پیشنهاد برگزاری رویدادهای استارتاپی قرآنی برای خلق ارزش + صوت
کد خبر: 4042665
تاریخ انتشار : ۱۳ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۸
ورود مؤسسات قرآنی به پارک‌های علم و فناوری/ ۱۱

پیشنهاد برگزاری رویدادهای استارتاپی قرآنی برای خلق ارزش + صوت

مدیرعامل مؤسسه «شبکه نوآوران جوان مسلمان» گفت: برگزاری رویدادهای کوتاه‌مدت ایده آفرینی برای فعالان قرآنی یکی از اولویت های آموزشی این حوزه است؛ در این حالت زمینه پرروش فعالانی که بر خلق ارزش و ایده‌ آفرینی کار کنند فراهم می‌آید.

سیدهادی حسینی اصلدر کشورهای پیشرفته، نوآوری و دانایی به محور توسعه تبدیل شده و اقتصاد فیزیکی براساس فناوری، جای تولید بر مبنای نیروی کار و سرمایه را گرفته است. صنایع مختلف به مراکز رشد و پارک‌های علم و فناوری ورود کرده و نیز ایده‌های نوآور خود را به محصول تبدیل کرده‌اند، در چنین حالتی ضرورت حضور مؤسسات قرآنی از جنبه تولید ایده‌های نوآور به محصولات مفید در عرصه‌ قرآنی بیش از همیشه احساس می‌شود، چراکه این مؤسسات با عموم مردم ارتباط مستقیمی دارند و با نیازسنجی بهتر می‌توانند به ایده‌های خلاقانه برای تولید محصولات دینی دست یابند.

در این زمینه به گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدهادی حسینی‌اصل، مدیرعامل مؤسسه شبکه نوآوران جوان مسلمان نشستیم و پیشنهادات او در این باره را شنیدیم. مشروح این گفت‌وگو  را در ادامه می‌خوانیم؛

ایکنا _ فعالیت مؤسسه شبکه نوآوران جوان مسلمان در چه زمینه‌های برنامه‌ریزی و طراحی شده است؟

اعضای این مؤسسه یک استارتاپ فرهنگی متشکل از تعدادی طلبه و دانشجوست که به طور خاص در فضای روانشناسی فعالیت می‌کنند. همانطور که می دانیم چند سالی است که فعالان فرهنگی دچار نوعی سردرگمی هستند و دقیقاً نمی‌دانند که چه می‌خواهند و احساس می‌کنند بازدهی‌ و موفقیتشان پایین است.

همین موضوع دغدغه ما نیز بود. در این رابطه کار مطالعاتی، نیازسنجی و پژوهش کردیم. نمونه‌های خارجی را بررسی کردیم و در نهایت به این پاسخ رسیدیم که بخشی از این مسئله خارج از اختیار افراد است، چرا که شرایط عادلانه در این زمینه وجود ندارد، ولی بخش قابل کنترل، کشف استعداد خود است و طبق آن مسیر را انتخاب و حل مسئله کنند. در این صورت اتفاق‌های بهتری می‌افتد. بسیاری از آشفتگی‌ها کمتر می‌شود. موضوع و مسئله‌ استارتاپ ما مدیریت استعداد است و طبق پژوهشی که انجام دادیم سه مرحله برای آن تعریف کردیم.

افراد ابتدا باید استعدادسنجی شوند به طور مثال یک نفر می‌گوید استعدادسنجی شدم و هدف، مأموریت و رسالتم در زندگی این است که یک مهندس نرم‌افزار خوب، قاضی خوب، مشاور، مجتهد و ... شوم، بعد طبق این هدف یک مسیر رشد شخصی‌سازی شده به او داده شود، ممکن است دو نفر هر دو استعداد و هدفشان این باشد که یک فیلسوف یا معلم شوند، اما نوع خلق و خو، شرایط محیطی‌شان و خیلی چیزهای دیگر متفاوت است، به همین دلیل مسیر شدشان نیز متفاوت است.

