به گزارش ایکنا، رهبر معظم انقلاب در بخشی از بیاناتشان در دیدار کارگزاران حج با اشاره به نقش وحدتآفرین این فریضه فرمودند: «حج، مظهر اتّحاد امّت اسلامی است؛ سعی کنید این اتّحاد به هم نخورد...مدام صد بار تکرار میکنیم، باز یکی از آن طرف صدایش بلند میشود راجع به مسئله شیعه و سنّی و اختلافات و شکافها؛ چرا این کار را میکنند؟ چرا به سود دشمن کار میکنند؟ نمیدانند که انگلیسها هنرشان ایجاد اختلاف است... برادرانه با هم زندگی کنید. بله، اختلاف نظر هست، در اعتقادات هم اختلاف نظر هست، در عقاید هم هست امّا اشتراک نظر هم هست؛ ما این همه مشترکات داریم؛ این همه موارد اشتراک داریم؛ اینها را به کلّی ندیده بگیریم برویم سراغ اختلافات؟ نگذارید! نگذارید.»
غلامرضا کحلکی، پژوهشگر و کارشناس روابط بینالملل در گفتوگو با ایکنا، درباره ظرفیتهای حج در عرصه دیپلماسی عمومی و مقوم وحدت اسلامی گفت: در تحولات عرصه بینالملل، رویدادهایی که ملتها در کنار هم قرار میگیرند و مجتمع میشوند از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است؛ روابط بینالملل تفاوت معناداری با سیاست بینالملل دارد. سیاست بینالملل روابط رسمی میان دولتهاست اما روابط بینالملل علاوه بر این، صحنه روابط بین ملتهاست و در این روابط، اجتماعات عظیم بشری برای تبادل گفتمان اهمیت به سزایی دارند که نمونه آن در جهان اسلام واقعه کربلا و راهپیمایی اربعین و از جمله موسم حج است.
وی ادامه داد: ظرفیت حج از حیث روابط بینالملل خودش فینفسه موضوعیت و اهمیت دارد برای اینکه جامعه بینالمللی مسلمانان فراتر از اعتقادات مذهبی در داخل گفتمان مکتب بزرگ اسلام دور هم جمع میشوند. به عبارتی این یک اجتماع فراشیعه و فراسنی است و مذهب مطرح نیست و مکتب اسلام، کانون و عامل تجمع جامعه اسلامی حول یکدیگر است.
کحلکی اظهار کرد: از طرفی در حج زمانی که زائر به خودش میپردازد و خسی در میقات میشود اما درونمایهاش، یک کنش اجتماعی است که نشانه ارزش کنشهای اجتماعی در مکتب اسلام و میان مسلمانان است. در واقع این کنش فردی و اعتقادی در سطح اجتماعی هم اهمیت زیادی دارد و اینجاست که این کنش باعث پیوند گفتمانی مسلمانان با یکدیگر میشود. همچنین یکی از مناسک حج برائت از مشرکین است که یک عمل فردی را به یک عمل اجتماعی با پس زدن طواغیت از پیرامون امت اسلامی تبدیل میکند، لذا این کنش اگرچه ظرفیتهای فردی عمیقی برای تحول درونی و معنوی یک انسان مسلمان دارد، در سطح اجتماعی هم آثار بسیار عمیق و بزرگی دارد.
این پژوهشگر مسائل بینالملل با اشاره به نگاه رهبر معظم انقلاب به تمدن نوین اسلامی و نسبت آن با ظرفیتهای حج گفت: تمدن نوین اسلامی پیرامون پاردایمیک و همسوشدن غایتها در میان جامعه بینالمللی مسلمانان شکل میگیرد. در واقعه حج جامعه بینالمللی مسلمانان کنار هم قرار میگیرند و یک گفتمان غالب توحیدی شکل میگیرد که همه حول آن میچرخند.
