف دو دستگاه و برخی اضافات، از جمله نکتهای که تقدیم خواهم کرد، در صحن هیئت هماهنگی تصویب شد. حال ضمن تشکر مجدد از زحمات ارزشمند همکاران قدیمی خود، به نظر حقیر ایرادهای شکلی محتوایی و مبهمی در برخی از مواد و تبصرههای آن به چشم میخورد و تصور میشود که اعضای محترم هیئت هماهنگی حتی دقایقی کوتاه به خود زحمت ندادهاند که با مطالعه دقیقتر دستورالعمل موصوف، حداقل به منظور رفع این اشکالات و ابهامات اقدام کنند تا مؤسسات در رعایت ضوابط آن با مشکلات مذکور مواجه نشوند.
در صفحه چهار دستورالعمل و پاورقی ماده دو در پاراگراف آخر و بخش مؤسسات عضوپذیر بیان شده است که اتحادیههای استانی و کشوری مؤسسات فرهنگی قرآن و عترت و نیز انجمن حافظان و قاریان نمونهای از مؤسسات عضوپذیر است. از این رو استنباط بنده این است که صدور مجوز فعالیت و نظارت بر عملکرد اتحادیه قرآنی و مؤسسات هیئت امنایی از جمله سازمان دارالقرآن الکریم هم باید فرایند مطرحشده را از طریق این هیئت پیگیری و ضوابط دستورالعمل مزبور را رعایت کنند، در حالی که نظارت بر اتحادیههای قرآنی و صدور مجوز فعالیت آنان ذیل وظایف دبیرخانه هیئت رسیدگی به امور مراکز امور فرهنگی در نظر گرفته شده و این مأموریت طبق اساسنامه رسمی دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی در مرداد ۱۳۹۸ به دبیرخانه مذکور محول شد و این نکته حائز اهمیت، علاوه بر وجود موازیکاری دیگر، تداخل در امور را به دنبال خواهد داشت و به عبارتی سادهتر با ضوابط مطرحشده در تناقض است.
حال سوال اینجاست که مگر این همه هزینه و زمان در ادغام و تثبیت اتحادیه کشوری مؤسسات و تشکلهای قرآن با هدف تسهیل در امور مؤسسات، کاهش تصدیگری دستگاههای دولتی و حاکمیتی در بخش مردمی و از همه مهمتر ساماندهی و نظارت بر عملکرد و فعالیت مؤسسات از طریق اتحادیه کشوری صرف نشد تا با استفاده از یک ساختار ثبتشده قانونی مستقل مردمی، امور مؤسسات ساماندهی شود؟ در حالی که در مصاحبهها و چشمانداز تبیینشده مدیران محترم دستگاهها و نیز احکام صادرشده کمتر نشانی از توجه به این اهداف و استفاده از این ظرفیت قابل توجه مشاهده میشود و صرفاً در برخی از موارد به تعارفات معمول در ایفای نقش اتحادیه قرآنی بسنده شده است.
از این رو با وجود اینکه بنده انتقاداتی به بخشی از عملکرد اتحادیه کشوری دارم و آن را در پایان مأموریت خود در اتحادیه کشوری فعلی به رئیس محترم هیئتمدیره و مدیرعامل محترم تقدیم کردهام و به نظرم تعداد بسیار کمی از اعضای محترم هیئتمدیره به عنوان یک دغدغهمند و مطالبهگر قرآنی در تراز اتحادیهای با این حجم از وظایف نیستند، اما اطمینان دارم که به فضل الهی و به مرور زمان و بررسی دقیق مدیران محترم مؤسسات در انتخاب چهرههای خدوم، شایسته و آشنا به امور کلان و نیز دارای روحیه تعاملی و برنامهمحور، این نقایص قابل رفع باشد.
به عنوان یک خادم قرآنی از مدیران محترم این دو دستگاه و دیگر دستگاههایی که کم و بیش با امور قرآنی مردمی سروکار دارند، خاضعانه درخواست میکنم که به ظرفیت ارزشمند اتحادیه کشوری، که اکثر اعضای هیئتمدیره آن با حضور مدیران موفق و اساتید شاخص قرآنی مجرب و دلسوز شکل گرفته است و در کشور چه در حوزه مدیریت و چه در زمینه آشنایی با ساختارهای قرآنی و مهمتر از همه تعامل با دستگاهها شناخته شده و مورد وثوق قاطبه جامعه قرآنی مردمی و دولتی است، توجه کنند و در مأموریتهای محولشده بخش مردمی، همانطور که در مکاتبه اخیر دبیر محترم شورای توسعه فرهنگ قرآنی با این دو دستگاه نیز بر آن تأکید شده است، با ارجاع مسئولیت در تمامی ابعاد مرتبط با مؤسسات و تشکلهای قرآن و عترت، از این ظرفیت قابل توجه حداکثر بهره را ببرند.
در پایان شایسته است که از رسانهها به ویژه خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) به عنوان یک رسانه تخصصی و فعال درخواست کنم که با ایفای وظیفه ذاتی خود همچون سنوات قبل به منظور تحقق مطالبات بحق مؤسسات قرآنی گام بردارد و ذهن مبارک مسئولان محترم را هر از گاهی به حمایت مادی و معنوی و استفاده از این ظرفیت کمنظیر و مؤثر برای گسترش فعالیتها و خط مقدم عرصههای قرآنی معطوف کند. البته با تلاش خالصانه و شبانهروزی آنان به ویژه در دهههای شصت و هفتاد چهرههای نامآور قرآنی متعددی حتی در عرصه بینالمللی به نظام مقدس معرفی شدند که تعداد کثیری از آنان در مسئولیتهایشان و از نظر حضور در مجامع علمی و فرهنگی جزو چهرههای شاخص هستند.
انتهای پیام