بعد از اینکه استعداد کشف شده رشد پیدا کرد، زمان حل مسئله است، یعنی نهادهایی که به طور خاص در حوزه علوم انسانی و اسلامی فردی می‌خواهند که برایشان حل مسئله‌ کند، اینجا این افراد با این ویژگی‌های شخصیتی، ابعاد هوشی، علاقه‌ها و سابقه هستند و در نهایت یک پلتفرم C2C (الگوی تجاری مشتری به مشتری) که می‌تواند اینها را به هم متصل و حل مسئله کند، کار را پیش می‌برد. این سه مرحله «کشف استعداد، رشد استعداد و حل مسئله نقش‌آفرینی» تمام الگویی است، منتهی چون این یک کلان‌پروژه است و با توجه به اینکه اولین گام استعدادسنجی است. مزیت نسبی گروه ما افرادی است که در عین تحصیلات حوزوی رشته روانشناسی را در مقطع ارشد و دکتری خوانده‌اند. ما فقط روی حلقه اول تمرکز کردیم. owjeman برند ماست و در دامنه owjeman.ir قابل دسترسی است و مبتنی بر انجام آزمون‌های روانشناختی و جلسات مشاوره است.

ایکنا ـ تاکنون موفق به کسب چه دستاوردهایی شده‌اید؟

در برخی رویدادها مثل رویداد ایده‌پردازی جهان اسلام، رویداد حل مسئله نجم که برای بسیج دانشجویی بود و رویداد نخبگانی جامعه نخبگانی حوزه‌های علمیه شرکت کردیم و در برخی برگزیده و در برخی شایسته تقدیر شدیم یا در رویداد 100 استارتاپ، موفق به جذب سرمایه شدیم. یک سری دستاوردهای اجرایی نیز داشتیم. البته مدتی است که به دلایلی در رویدادها شرکت نمی‌کنیم. در یک سال گذشته عمده فعالیت ما روی طراحی نرم‌افزار بوده، در ماه‌های گذشته کارمان را راه‌اندازی کردیم و فعلاً هم به شکل MVP و محصول اولیه پیش می‌رویم.

حدود هزار نفر شامل دانشجو، دانش‌آموز، اقشار مختلف و همچنین به طور خاص جامعه نخبگانی که اساتید و فضلای حوزوی سراسر کشور در طرحی به نام طرح «شهید بیاضی‌زاده» که یک طرح مسئله‌محور مثل طرح «احمدی روشن» بنیاد نخبگان بود، از سرویس‌های ما استفاده کرده‌اند. استعدادسنجی آن مجموعه‌ها برعهده ما بود و از ظرفیت فرایند شخصیت‌شناسی، آشنایی با نقاط ضعف و قوت و برنامه‌های توسعه فردی این استار‌تاپ استفاده می‌کردند. درصد رضایت بالایی وجود داشت یعنی تقریباً حدود 70 درصد رضایت بالای خود را اظهار کرده بودند، یا وقتی از آن‌ها پرسیده بودیم که این فرایند چقدر در برنامه‌ریزی آتی شما مؤثر است؟ حدود 68 درصد زیاد و نسبتاً زیاد را علامت زده بودند.

ایکنا ـ در این مسیر تاکنون چه مشکلاتی بر سر راهتان وجود داشته است که بر آن فائق آمدید؟

یکی از مشکلات همه‌گیر، بحث مالی است. ما برای توسعه نرم‌افزاری و تولید محتوا نیاز به ارتقای نیروی انسانی داریم و اینها نیاز به منابع مالی دارد. می‌توانستیم به سمت جذب سرمایه از VCها یا صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر برویم که با چالش‌های زیادی همراه است. اساساً کسب‌وکارهای فرهنگی هنوز به بلوغ کامل نرسیده‌اند چون کسب وکارهای نوپا و مفاهیمی مثل استارتاپ در زیست‌بوم فرهنگی و دینی ما برخلاف استارتاپ‌های حوزه فناوری، خیلی نوپا هستند و چالش‌های بیشتری دارند.

تعداد منتورها (کسانی که وظیفه هدایت و راهنمایی را دارند) و راهبر‌های باتجربه و کارکشته زیاد نیست، این یکی از چالش‌هاست و چالش بعدی که بسیاری از مجموعه‌ها از جمله مجموعه ما با آن درگیر است اینکه تعداد توسعه‌دهنده‌های نرم‌افزاری (Software developer) (به کسی اطلاق می‌شود که بخشی از فرایند تولید نرم‌افزار را برعهده داشته باشد) در چند سال اخیر در کشور یک مقدار کم شده است. برخی مهاجرت کرده و برخی دیگر با خارج از کشور کار می‌کنند، این موضوع به چالش جدی تبدیل شده است، به طور مثال آن‌هایی که در شهر قم هستند، مجموعه بزرگی مثل «با سلام» جذب می‌کند که ما توان رقابت با آن‌ها را نداریم. نیروی انسانی به‌طور خاص در قسمت برنامه‌نویسی، کدنویسی و نرم‌افزار یک چالش است.

