کد خبر: 4047123
تاریخ انتشار : ۱۷ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۱:۱۰
علیرضا صدرا:

اسلام تساوی و تبعیض بین زن و مرد را قبول ندارد/ دلیل حادثه ورزشگاه مشهد

علیرضا صدرا معتقد است طبق نگاه اسلام، زن و مرد در خانواده نه تساوی دارند و نه تبعیض، بلکه مکمل هم هستند و هر کدام نقش خود را برعهده دارند و اگر زن بخواهد نقش مرد را ایفا کند، امکانپذیر نیست.

علیرضا صدرابه گزارش ایکنا، علیرضا صدرا، استاد دانشگاه تهران، شامگاه 16 فروردین در نشست علمی «جایگاه فعالیت سیاسی زنان از منظر فلسفه سیاسی اسلامی» با بیان اینکه زن و مرد دارای شئون فردی، اجتماعی و خانوادگی هستند و زن هم از حیث انسان بودن دارای شان مدنی است،  گفت: چند گفتمان یعنی توحیدی، قرآنی و روایی، گفتمان حکمت فاضلی که نزدیکترین تفسیر حکمی سیاسی قرآنی محسوب می‌شود و حکمت مدنی متعالی در تحلیل فعالیت مدنی افراد وجود دارد و از نقش زن هم نمی‌توان سخن گفت بدون آنکه خاستگاه آن را روشن کنیم.

وی افزود: ابتدا باید فلسفه حقوق زن را بدانیم و بعد از جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و حقوق و نقش و تکالیف زنان سخن بگوییم. متاسفانه چون در این زمینه خلأهایی داریم و گرفتار افراط و تفریط شده‌ایم. ظرافت و حساسیت زن در طول تاریخ مورد سوء استفاده قرار گرفته و در حق زنان و حتی مردان جفا شده است. تا دوره جدید این سوء استفاده‌ها موردی و غیرسازمان‌یافته بود، ولی اکنون به صورت سازمان‌یافته و به اسم آزادی و حقوق زن دنبال می‌شود.

صدرا تاکید کرد: اگر فلسفه حقوق زن را ندانیم، نمی‌توانیم مرز اعطای حقوق و سوء استفاده‌ها را مشخص کنیم و حوادثی مانند حادثه ورزشگاه مشهد پیش خواهد آمد که سبب سوء استفاده برخی شد. در فلسفه سیاسی مسیحیت، خلقت آدم و شجره ممنوعه و ... بیان شده است، ولی مسیحیان مثل آگوستین می‌گویند که آدم در آن ماجرا مرتکب گناه و جرم شد، ولی در تفکر اسلامی آن را به لغزش تعبیر می‌کنیم و به همین دلیل آدم هبوط کرد. مسیحیان هبوط را تبعید آدم و مجازات می‌دانند، ولی در اسلام هبوط معبری برای رسیدن به زندگی اخروی است.

تفاوت نگاه اسلام درباره زن و مرد

استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: در باور مسیحی، شیطان حوا را و حوا آدم را وسوسه کرد و مجرم اصلی حواست که سبب شد خدا آدم را بر حوا حاکم کند. بنابراین حاکمیت در مسیحیت تحت تاثیر باورهای یهودیت و آن هم تحت تاثیر اساطیر است. از منظر اینها، حاکمیت، مجازات و تنبیه بشر است ولی در نگاه کسی مانند علامه طباطبایی امامت و رهبری عین لطف و به قول فارابی عنایت خداوند است.

استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: در تفکر غربی حاکمیت امری شیطانی است و ریشه در باورهای یهودی و مسیحی دارد ولی در اسلام امری الهی است. البته گاهی برخی اندیشمندان مسلمان متاثر از باورهای یهودی و مسیحی سخنانی گفته‌اند، مثلاً غزالی آورده است که چون شیطان حوا را فریب داد خداوند او را به چند چیز عقوبت کرد که یکی از آنها حاکمیت مردان است.

وی با اشاره به اینکه در اسلام قاعده بر حاکمیت مرد بوده است، ولی مواردی متفاوت هم وجود دارد، اضافه کرد: چنانچه در سیره رسول‌الله، مادر طلحه و زبیر شمشیر به دست در نبرد حضور داشت و در دوره انقلاب هم خانم دباغ فرمانده سپاه همدان بود. اما در شیعه مجتهده هم اگر داریم خیلی نادر است که ماهیت آن جای بررسی دارد و باید به فلسفه زن بپردازیم. غزالی که به زن بدبین است و همسرش بسیار او را شماتت و سرکوب می‌کرد و او برای فرار از آزار او به کتاب پناه می‌برد، وقتی می‌خواست درباره فلسفه زن قضاوت کند، می‌نویسد که زن خوب مبارک بود و در همه چیز منفعت دارد. زن نیک بر مال و جان همسر و فرزندان خویش مشفق و دلسوز و مهربان است و هیچ نعمتی بالاتر از زن پارسا برای مرد نیست. او گفته است که کمتر کسی به اندازه زن پارسا می‌تواند رشد کند.

تفسیر نادرست از قومیت

استاد دانشگاه تهران با اشاره به آیه قوامیت و تفاسیر آن، اضافه کرد: اغلب قوامیت را به معنای فرماندهی، سلطه و حاکمیت تعریف کرده‌اند که قابل تأمل است، در حالی که ربطی به سلطه و مدیریت ندارد و مقوم و قوام‌بخش است و اگر مرد قوامیت دارد یعنی مقوم نظام خانواده است، کما اینکه دولت مقوم نظام سیاسی جامعه است. مرد مقوم زن شمرده می‌شود، همان‌طور که اسکلت انسان مقوم جسم اوست.

