هرچه از خدا می‌خواهیم با قید رحمت بخواهیم
کد خبر: 4053727
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۱۱:۰۲
حجت‌الاسلام سروش محلاتی در شرح دعای سحر:

هرچه از خدا می‌خواهیم با قید رحمت بخواهیم

حجت‌الاسلام محمد سروش محلاتی، استاد حوزه و دانشگاه گفت: در آفرینش همه این نعمت‌ها چه به لحاظ مادی و چه به لحاظ معنوی از رحمانیت الهی نشئت می‌گیرد و اما در مراحل سیر و سلوک اگر انسانی بخواهد راه معنویت را بپیماید و کمالی بیابد و قرب به حق تعالی داشته باشد باز باید در پرتو رحمانیت خدا قدم بردارد.

محمد سروش محلاتی به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی، استاد حوزه و دانشگاه، شامگاه 9 اردیبهشت ماه در ادامه سلسله جلسات شرح دعای سحر به شرح فراز دیگری از این دعا پرداخت که در ادامه گزیده‌ای از سخنان وی را می‌خوانید؛

سخن در شرح دعای سحر به فرازی رسید که درباره رحمت است. اللهم انی اسئلک من رحمتک باوسعها. در بین همه اسماء و صفات حق تعالی رحمت جایگاه ویژه‌ای دارد. در قرآن کریم وقتی سور قرآنی با نام خدا آغاز می‌شود در میان همه اسماء حسنی کدام اسم کنار الله قرار می‌گیرد و این تقارن آیا جنبه اتفاقی دارد یا جنبه دائمی و همیشگی؟ آیا جز خدای رحمان و رحیم خدای دیگری از سوی قرآن معرفی شده است و آیا در آغاز هر کاری غیر از بسم الله شعار دیگری برای مسلمان قرار داده شده است؟ هرگز. 

عبدالرحمان به خدا منتسب شده‌اند

در سوره الرحمان خداوند فرموده است: الرحمان علم القرآن؛ کدام خدا قرآن را به بشر آموخت؛ خدای رحمان و منشا دریافت قرآن، رحمت الهی است و در ادامه خلقت انسان که گل سرسبد آفرینش است باز در پرتو؛ الرحمان خلق الانسان علمه البیان، محقق شده است. در آفرینش همه این نعمت‌ها چه به لحاظ مادی و چه به لحاظ معنوی از رحمانیت الهی نشئت می‌گیرد اما در مراحل سیر و سلوک اگر انسانی بخواهد راه معنویت را بپیماید و کمالی بیابد و قرب به حق تعالی داشته باشد باز باید در پرتو رحمانیت خدا قدم بردارد. باز هم باید در زمره عبادالرحمان قرار بگیرد.

در سوره مبارکه فرقان، سخن از عبادالرحمان است و الگوی رحمت الهی بر این مبنا شکل گرفته و نه عبادالجبار یا عبادالمنتقم؛ یکسری افرادی هستند که سراپای وجودشان خشم است و تمام قلبشان را کینه گرفته و صورت و ابروهایشان همیشه درهم کشیده است اما اینها را خداوند بندگان خود تلقی نمی‌کند، عبدالرحمان به خدا منتسب شده‌اند و آنچه خدا می‌ستاید عبادالرحمان است و هر قدر رحمانیت ظهور بیشتری در انسان داشته باشد انسان قطعا به خدا نزدیکتر است. وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا. 

رحمانیت سبب زدودن نخوت و غرور

رحمانیت است که سبب می‌شود انسان از نخوت و تکبر دوری کند، خاکساری و تواضع پیدا کند. يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا. اگر دیگران با درشتی و جاهلانه سخن بگویند او از سر مهربانی و ادب پاسخ می‌دهد و آرزوی سلامتی برای چنین انسان‌های بی‌ادبی دارد به جای اینکه دنبال مقابله به مثل و برخورد کینه‌توزانه باشد. خلقت، صحنه‌ای از رحمانیت خداست و انسان هم به جایی می‌رسد که مظهر رحمانیت خدا می‌شود؛ مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی تعبیر دقیقی دارد، فرموده است؛ هر کس نگاه به عالم بیفکند از این زاویه که همه اینها انتساب به حق دارند و مخلوق و آیات و نشانه‌های خدا هستند در واقع نظر به رحمانیت خدا کرده است زیرا کتاب وجود و دفتر تکوین، در واقع کتاب رحمانیت الهی است. این کتابی است که به قلم حضرت حق نوشته شده و کلمه به کلمه این موجودات، دلالت بر رحمت دارند.