چالش دیگر، چالش ذهنی است. فعالانی که در فضای فرهنگی هستند همیشه کار فرهنگی را یک فعالیت غیراقتصادی و غیرانتفاعی دیده‌اند به همین خاطر تا ذهنیت‌شان با کسب درآمد و کار با صبغه فرهنگی شکل بگیرد، زمان می‌برد. این هم چالش دیگری است که انتخاب‌ها را در توسعه نیروی انسانی محدود می‌کند.

یکی دیگر از چالش‌ها که مختص ماست، چون نگاه بین‌رشته‌ای داریم و از مباحث دینی و روانشناختی توأمان بهره برده‌ایم، این بوده که بعضی از جامعه مخاطبان و هدف ما، نسبت به برخی ابزار‌ها و آزمون‌های روانشناختی موضع‌گیری‌هایی داشتند. جلب اعتماد مشتری و نیازسنجی یا به تعبیر فنی تطابق محصول با نیاز بازار از دیگر چالش‌های این کار است، چون در بحث فرهنگی همیشه نگاه غیرتجاری حاکم است.

ایکنا ـ سرمایه‌گذاری در حوزه فناوری‌های نرم را چقدر ارزشمند می‌دانید؟

همان‌طور که مقام معظم رهبری فرمودند، اقتصاد اگر بخواهد درست شود باید فرهنگ درست شود و فرهنگ هر جامعه‌ای اگر خراب باشد، حتی اقتصاد هم نمی‌تواند درست باشد، به همین خاطر اگر به اقتصاد و کسب و کارهای فرهنگی خوب بها داده، سرمایه‌گذاری و توجه شود، اتمسفر فرهنگ، چون فرهنگ، فیزیکال نیست بلکه مثل هوای دور و اطراف ماست، اگر هوا آلوده باشد همه آسیب می‌بینیم و اگر پاک باشد همه رشد می‌کنیم. پس اگر به اقتصاد فرهنگ توجه بیشتری شود این توجه لزوماً از ناحیه حکمرانان، حاکمیت و دولت نیست که آن هم هست، هم‌اکنون هر وقت اسم دانش‌بنیان می‌آید همه به یاد یک چسب یا ربات جدید می‌افتند، هیچ وقت یک مجموعه خلاق در این حوزه دیده نمی‌شود.

قرار است در مصوبه‌ای اینچنین شرکت‌های خلاق را «دانش‌‌بنیان 3» بدانند، یعنی هنوز نگاه حاکمیت ما حتی در حیطه نوآوری یک نگاه دسته چندم به مباحث فرهنگی و خلاقانه است که باید تغییر کند، اساساً مباحث فرهنگی اگر مهم‌تر نباشند در عرض مباحث فنی، مهندسی و پزشکی می‌توانند پیشران جامعه باشند؛ پس یک تغییر نگاه هم در ناحیه حکمرانی، هم در ناحیه خود افرادی که می‌توانند بالقوه نیروی انسانی این مجموعه‌ها باشند، لازم است.

اکنون مجموعه‌هایی مثل مدرسه علوم انسانی جیوگی و مدرسه مهارت‌آموزی مبنا، از خود علوم انسانی و مواردی که به ظاهر هیچ ربطی به مباحث اقتصادی و کسب و کار ندارد، هم خلق ارزش و هم خلق چرخه کسب و کار می‌کنند، بخشی از این بها دادن به معاونت علمی ریاست جمهوری، ارکان مختلف و vcها و بخش دیگر نیز به صاحبان فکر و اندیشه برمی‌گردد، بسیاری از فضلای دانشگاهی و حوزوی، که اهل اندیشه و متخصص در تاریخ و فلسفه هستند، احساس می‌کند ورود به فضای اقتصاد فرهنگ اشتباه است و فقط باید هیئت علمی باشد یا تألیفات داشته باشد، اینکه در قالب نویی مثل استارتاپ، ارزش جدیدی خلق شود برای عده‌ای هنوز مبهم است، باید این تابو شکسته شود.