وی ابراز کرد: به عبارتی اگر هسته مرکزی گفتمان حج را توحید و خانه خدا در نظر بگیریم آنگاه مدلولها و گزارههای پیرامونی این هسته مرکزی برائت از مشرکین، پیوند مسلمانان و تشکیل امت واحده است. از طرفی هر گفتمان یک غیریت یا دگرگفتمان دارد و این غیریت در مقابل گفتمان حج در مفهوم و گزاره برائت از مشرکین متبلور میشود که دشمنان فراجریانی دنیای اسلام برای جداکردن جامعه جهانی مسلمانان و از بین برنده وحدت امت اسلام هستند که امروزه آمریکا، رژیم صهیونیستی و سایر طواغیت مصداق آن هستند.
کحلکی درباره فرصت بینظیر حج برای تبیین واقعیت و ماهیت پیمان صلح ابراهیم و افشای پشت پرده روند عادیسازی روابط برخی کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی گفت: اعتقاد من درباره پیمان صلح ابراهیم و ماهیت آن این است که براساس نام آن این پیمان باید توحیدی و درونزا باشد. در پیمانهایی از این نوع باید یک همگرایی شکل بگیرد که از عناصر درونی آن پیمان برخاسته باشد اما شما هیچگاه با یک دزد که چشم طمع به اموالتان دارد دست دوستی نمیدهید چون این اقدام ذاتاً با اصل پیمان همسویی ندارد و لذا پیمان صلح ابراهیم در ماهیت با اصل عنوان پیمان منافات دارد و نام پیمان نهادن بر آن ایراد مبنایی دارد.
این کارشناس مسائل بینالملل اظهار کرد: براساس همین ایراد مبنایی اعراب مسلمان به طور ذاتی نمیتوانند در کنار رژیم صهیونیستی قرار بگیرند. براساس آیات قرآن مسلمانان به طور مبنایی نمیتوانند با سیستمهای رادیکال یهود که امروز صهیونیستها نماینده آن هستند، در یک چارچوب مفهومی قرار بگیرند.
وی یادآور شد: مسئله سوم این است که اعراب و اسرائیل، که قبلاً رو در روی هم قرار گرفتهاند، اما الان به واسطه شرایط زمانی خود را در کنار هم تعریف میکنند، به لحاظ مبنایی دو دشمن ذاتی هستند و لذا بقا و تداوم ارتباط و پیمان این دو طرف چندان پایدار نخواهد بود و با چرخش گفتمانی در هر یک از نظامهای سیاسی جهان عرب این اتحاد سست از هم میپاشد.
کحلکی بیان کرد: از طرف دیگر این سیستم یک پشتوانه فکری دارد که لیبرال دموکراسی و نظام لیبرال غربی با هژمونی آمریکاست اما اکنون در وضعیتی هستیم که به تعبیر نخبگان آمریکایی وارد دوره پساهژمونی آمریکا شدهایم. از این جهت با افول و زوال هژمونی آمریکا نمیتوان ارتباط و ائتلاف اعراب و اسرائیل را در درازمدت حفظ کرد و چنین اتحادهایی، سست و محکوم به شکست و واگرایی است.
وی با بیان اینکه تحولات منطقهای نیز از سوی دیگر حکایت از رشد و تحول جریانهای رقیب، مانند جریان مقاومت دارد، گفت: امروز این جریان به نوعی تبدیل به یک جریان مؤثر در عرصه بینالملل شده و این اتحادهای سست را تحتالشعاع قرار داده است. حال در این وضعیت اگر این اتحادها برای جامعه بینالمللی مسلمانان در رویدادهای فراگیری مانند حج تبیین شود که ماهیت روابط بین اعراب و اسرائیل از درون جامعه اسلامی و در خدمت جامعه مسلمانان نیست، بلکه اتحادی میان یک سری طوایف با یک دولت نامشروع است آنگاه امت اسلامی این اتحاد را متعلق به خود نمیداند و به زودی شاهد زوال این پیمان خواهیم بود.