به گزارش خبرنگار ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین مسعود آذربایجانی، استاد گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، امروز چهارشنبه 2 آذرماه در جلسه نقد و بررسی کتاب «فلسفه علم روانشناسی» به سخنرانی پرداخت.
در ادامه گزیده سخنان وی را میخوانید:
بنده در ابتدا به گزارشی درباره این کتاب میپردازم. لازم است به اشعاری از مرحوم اقبال لاهوری که طلیعهای برای بحث بنده در این کتاب است اشاره کنم که میگوید: «زندگی در صدف خویش گهر ساختن است/ در دل شعله فرو رفتن و نگداختن است/ عشق ازین گنبد در بسته برون تاختن است/ شیشه ماه ز طاق فلک انداختن است/ سلطنت نقد دل و دین ز کف انداختن است/ به یکی داد جهان بردن و جان باختن است / حکمت و فلسفه را همت مردی باید/ تیغ اندیشه بروی دو جهان آختن است/ مذهب زنده دلان خواب پریشانی نیست/ از همین خاک جهان دگری ساختن است»
بنده در این کتاب به دیدگاههای ملاصدرا هم اشاره کردهام که میگوید هیچ علمی غیر از علم النفس، وظیفه از بین بردن آلودگیها و کژیهای نفس را بر عهده ندارد.
فصل اول این کتاب به کلیات، چرایی، چیستی و چگونگی فلسفه علم روانشناسی و ضرورت و روش ارتباط فلسفه علم روانشناسی با سایر علوم پرداخته است. فصل دوم پسزمینههای تاریخی فلسفه روانشناسی است که این موضوعات در دو بخش مورد نقد، چالش و گفتوگو قرار گرفته است. در اینجا از یک سو ریشههای خردگرایی در روانشناسی مدرن همانند دیدگاههای دکارت و اسپینوزا و از سوی دیگر ریشههای تجربهگرایی در روانشناسی همانند دیدگاههای هیوم بررسی شده است. فصل سوم چیستیِ خودِ روانشناسی است. با توجه به اینکه گفتهایم فلسفه علم روانشناسی میخواهد چیستی این دانش را برای ما روشن کند بنابراین به چیستی آن هم پرداختهایم. در فصول چهارم و پنجم به روششناسی پرداخته شده است. با توجه به گسترده وسیع روششناسی، در دو فصل به این موضوع پرداختهایم.
در روانشناسی، گرتهبرداریهای زیادی از دانشهایی همانند فیزیک و شیمی و ... صورت گرفته لذا مباحث روش تجربی، چیستی آن و تمثیل و استقرا و فرآیند طولانی استقرا از نظر فیلسوفان خودمان و فیلسوفان مغرب زمین مورد بررسی قرار گرفته و همچنین نظریات جدید در زمینه توجیه گزارههای تجربی را در این کتاب آوردهایم و معمولاً نقد و بررسی هم شده است. در فصل پنجم بر روششناسی در خودِ روانشناسی متمرکز شده و تفاوتهای علوم انسانی و علوم طبیعی را نیز آوردهایم و دیدگاه کسانی که در این زمینه قائل به تفاوت نبودهاند را مورد نقد قرار دادهایم.
فصل ششم در مورد تبیین روانشناسی است و در روانشناسی هم دو بحث شامل سطوح متفاوت تبیین و انواع تبیین بر اساس مکاتب و رویکردها را آوردهایم. در فصل هفتم و هشتم دو مورد از مفاهیم اساسی در روانشناسی را مورد بحث قرار دادهایم که یک مفهوم از گروه شناختی و دیگری از عواطف و هیجانات است. هیجان را در متون روانشناسی بازخوانی و تبیین فلسفی کردهایم و گفتهایم در فلسفه اسلامی چه زیرساختهایی برای تبیین هیجان وجود دارد.
در زمینه فلسفه علم روانشناسی، یک کتاب ترجمهای و دو کتاب تالیفی وجود دارد اما از خصوصیات این کتاب که بنده به رشته تحریر درآوردهام و آن را از دیگر آثار متمایز میکند این است که کتابی تصنیفی در فلسفه علم روانشناسی است و صرفاً سعی ما بر جمعآوری نبوده است. همچنین این کتاب، نگاهی معرفتی و درجه دوم به متون روانشناسی دارد. خصوصیت سوم اینکه از منابع دسته اول فلسفه روانشناسی استفاده کردهایم. تقریباً شش تا هفت کتاب مهم در زمینه فلسفه روانشناسی وجود دارد که به میزان کافی از آن استفاده کردهایم. خصوصیت چهارم رهیافت تطبیقی بر اساس فلسفه اسلامی است لذا تا آنجا که مقدور بوده سعی کردهایم دیدگاههای فلسفه اسلامی را هم بیان کنیم.
خصوصیت پنجم، بهرهگیری از فلسفه علم و فلسفه علوم انسانی است. استفاده از روش تحلیل محتوا و روش عقلی و استدلالی، استفاده از جداول و نمودارها برای فهم بهتر و بیان خلاصه درس در انتها، تلمیح به ادب فارسی و اشعار مناسب برای سهولت در تدریس مباحث فلسفی و جامعیت نسبی، از دیگر خصوصیات این کتاب هستند. یک نمونه از مسائلی که در این کتاب پرداخته شده تعریف فلسفه علم روانشناسی است. در این زمینه دو رویکرد را دنبال کردهایم. رویکرد اول این است که کلمه فلسفه علم روانشناسی که کلمهای مرکب است را آنالیز یا تحلیل کرده و گفتهایم از فلسفه و روانشناسی تشکیل شده است. در اینجا پنج تعریف از تعاریف فلسفه و دیدگاه افرادی همانند گتاری و عالمان مسلمان را ذکر کرده و در جمعبندی به این نتیجه رسیدهام که بر اساس این تعاریف، فلسفه منظومهای از علوم عقلی است و عمدتاً با مفاهیم سر و کار دارد و شامل شاخههایی همانند منطق، علم و النفس، زیبایی شناسی، خداشناسی و ... است.
در تعریف روانشناسی نیز به دیدگاههای مختلف و شاخههای آن اشاره کردهایم. بر این اساس منظور از فلسفه علم روانشناسی، مجموعه مباحث مفهومیِ فلسفیِ ناظر به دانش روانشناسی در قلمروهای روانشناسی همانند زیستی، رشد، شخصیت و بالینی است. در رویکرد اول از طریق تجزیه و تحلیل و در رویکرد دوم از طریق قیاس به موضوع پرداختهایم. با توجه به اینکه فلسفه علم روانشناسی، مصداقی از فلسفه علوم انسانی و فلسفه مضاف است بنابراین به این موضوعات نیز پرداختهایم تا چیستی فلسفه علم روانشناسی برای ما روشن شود.
در فلسفه علم نیز تعاریف مختلف را بررسی کردهایم و گفتهایم فلسفه علم با این موضوع سر و کار دارد که علم چگونه عمل میکند یا چگونه باید عمل کند؟ نتیجهگیری این میشود که ما تعریف فلسفه علم روانشناسی را بنابر رویکرد دوم مورد توجه قرار دادهایم و در این تعریف باید گفت که فلسفه علم روانشناسی، معرفتی درجه دوم است که برای شناخت درست علم روانشناسی به بررسی مبادی تصوری و تصدیقی این دانش میپردازد و با رویکرد عقلی، دانش روانشناسی را مورد مطالعه قرار میدهد.
انتهای پیام