کد

ایکنا ـ مؤسسات قرآنی با قشر مذهبی سر و کار بیشتری دارند و خیلی خوب می‌توانند در بخش نیازسنجی به مجموعه شما کنند، به نظر شما، ورود مؤسسات قرآنی به این حوزه چه مزیتی برای آن‌ها دارد و اینکه چطور باید آن‌ها را ترغیب به این کار کرد؟

در بحث قرآن، برایم دست به عصا رفتن قابل درک است. در مفاهیم ارزشی، متون ایمانی و وحیانی تعابیر زیادی داریم که نباید قرآن وسیله کسب و کار باشد حتی فروش قرآن مورد نهی واقع شده، روایاتی وجود دارد مبنی بر اینکه خدا لعنت کرده کسانی را که بخواهند با قرآن مثلاً از پادشاهان و حکمرانان پولی دربیاورند. بخشی از این عدم استقبال طبیعی است. ولی اگر محصول‌های جدید خلاقانه‌ای تولید کنیم که در عین جنبه‌های قرآنی، جنبه‌های دیگری نیز داشته باشند، به طور مثال همه ما حاضر هستیم برای نرم‌افزاری که در آن برای دختران خردسال قصه بگوید، انیمیشن پخش کند و قرآن آموزش دهد، هزینه کنیم، پس می‌توان وارد عرصه بینامحصولی شد.

اگر نگاه سنتی باشد که قرآن یعنی همان آموزش تجوید، صوت و لحن و حفظ، طبیعتاً نگاه کار و کسبی شاید جالب نباشد، اما می‌تواند ترکیبی خلاقانه باشد، مثلاً یکی از استارتاپ‌های که در مجموعه ماست مجموعه قرآنی میعاد است که در کافه بازار اپلیکیشن بازی قطار قرآنی را تولید کرده‌اند یا اپلیکشن ماهک که برای کودکان نشر محتوا می‌کند.

تبدیل دارالقرآن به استارتاپ صحیح نیست

آنچه مهم است نگاه جدید است و این ممکن نمی‌شود مگر اینکه خود صاحبان مسئله و فعالان قرآنی با مفاهیم جدید آشناتر شوند، هیچ وقت درست نیست که یک دارالقرآن را تبدیل به استارتاپ کنیم، چون دارالقرآن یک مفهوم دیگر است؛ اما برخی از افرادی که در یک دارالقرآن تردد دارند، شاید گزینه‌های مناسبی برای داشتن ذهنیت استارتاپی و کارآفرینانه باشند. مثلاً در مرکز نوآوری اشراق، مجموعه‌هایی که جزء آن 93 درصد بودند (93 درصد استارتاپ‌ها در دنیا بعد از مدتی از بین می‌روند، شاید در ایران این عدد به 95 و 97 درصد هم برسد) نیز وجود داشتند. چرا این اتفاق می‌افتد؟ یکی از دلایل این بود که بخشی از آن‌ها به کلی یک مجموعه صددرصد فرهنگی با هدف‌گذاری‌ها و خلق ارزش‌های فرهنگی بودند و اساساً با دنیای کار و کسب که مبتنی بر خرید و فروش خدمات و محصولات، مبتنی بر فنون بازاریابی و مذاکره است بیگانه بودند، تلاش کردند که کسب و کار بشوند اما کسب و کار که نشدند حتی انگیزه فرهنگی که در گذشته داشتند را از دست دادند.

