به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدجواد نوروزی، استاد مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره)، شامگاه 23 آبان ماه در نشست علمی بررسی کتاب سکولاریسم پنهان که به نقد آراء حجتالاسلام والمسلمین دکتر داود فیرحی؛ استاد فقید دانشگاه تهران پرداخته است، گفت: مرحوم فیرحی در عرصههای مختلف اندیشه سیاسی و فقهی مقالاتی داشت و اگر نگاهی استقرایی به تمامی آثار او داشته باشیم چند سؤال درباره این آثار مطرح است اول اینکه روش وی چیست؟ دوم مبانی حاکم بر این آثار چیست؟ پرسش سوم هم سنخشناسی مسائل مورد بررسی ایشان است، همچنین اینکه نسبت آثار وی با انقلاب اسلامی چیست؟
وی با بیان اینکه به صورت کلی دو نوع مبنای فکری در تاریخ معاصر در مورد مسائل کشور داریم یکی مبنایی که ریشه در مدرنتیه، اومانیسم و سکولاریسم دارد و دیگری مبنایی که ریشه در اسلام ناب دارد، افزود: اگر آثار مرحوم فیرحی به این مبانی مثلا معرفتشناختی عرضه شود خواهیم دید معرفتشناسی ایشان عمدتا برگرفته از مدرنیته و سکولاریسم است.
نوروزی بیان کرد: گاهی یک متفکری داریم که بر کل دانش سیاسی و مبانی آن تخصص دارد ولی گاهی اینطور نیست و فرد عاجز از این مرتبه است و صرفا در گوشهای به چند مسئله در علم سیاست میپردازد؛ وقتی در آثار مرحوم فیرحی در عرصه نظام سیاست و سیاست بنگریم میبینیم در مبانی چون در دهه هفتاد و هشتاد، سیطره پوزوتیویسم و رویکردهای هرمنوتیک رواج دارد ایشان متاثر از آن شده است در حالی که مورد اتفاق علمای اسلامی است که مناشی معرفت برگرفته از تجربه در برخی ساحات، عقل و نقل یعنی آیات و روایات و شهود و .. است.
استاد مؤسسه امام خمینی گفت: در رساله دکترا که به بحث قدرت پرداخته متاثر از اندیشه فوکو شده و اصلا سنخیتی با مبنای معرفتشناسی ما ندارد؛ یا اگر در دهه هفتاد پوزیتیویسم سیطره دارد وی به سمت آن رفته و اگر چند سال بعد رویکرد هرمنوتیک رواج دارد به سمت آن غش کرده است در حالی که فردی که در جایگاه نظریهپردازی است باید نسبت خود را با این مبانی مشخص کند و یا خودش متخصص مبانی است و اگر نیست از متفکری چون علامه طباطبایی و فلاسفه دیگر بهره ببرد.
نوروزی گفت: وی دقیقا موضع خود را با این مبانی روشن نکرده است که هیچ، حتی آثار وی با نظریه معرفت در نگاه اندیشمندان غربی هماهنگ و همراه است و طبیعتا از دل نظریه معرفت، روششناسی او هم بیرون میآید و روش او هم تابعی از معرفتشناسی سکولار او در عرصه دانش سیاسی است.
نوروزی بیان کرد: وی چون نسبت خود را با مبانی اسلامی روشن نکرده است در درون گفتمان سکولاریسم و اومانیسم غربی قرار گرفته است در حالی که کسی که در حوزه دانش سیاسی در حوزه علمیه قلم میزند باید نظر خود را نسبت به این دو بنای فکری صریح و شفاف بیان کند یعنی باید نگاه انتقادی خودش را نسبت به مدرنیته با صراحت بیان کند.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: وقتی به دیدگاه وی در مورد تحزب و مسائل دیگر سیاسی دقیق میشویم به لحاظ روشی به نظر میآید که نحوه ورود و خروج و حل مسئله او بر اساس نگاه غربی مدرنیته است و نه اسلامی؛ در حالی که در ادبیات حوزوی باید تلاش کنیم که تسلیم مطلبی باشیم که حاصل اجتهاد از آیات و روایات و عقل و شهود و ... است ولی او در بحث مشروعیت وقتی ده روایت میآورد، نشان میدهد که از قبل اتخاذ موضع کرده و بعد تلاش کرده تا آیات و روایات متناسب با دیدگاه خودش را به عنوان مؤید بیاورد.
استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی گفت: وقتی در یک نگاه درجه دو به آثار او بنگریم به لحاظ مبانی واقعا دچار مشکل است (اینکه علت آن متاثر از استادانی است که در محضر آنها کسب علم کرده است، الان مورد بحث بنده نیست) ولی به نظر میرسد نقطه عزیمت و حل مسئله وی، مدرنیته است و نه آبشخور اندیشه دینی با نگاه فقیهانه، فیلسوفانه و متکلمانه.
نوروزی تصریح کرد: وقتی سراغ کتاب فقه و سیاست ایشان برویم در مقالاتی که در مورد مشروطه بحث کرده است، سخنانی از علامه نائینی آورده است و تلاش کرده پشتوانه تاریخی برای آن درست کند در حالی که وقتی نگاه علمی بدون پیشفرضهای ذهنی به آثار نائینی و شیخ فضلالله داشته باشیم، درست است که اختلاف دیدگاه بین آنها هست ولی این اختلاف مبنایی نیست یعنی اینطور نیست که یکی منتهی به گفتمان مثلا اصولگرایی یا اصلاحات شود.
نوروزی بیان کرد: بدون تردید آثار وی نمیتواند همسو و همراه با مبانی امام خمینی و انقلاب اسلامی باشد و حداکثر کار این آثار، تلاش برای دوره گذار برای فرارفتن از اندیشه ناب اسلامی به اندیشه سکولار است و او تلاش کرد تا این مسئله تئوریزه شود و برای این کار مبنائا از سکولاریسم و بنائا از آیات و روایات بهره برده است.
انتهای پیام