به گزارش ایکنا، باور به مهدویت و منجیگرایی که در میان همه ادیان مشاهده میشود سوای جنبه دینی و معنوی، آثار اجتماعی و فرهنگی به همراه دارد.
علی اللهبداشتی، استاد گروه فلسفه و كلام اسلامی دانشگاه قم در گفتوگو با ایکنا به یکی از آثار اجتماعی مهدویت اشاره کرد و گفت: یکی از مسائلی که امروز از مسائل کلام جدید است و در شرق و غرب مطرح است، مسئله معناداری زندگی است. وقتی زندگی معنادار باشد انسان امید به زندگی پیدا میکند. برخی معناداری را به امید داشتن و هدف داشتن تعریف کردند. امید بزرگترین عاملی است که میتواند انسان را در حیات خودش به پیش ببرد و به او نشاط بدهد و مشکلات را برای انسان آسان کند. یکی از محققان روانشناس طی تحقیقی دریافت زندانیانی که به آینده امید دارند، مقاومتشان بیشتر است ولی آنهایی که امید ندارند، دچار یأس و افسردگی میشوند و به زودی از پای درمیآیند.
وی ادامه داد: من یک مقالهای نوشتم با عنوان نقش مهدویت در معناداری زندگی. وقتی انسان قائل به مهدویت باشد، زندگی برایش معنادار میشود؛ چه مانند ما شیعیان که مهدی(عج) را زنده میدانیم و منتظر ظهورش هستیم و چه مثل اهلسنت که قائل به مهدی نوعی هستند و میگویند مهدی به دنیا خواهد آمد. در روایت آمده است وقتی قائم قیام کند، زمین را از عدل پر میکند آنگاه که از ظلم پر شده باشد. انسانهایی که در یک نظام ظالم و استثماری و استعماری زندگی میکنند و از نظامی که استبدای و استثماری است رنجور هستند، حال اگر امید داشته باشند که کسی هست آنها را از این زندان بزرگ جهانی و از این ظلم و ستم نجات بدهد، این امید باعث نشاط زندگی و فعالیت بیشتر در زندگی خواهد بود، مخصوصا اگر انتظار، انتظار مثبت باشد نه انتظار منفی.
عضو هیئت علمی دانشگاه تصریح کرد: انتظار به دو معنا است؛ گاهی انتظار را به این معنا تصور میکنیم که ما باید دست روی دست بگذاریم و هیچ تلاشی برای ایجاد عدل و قسط نکنیم. فقط منتظر بمانیم تا حضرت حجت بیایند و معجزهآسا زمین را پر از عدل و داد کنند. این تصور، تصور غلطی است، این انتظار، انتظار منفی است. ما یک تصور و معنای مثبتی از انتظار داریم و آن این است؛ در عین حال که تلاش میکنیم مثل پرندگانی که در یک تور گیر کردند و تلاش میکنند خودشان را از تور نجات دهند، خودمان را نجات دهیم، امیدوار هم هستیم. در قرآن هم آمده است وقتی در دریا سفر میکنید و کشتی شما در حال غرق شدن است، خدا را بخوانید: «فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ». پس انسانی که منتظر است، در عین حال که برای رفع ظلم، برای برپایی قسط و عدل تلاش میکند و ناامید از تلاش نیست، امید دارد این تلاشها یک روزی به ثمر برسد.
اللهبداشتی تاکید کرد: بحث ما بحث شخص نیست، بحث جهان است و انسان نوعی، نه فقط انسان شخصی به این معنا که فقط به خودم بیندیشم. اگر این نگاه به انتظار برای انسان حاصل شود، در عین حال که تلاش میکند، امیدوار است و این امید به زندگی او معنا میدهد. بیمعنایی و پوچی زندگی زمانی حاصل میشود که انسان نتواند معنای زندگی را درک کند. یکی از معانی که برای زندگی بیان کردند هدفداری است. کسی که آیندهای نبیند، هدفی تصور نکند و فکر کند زندگی خوردن و خوابیدن است پیش خودش میگوید این زندگی چیست. چه بسا سرمایهداران بزرگی بودند ولی خودکشی کردند چون زندگی معنادار به آنها آموزش داده نشده بود. پس یکی از مهمترین کاربردهای مهدویت که برای حال ما است، معنادار شدن زندگی است و زندگی معنادار یعنی زندگی هدفدار به نحوی که انسان با نشاط در راه اهداف انسانی و نجات انسانها از ظلم و بیداد تلاش کند و امید داشته باشد تلاش او به ثمر خواهد رسید. این مهمترین کاربرد مهدویت است.
وی در پایان به موضوع تعیین وقت ظهور اشاره کرد و گفت: در عین حال که همیشه باید منتظر ظهور باشیم، باید از وقت تعیین کردن پرهیز کنیم. گاهی در جامعه میبینیم برخی سال ظهور تعیین میکنند، اینها انحراف است. ابابصیر از امام صادق(ع) درباره وقت ظهور سوال میکند حضرت میفرمایند: آنهایی که وقت تعیین میکنند دروغ میگویند ما اهل بیت وقت تعیین نمیکنیم. اصلا این مهم نیست بلکه باید وظیفه خودمان را انجام دهیم. در روایت دیگری میخوانیم؛ کسی که بمیرد در حالی که امامشناس باشد و حقیقت امام را بشناسد، تقدم و تاخر برایش ضرری ندارد و کسی که بمیرد در حالی که معرفت به امام دارد، مثل کسی است که در خیمه امام زمان(عج) است. معرفت تا این حد ارزش دارد. خود زیارت جامعه کبیره یک دوره امامشناسی است. باید زیارت جامعه را بخوانیم تا جایگاه امامت را درک کنیم. ما به جای معرفت دنبال شعائر هستیم. چراغانی میکنیم، شیرینی میدهیم ولی یک سخنران که معرفت به امام زمان(عج) داشته باشد را دعوت نمیکنیم. این یکی از ضعفهای بسیاری از ما شیعیان است.
انتهای پیام