استاد دانشگاه تهران گفت: ولایت هم به معنای سرپرستی است و برخی زنان و مردان بر برخی دیگر ولایت دارند. متأسفانه چون مقوم خیلی خوب ترجمه نشده است، برداشت‌هایی همراه با افراط و تفریط داریم. خداوند در آیه کریمه فلسفه قوامیت را بما فضل الله برشمرده است، ولی فضل به معنای برتری نیست، همان‌طور که فضیلت تاجر به تجارت و فضیلت زن و مرد هم به زن و مرد بودن(نقش زنی و مردی) است و هیچ‌کدام نشانه برتری بر دیگری نیست.

نقش مکمل زن و مرد 

صدرا اظهار کرد: از منظر فلسفه سیاسی زن سیاسی و مرد سیاسی داریم، ولی اگر از زن رفتار مردانه طلب کنیم مانند این است که از چشم انتظار شنیدن و از گوش انتظار دیدن داشته باشیم. باید بپذیریم که از نگاه اسلام، زن و مرد در خانواده نه تساوی دارند و نه تبعیض، بلکه مکمل هم هستند و هر کدام نقش خود را دارند و اگر زن بخواهد نقش مرد را ایفا کند، امکان‌پذیر نیست. در جامعه هم این‌طور است، یعنی اگر نقشی را، که باید زن در سیاست برعهده بگیرد، بر عهده مرد بگذاریم و برعکس، همین ناهماهنگی ایجاد خواهد شد.  

وی افزود: تشبه مرد به زن و زن به مرد توطئه جهانی است و باید فلسفه آن را به خوبی روشن کنیم و گرفتار این التقاط نشویم. خورشید هم روشنایی، هم گرما دارد و هر دو باعث امکان‌پذیری زندگی می‌شوند، زیرا مکمل هم هستند و باید زن و مرد هم همین‌طور باشند. قبل از ملاصدرا در نگاه اصالت ماهیت، این تقسیم‌بندی را داشتیم که انسان یک نوع بیشتر نیست و زن و مرد دو فصل از این نوع هستند، ولی ملاصدرا می‌گوید دو نوع انسان داریم، یعنی انسان جمالی و جلالی داریم و جلال و جمال دو وجه کمال و نیز مکمل‌اند. به تعبیر امام خمینی(ره)، اگر زن نقش خود را به درستی ایفا کند، از دامن زن، مرد به معراج می‌رود. بنابراین قاعده این است که وظایفی را که جنبه لطافت بیشتر و خشونت کمتری دارد به زنان واگذار کنیم.

نوع تصادف‌های زنان و مردان فرق دارد

وی افزود: نگاه غیرتوحیدی می‌گوید که زن و مرد دو جنس متضاد و مخالف هستند ولی نگاه اسلامی می‌گوید که اینها دو جنس هستند ولی مکمل. ملاصدرا حتی با اینکه معتقد است فطرت زن و مرد دو نوع فطرت یا دو وجه فطرت محسوب می‌شود و زن جنبه جمالی و مردم جلالی است، ولی معتقد به مکمل بودن هر دو است و ما هم در انقلاب و هم در دفاع مقدس این مورد را به وضوح دیدیم. اگر بخواهیم واقعیت سیاسی زن را بیان کنیم، باید حقیقت او را روشن کنیم. اگر حقیقت زن و مرد روشن شد، حقیقت انسان و فلسفه سیاسی او هم روشن خواهد شد. بنابراین باید مبادی اندیشه‌ای و ارزشی زن را روشن کنیم. نگاه زن با مرد تفاوت دارد و حتی نوع تصادف‌های زنان و مردان فرق دارد و ساختار مغزی زن و مرد با هم مختلف است.

استاد دانشگاه تهران گفت: هرچه مبانی بحث دقیق‌تر باشد نظریات ما دقیق‌تر است، وگرنه دچار ظن یا توهم خواهیم شد و باعث ایجاد نقش تنازعی و ابزاری برای زنان می‌شود که امروز اوج سوء استفاده ابزاری از زنان را در جوامع شاهدیم. فعالیت سیاسی زنان باید با هویت آنها سازگار باشد و زن را از خود بیگانه نکند، زیرا جفای بزرگی است. ما 4 مسئله داریم ملیت، شهروندی، تابعیت و اهلیت سیاسی. در ملیت، شهروندی و تابعیت دولت اسلامی، زن و مرد هیچ فرقی با هم ندارند و تساوی کامل وجود دارد و تناسب و تکافی هم نیست، ولی در اهلیت سیاسی شارع مقدس مرجعیت افتا، قضا و اجرا را مساوی ندانسته و بحث تناسب در آن مطرح است. در مشاورت، ولایت و امارت هم بحث تکافی مطرح است.  

استاد دانشگاه تهران تأکید کرد: در جنگ هم زن و هم مرد وظیفه دفاع دارند. البته در اینکه فرماندهی با زن باشد یا نه بحث وجود دارد. به هر حال حفظ هویت و لطافت و ظرافت زن موضوع مهمی است که نباید به قیمت سیاسی کردن آنان زیر سؤال برود و مورد سوء استفاده قرار بگیرد. در جامعه امروز متأسفانه قهر و خشونت افزایش است و باید با عاطفه و محبت زنان کمتر شود و زنان می‌توانند نقش زیادی را ایفا کنند و همانند دفاع مقدس پای کار بیایند.

انتهای پیام
captcha