مشاهده رحمانیت خدا در همه عالم

اگر کسی نظر به خدا داشته باشد غیر از الرحمان چیزی نمی‌بیند. با توجه به همین نکته است که وقتی ما در این دعای شریف به این فراز می‌رسیم که؛ اللهم انی اسئلک من رحمتک باوسعها، از خداوند طلب رحمت واسعه و فراگیر داریم. هیچ کسی نیست که از رحمت الهی محروم باشد. خدا اختیار رحمتش را به دست بنده و امثال بنده نداده است که بگوییم خدایا رحمتت را شامل حال فلانی و فلانی نکن. این رحمت، استثناناپذیر است البته هر کسی به فراخور استعداد خود. ما در آینه دعا، رحمت خدا و فراگیرترین رحمت را طلب می‌کنیم.

در ادامه این فراز، جمله «و کل رحمتک واسعه» را داریم که جنبه اخباری دارد؛ در این فراز از جمله بالا عدول می‌کند زیرا از رحمت اوسع تنزل و به معنای دیگر ارتقاء می‌یابد و آن اینکه رحمت یکپارچه و وسیع در همه موجودات وجود دارد و رحمت ذومراتب نیست. تعدد و تکثر رحمت مطرح نیست تا مقایسه صورت بگیرد و میزان رحمت یکی در مقایسه با دیگری سنجیده شود. و کل رحمتک واسعه، یک رحمت از یک مبدا است.

اما جمله سوم دعا به این شکل است که «اللهم انی اسئلک برحمتک کلها»؛ جمله سوم با جمله اول تفاوت دارد؛ چون در جمله اول سؤال از اوسع رحمت الهی بود ولی در اینجا سؤال از اوسع نیست بلکه سؤال از همه رحمت است؛ تفاوت‌ها، تکثرها که ابتدا نظر ما را جلب می‌کرد محو می‌شود و می‌خوانیم: «اللهم انی اسئلک برحمتک کلها».

مرحوم رفیعی قزوینی تعبیر لطیفی دارد و آن اینکه چرا ما وقتی دعا می‌کنیم این جمله را به ما آموزش داده‌‍اند که در مقام دعا از همه رحمت خدا تقاضا کنیم؟ «اللهم انی اسئلک برحمتک کلها». نکته لطیف این بزرگوار از این جمله دعا این است که نیازهای ما انسان‌ها متنوع و خواسته‌های ما مختلف و گوناگون است؛ کسی مشکل مسکن و ازدواج دارد؛ ولی کسی این مشکل را ندارد ولی فرزند ندارد، کسی هم مسکن و همسر و فرزند دارد ولی فرزند او بیمار است و همینطور حاجات ما خیلی متنوع است.

ما همه این کمبودها و نیازها را از خدا مطالبه می‌کنیم ولی دعا از ما خواسته است که رحمت آن هم کل رحمت را از خدا بخواهیم. خانه و همسر و ماشین می‌خواهی به قید رحمت. تحصیل و شغل به قید رحمت، چون هر کدام از اینها اگر قید رحمت را نداشته باشد و تحت پوشش رحمت نباشد ممکن است برای انسان منشا عذاب باشد. 

هر چه را می‌خواهیم به عنوان رحمت بخواهیم

هر وقت دعا می‌کنیم که خدایا وسیله نقلیه‌ای که دارم عیب و ایراد دارد و کمک کن وسیله بهتری تهیه کنم ولی باید در دعای خود از خدا بخواهیم که آیا تغییر وسیله نقلیه من مصداق رحمت تو هست یا مصداق عذاب خواهد بود؟ از خداوند بخواهیم ولی هر چه را می‌خواهیم به عنوان رحمت بخواهیم، بگوییم ما جاهل هستیم و رحمت را تشخیص نمی‌دهیم و چه بسا آن چیزی که طلب می‌کنیم برای ما رحمت نباشد. خدایا ما همه چیز می‌خواهیم و فقط هم رحمت می‌خواهیم و غیر رحمت چیزی مطالبه نمی‌کنم. اگر مطالبه چیزی دارم و رحمت نیست نمی‌خواهم؛ فقر و نیاز مرا برطرف کن ولی دعا به ما تعلیم می‌دهد خدایا همه اینها را با انواع رحمتت اعطا فرما.

دو شب بیشتر از ماه مبارک رمضان باقی نمانده است و از این فرصت برای خداحافظی از دوستان استفاده می‌کنیم و خدا را شاکر هستیم که توفیق ورود به ماه مبارک رمضان را به ما عنایت فرمود و  نمی‌دانیم درک و بهره‌ای از این ماه مبارک برای ما بود یا نه و آیا جزء ضیوف الرحمان بودیم یا خیر ولی همه ما امیدوار هستیم به اینکه مشمول عنایت و رحمت الهی قرار گرفته باشیم و به حرمت دعای شریف سحر و اسماء الهی که در آن است از ما دستگیری شود و هر چه را به بندگان شایسته خود عطا کرده به ما بندگان نالایق عطا بفرماید.  

انتهای پیام
captcha