به گزارش ایکنا، نشست «آیات زیبای قرآن» عصر روز چهارشنبه، هفتم اردیبهشتماه با سخنرانی ناصر مهدوی، پژوهشگر دین برگزار شد که گزیده آن را میخوانید؛
نگاه من به قرآن به عنوان یک رهگشای روحی است. قرآن کتابی است که قصدش این نیست به ما بگوید جهان هفت آسمان بوده و بینهایت ستاره وجود دارد، قرآن نیامده بگوید زمین مسطح بوده یا نبوده است، اینها چیزهایی است که خود آدمها باید بیاموزند. قرآن در پی دادن اطلاعات جهان به انسان نیست، حتی در داستان انبیای خدا نمیخواهد به ما اطلاعات علمی بدهد و کسب این دست از اطلاعات را برای عقل آدمی میگذارد. به طور حیرتانگیزی در این کتاب میبینید خدا پایش را در کفش عقل آدمی نمیکند و جا را برای دانشگاه تنگ نمیکند.
پس قرآن چکاره است؟ یکی از مهمترین کارهای قرآن این است که به ما میآموزد چگونه رفتار کنید که عاقبت زندگی شما به حسرت نینجامد. در میان کتابهایی که آمدند به ما بیاموزند چگونه زندگی کنیم قرآن یکی از قیمتیترین کتابها است. قرآن دارای چنین نگاهی است. وقتی من اینطوری نگاه کنم به این کتاب عشق میورزم و شخصا معتقدم حتی اگر مسلمان نباشیم، اگر انسان بخواهد راه درست را برود، قرآن از منابعی است که به انسان یاد میدهد چگونه زندگی کنید که زندگیتان به سامان برسد.
امروز برخی به جای اینکه راه حل بدهند تا مشکلات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی کشور حل شود سعی میکنند از خدا انتقام بگیرند و پدیده دین را به تمسخر بگیرند. بسیاری از کتابهایی که در نقد پیغمبران نوشته شده بیش از آنکه علمی و پژوهشی باشد، میدان جنگ است. یکی با خدا دعوا دارد، یکی با پیامبر دعوا دارد و چنین فضایی را برای مخاطب ترسیم میکند. امروزه تاختن به دیانت و قرآن وسیلهای برای جلب رضایت عمومی و جلب فالوور شده است. متاسفانه این نوع جو و هیاهو راه انداختن ممکن است فلان آقا را سر زبانها بیندازد ولی کمکی به رشد اخلاق و معنویت نمیکند.
متاسفانه جوی ایجاد شده است، وقتی من که همواره سعی کردم صادقانه رفتار کنم از خدا سخن میگویم مورد حمله قرار میگیرم و به من میگویند این چه حرفهایی است میزنید. من چگونه به وجدانم پاسخ دهم وقتی میبینیم هرگاه کنار این کتاب میایستم روشنتر میشوم؟ چگونه به وجدان جواب دهم در حالی که میدانم در این کتاب حرف حق وجود دارد؟
پس این کتاب نه تنها کتاب خشونت نیست نه تنها مبنای ترویج خشونت نیست، از قضا کتابی است که وقتی انسان به آن نگاه میکند با امری به نام زیبایی مواجه میشود. آیات قرآن هم زیبا هستند و هم ما را به زیبایی دعوت میکنند. گاهی شما نوشتهای پیدا میکنید میگویید چقدر این نوشته زیبا بود اما یک وقت میبینید یک متنی شما را دعوت میکند زیبا زندگی کنید، زیبا فکر کنید. قرآن هر دوی اینها را دارد و از هر دو جهت به این موضوع توجه کرده است. ما به این جنبههای زیبا توجهی نداریم. به اندازه کافی صحبت شده است که آیات جنگ مربوط به جنگ با ستمگران و کسانی است که قصد تجاوز و حمله دارند لذا ما باید راهمان را برویم و جنبههای زیبای قرآن را مطرح کنیم.