مهم آن است که در بین افراد قرآنی و فرهنگی، یک‌سری اشخاصی که روحیه کارآفرینی دارند شناسایی شوند و آن‌ها را با مفاهیم استارتاپی آشنا کنند. چند روز قبل به رویدادی به نام رویداد شکوفا دعوت شدم که آن را جامعةالمرتضی(ع) راه انداخته بود، جامعةالمرتضی(ع) مجموعه‌ای در قم است که به طلاب ایرانی فنون و مهارت‌های تبلیغی، زبان و مباحث دیگر را برای ارتباط با آمریکای لاتین، اروپا، آسیای میانه آموزش می‌‌دهد. یک رویداد دو روزه برای این دوستان گذاشته بودند، فعالان بین‌المللی نیز بودند، موضوع این رویداد آشنایی با کار و کسب و استارت‌آپ، مفاهیم آن، خلاقیت چیست، فیلمسازی چیست و ...، بود، حدود صد نفر در آن رویداد بودند آیا همه این صد نفر می‌توانند استارت‌آپ بزنند؟ به هیچ عنوان، اما از این صد نفر ممکن است 10 نفر روحیه کارآفرینی داشته باشند و در کشوری که هستند استارتاپی را راه‌اندازی و خلق ارزش کنند و به این بهانه هم چرخه اقتصادی بگردد و هم اشتغال‌زایی شود و هم یکسری محصولات فرهنگی تولید شود.

همین مدل را می‌توان در فضای قرآنی اجرا کرد، یعنی اگر من بخواهم یک پیشنهادی را به دست‌اندرکاران قرآنی کشور بدهم، عرض خواهم کرد که فعالان قرآنی را در یک چنین رویدادهای جمع کنند، امکانش هم هست و این دوستان را در یک رویدادهای یک روزه، دو روزه آموزش دهند و از دل آن 10 درصد، پنج درصد علاقه‌مند می‌شوند و روی آن پنج درصد می‌شود سرمایه‌گذاری کرد؛ اما یک فعال قرآنی که 20، 30، 40 سال و 50 سال است که تمام ذهنیت او این است که روی تجوید، صوت و لحن، چاپ قرآن و ... کار کند، او لزوماً یک کارآفرین خوب یا یک فعال نوآور خوب نخواهد شد.

ایکنا ـ شما داشتن ایده را مهم‌تر می‌دانید یا تأمین سرمایه؟

ایده خوب نباشد، سرمایه‌ها هیچ می‌شود. مشکل سرمایه در این حوزه‌ نداریم، مشکل ایده و البته گروه خوب است. یکی از افراد صندوق سرمایه‌گذاری بنیاد برکت می‌گفت ما حاضریم سرمایه‌گذاری کنیم ولی تیم‌ ایده خوب کم پیدا می‌شود. ذات استارتاپ یعنی مقیاس‌پذیری، یک کسب و کار سنتی نیست که یک رشد خطی داشته باشد، استارتاپی موفق است که رشدنمایی یا تصاعدی داشته باشد و این نمی‌شود مگر اینکه گروهی پای کار باشد، اساساً ما کار گروهی را کم تمرین کرده‌ایم. لذا اگر تیم‌ ایده خوب باشد مطمئنا سرمایه‌گذار هم پیدا می‌شود.

ایکنا ـ برای چه تعدادی اشتغال‌زایی داشته‌اید؟

به طور مستقیم برای هشت نفر، که البته با تعریف اداره کار برای تقریباً 20 نفر، چون اداره کار حداقل 15 ساعت در هفته را شاغل محسوب می‌کند، ما 15مشاور طرف قرارداد داریم و غیر از آن نیز 6 نفر به صورت مستقیم، پاره‌وقت و تمام وقت در مجموعه ما مشغول فعالیت هستند.

ایکنا ـ و سخن پایانی.

قدردان زحمات ایکنا هستم که به این مسئله دقت کرده است. یکی از گلوگاه‌های رشد اقتصاد و چالش‌های اقتصادی توجه به زیست‌بوم نوآوری و استارتاپ ـ یعنی رویکرد حل مسئله و خلق ارزش ـ است و به طور خاص در فضای فرهنگی و دینی ما چه حوزویان و چه غیرحوزویان اگر این فضا فراگیر شود، حتماً اتفاقات خوبی می‌افتد؛ دست‌اندرکاران در هر جایی اگر می‌توانند این فضا را گسترش دهند.

یکی از پیشنهادات من برگزاری رویدادهای کوتاه‌مدت در یک یا دو روز برای فعالان قرآنی است، امکان آن نیز وجود دارد و دوستانی در قم و تهران هستند که می‌توانند صفر تا صد این کار را انجام دهند و بعد از دل آن‌ها، 10 یا 5 درصد فعالانی رشد کنند می‌توانند خلق ارزش کرده و روی ایده‌ها کار کنند.

گفت‌وگو از لیلا شرف

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha