به گزارش ایکنا، نود و یکمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «ذهن» به صاحب امتیازی و مدیرمسئولی آیتالله علیاکبر رشاد منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «تأملی در گونههای ارتباط علوم شناختی با علم کلام»، «سکستوس و تقریر کلاسیک مسئله معیار»، «تأثیر و تأثر دیالکتیکی تعریف و برهان»، «تصدیق و نسبت آن با مساله صدق و کذب و خطا»، «مراحل دهگانه شناخت بر مبنای آیات و روایات»، «تبیین و مقایسه فرایند تحقق «ادراک حسی» از دیدگاه «معرفتشناسی نوصدرایی» و «روانشناسی شناختی»»، «بررسی توصیفی نقش حروف جر در تنوع معنایی آیات قرآن کریم با تکیه بر رویکرد طرحواره تصویری حرکتی لیکاف و جانسون»، «استدلال علّی در حمایت از فرض نوع مشترک».
در چکیده مقاله «تأملی در گونههای ارتباط علوم شناختی با علم کلام» آمده است: «علوم شناختی به عنوان دانشی نوین و میانرشتهای در باره فرایند شناخت و ذهن بشر بحث میکند و از جهات مختلف در علم کلام و الهیات تأثیرگذار است و نیز میتواند از آن تأثیر بپذیرد. نوشتار حاضر تلاش کرده است به انواع روابط علوم شناختی و علم کلام در قالب رابطه محتوایی، روشی و مدلی بپردازد. در محور اول در سه ساحت خداشناسی، دینشناسی و انسانشناسی از اموری مانند اثبات، توصیف خدا و تعریف اسماء و صفات الهی، وحی و تجربه دینی، رابطه علم و دین، کارکردهای دین، مسئله ذهن و بدن، مشکل هوش مصنوعی، یگانگی خرد انسانی و امور فطری و نیز اراده آزاد به عنوان حوزه مشترک محتوایی نام برده شد. در محور دوم با توجه به بهرهگیری علم کلام از روشهای متعدد، به وحدت روشی با علوم شناختی اذعان شد. در محور سوم با عنایت به مباحث زبان شناسی شناختی در باب استعاره، از گونه ارتباط ساختاری و مدلی یاد شد که میتواند تأثیرات فراوانی در علم کلام داشته باشد.»
در طلیعه مقاله «سکستوس و تقریر کلاسیک مسئله معیار» آمده است: «این مقاله در باره «مسئله معیار» که یکی از مسائل دشوار و چالش برانگیز معرفتشناسی است، به بحث میپردازد. این مسئله درباره این نیست که آیا «معرفت» معیار دارد یا ندارد، بلکه درباره این است که اگر معرفت دارای معیار است، پس خود معیار چه معیاری دارد و یا گزینش آن با چه معیاری صورت میگیرد؟ در واقع، آنچه در مسئله معیار مورد چالش قرار میگیرد، ضابطه خود معیار است که ریشهایترین مواضع منازعه بین شکاکان و پادشکاکان است. به همین جهت، آن را از مسائل فرامعرفت شناختی دانستهاند که در خط مقدم منازعات معرفتشناختی واقع است. از این رو، این مسئله با دیگر مباحث شکّاوری جوهراً متفاوت است. این مسئله دو نوع تقریر معروف دارد: «تقریر کلاسیک» و «تقریر نوین». در این مقاله، تقریر کلاسیک مسئله معیار، یعنی تقریر سکستوس، معرفی و تحلیل میشود و سپس وجه مغالطه بودن آن و اینکه چنین تقریری در واقع مصداق «مغالطه قیاس ذوالحدین جعلی» است، بیان میشود و این نکته روشن میشود که مبادی بدیهی معرفت و نیز معارف نظری برآمده از آنها از طریق برهان، بر خلاف پندار شکاکان و نسبی باوران، از این طریق آسیب نمیبیند.»
در چکیده مقاله «تأثیر و تأثر دیالکتیکی تعریف و برهان» آمده است: «تأثیر و تأثر متقابل و دیالکتیکی، از آثار و خواص «تعریف شیء» و «برهان بر وجود آن» است؛ یعنی با تعریف درست یک شیء ما میتوانیم به حد وسطی دست یافته و بر اساس آن، برهانی را بر وجود آن شیء اقامه کنیم؛ و به عکس با بدست آوردن برهانی بر وجود آن شیء، میتوان به استناد آن، به مصادیق وجود آن شیء احاطه یافته و با آن احاطه علمی، تعریف جدیدی برای حقیقت آن شیء استخراج کنیم؛ این تأثیر و تأثر متقابل و دیالکتیکی، ممکن است چندین مرتبه همچنان ادامه یابد و هر یک از تعریف و برهان به استناد دیگری بهلحاظ دقت به رتبه بالاتری ارتقاء یابد؛ در مقاله حاضر ما این تأثیر و تأثر متقابل را در مورد تعریف خداوند و برهان بر وجود او نشان میدهیم.»
انتهای پیام