استاد رضا عبدالهی، شاعر و پژوهشگر ادبی در پانزدهمین برنامه چشمه حکمت ایکنا که به مناسبت ماه مبارک رمضان تهیه شده، به بررسی روزه در آثار و اشعار مولانا پرداخته است.
میخواهیم درباره روزه از نگاه مولانا صحبتی داشته باشیم.
حضرت مولانا جلالالدین بلخی یکی از شعرا و عرفای سده هفتم است، این عارف شوریده در سرودن موضوعات عرفانی و اجتماعی بر قلل ادبیات پارسی، جایگاه ممتازی دارد.
این سخنسرای بزرگ، در ستایش ماه مبارک رمضان و روزه؛ بهترینها، زیباترینها و دلنشینترین سرودهها را در آثار منظوم و منثور خود لحاظ کرده است.
مولانا میفرماید:
«آمد رمضان و عید با ماست/ قفل آمد و آن کلید با ماست
بربست دهان و دیده بگشاد/ وان نور که دیده دید با ماست
آمد رمضان به خدمت دل/ وان کش که دل آفرید با ماست
در روزه اگر پدید شد رنج/ گنج دل ناپدید با ماست
کردیم ز روزه جان و دل پاک/ هر چند تن پلید با ماست
روزه به زبان حال گوید/ کم شو که همه مرید با ماست»
این شاعر شوریده در غزلی میگوید:
«در هوایت بیقرارم روز و شب/ سر ز پایت برندارم روز و شب
تا بنگشایی به قندت روزهام/ تا قیامت روزه دارم روز و شب»
چه زیبا اشارتی دارد که تا روزهام را به شیرینیات باز نکنی، تا قیام قیامت روزه میگیرم.
و در جایی دیگر میگوید:
«از خوردن اطعمه و اشربه پرهیز کن و شتاب کن بهسوی معنویت و سفرههای آسمانی.
این دهان بستی دهانی باز شد /تا خورنده لقمههای راز شد
لب فروبند از طعام و از شراب / سوی خوان آسمانی کن شتاب»
باز در جایی دیگر حضرت مولانا میگوید:
« دلا در روزه مهمان خدایی/ طعام آسمانی را سرایی
در این مه چون در دوزخ ببندی/ هزاران در ز جنت برگشایی»
در انتها با ابیاتی چند از غزل فاخر حضرت مولانا سخن را به پایان میبرم.
«آمد شهر صیام سنجق سلطان رسید/ دست بدار از طعام مائده جان رسید
لشکر والعادیات دست به یغما نهاد/ ز آتش والموریات نفس به افغان رسید
دست و دهان را بشو نه بخور و نه بگو/ آن سخن و لقمه جو کان به خموشان رسید»
انتهای پیام