وقتی میگوییم امری زیبا است گویی همه آن را حس میکنیم مثل وجود که هر که آمد آن را توضیح دهد، مشاهده کرد چیزی روشنتر از وجود نداریم که بخواهد با آن وجود را تعریف کند. وجود یک عبارت شهودی است که همه آن را میفهمند. بعضی چیزها شهودی است. وقتی به کسی بگویید فلان عمل زیبا است کسی نیست بگوید نمیدانم زیبا چیست با این حال فیلسوفان گفتند زیبا چیزی است که در آن تناسب و سازگاری باشد، ولی تناسب و سازگاری که لذتبخش و دلچسب است و اثر نیکو در دل و قلب آدمی میگذارد.
خیلی چیزها لذتبخش است ولی دل را دچار جراحت و زخم میکند. زیبایی نوعی دلربایی است که وقتی دل برمیگردد احساس پیروزی میکند. با همه این توصیفات باز نتوانستم درباره چیستی زیبایی به شما چیزی بگویم و شما میتوانید مثال نقض پیدا کنید. زیبایی هرچه هست یک پدیده است که قلب انسان را تصرف میکند. وقتی شما صدای خوش میشنوی، وقتی لبخند یک کودک را میبینی قلبت کنده میشود. شوپنهاور به همین خاطر میگفت زندگی سراسر زشتی است مگر وقتی که انسان رو به هنر میکند چون هنر انسان را از این دنیا میکند و بالا میبرد.
قرآن عزیز اینطوری است، یعنی کتابی زیباست. این کتاب ما را دعوت به رفتار زیبا میکند. واژههایی مثل محسن، حسن، جمیل در قرآن خیلی به کار برده شده است. بعضی کارها هست که وقتی انجام میدهی دل از دیگران میبری، وقتی انجام میدهید تحسین برانگیز میشوید. قرآن معتقد است کارهایتان را اینطوری انجام بدهید یعنی دلربایی کنید. وقتی میگوییم قرآن کتابی زیبا است یعنی ما را به کارهایی تشویق میکند که تحسین برانگیز هستند، یعنی به کارهایی تشویق میکند که دلربا هستند چون آن کار زیبا است و عموم انسانها در برابر زیبایی مقاومت ندارند.
چرا میگوییم قرآن زیبا است چون ما را به کارهایی تشویق میکند که موجب تحسین دیگران است و ذوق دیگران را تحریک میکند. به همین دلیل قرآن از واژه جمیل استفاده میکند. میگوید در سختیها صبر کنید ولی صبرتان زیبا باشد یعنی طوری صبر کنید که تحسین برانگیز باشد ممکن است من صبر کنم ولی اعتراض کنم، نقد کنم و منت بگذارم، بیتابی کنم، درونم پر از نفرت و غوغا باشد اما یک کسی صبر دارد ولی صبرش آگاهانه و فرزانهوار است.
قرآن میگوید به موسی گفتیم با فرعون صحبت کن ولی زیبایی در کلام را فراموش نکن: «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى». در ماجرای حضرت یوسف وقتی یوسف در معرض اتهام قرار میگیرد، میگوید من به شکل زیبا همچنان صبر خواهم کردم، یعنی قرآن باز در داستان حضرت یوسف بحث زیبایی را پیش میکشد. در اختلافات خانوادگی قرآن میگوید تا جایی که میتوانید پیوند خود را با همسرتان از دست ندهید ولی اگر نشد به شکل زیبا از آنها جدا شوید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا». در تمام این مباحث یا واژه حسن آمده یا واژه جمیل آمده یا واژه لطیف آمده است. قرآن به ما میگوید اگر میخواهید تاثیرگذار باشید و عملتان مفید و سازنده باشد؛ زیبا رفتار کنید. گویی خود خدا بهتر از ما میداند آنی که میتواند آدمی را جذب کند و تاثیر سازنده بگذارد رفتار زیبا است چون زیبایی دلربایی است.
انتهای پیام