مأموریت پیامبر اکرم(ص) برای انسجام جامعه از منظر سوره توبه + صوت
کد خبر: 4106254
تاریخ انتشار : ۲۱ آذر ۱۴۰۱ - ۱۲:۳۱
چیت‌چیان تشریح کرد:

مأموریت پیامبر اکرم(ص) برای انسجام جامعه از منظر سوره توبه + صوت

عضو علمی مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران با اشاره به آیاتی از سوره توبه در مورد نقش و مأموریت پیامبر اکرم(ص) به عنوان رهبر برای ایجاد، حفظ و ارتقای انسجام جامعه گفت: درباره پیامبر(ص) دو دسته آیه وجود دارد؛ یکی آیاتی که درباره او صحبت کرده و دیگری آیاتی که خطاب به رسول خدا(ص) است.

هانی چیت‌چیانبه گزارش خبرنگار ایکنا، دهمین جلسه از سلسله جلسات تدبر در سوره مبارکه توبه(برائت) با عنوان «شناخت عارضه‌های جمعی و شیوه مواجهه با آن» و با موضوع «‌نقش رسول خدا در ارتقای انسجام جامعه اسلامی» با تدریس هانی چیت‌چیان، عضو علمی مدرسه دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران شب گذشته، 20 آذرماه در مسجد کوی دانشگاه تهران برگزار شد.

در این جلسه چیت‌چیان با قرائت آیه 30 سوره مدثر «عَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ؛ [و] بر آن [دوزخ] نوزده [نگهبان] است» را خواند و گفت: اگر خود آیه را فارغ از پس‌زمینه ظهورش تحلیل کنیم، هیچ کدام از آیات در شأن نزولشان محدود نمی‌شوند. دلالت آیه محدود به شأن نزول نیست و این خیلی گزاره مهمی است.

وی ادامه داد: خدا عدد را از جایی می‌آورد که اساساً شما نمی‌توانی تحلیل کنی، قبل از آن استدلال‌های فکری بر دلالت ماجرا دارد، اما ناگهان چیزی می‌آورد که بر اساس دلالت عقلی نمی‌توانی به آن برسی، اینجا نکته ظریفی دارد بالاخص برای ما که به وحی اعتقاد داریم. سوره اساساً سوره تفکر و اندیشه‌هاست. خیلی وقت‌ها شما یک نظام فکری و باوری را می‌پذیرید، اما اینجا خدا چیزی گفته که با تفکرت نه می‌توانی آن را تأیید کنی و نه می‌توانی آن را رد کنی. این عدد 19 را که خدا گفت مشرکان گفتند این مسخره‌بازی‌ها چیست؟ عدد 19 یعنی چه؟ مثلاً 18 تا باشند دین باطل می‌شود؟ بعد شما که مؤمن هستی می‌گویی خدایا که چی؟ این 19 را برای چه روی میز گذاشتی؟ حالا عددش برای نظام اعتقادی ما چه فرقی می‌کند؟

ادراک نشدن بسیاری از حقایق توسط ذهن

چیت‌چیان اظهار کرد: گزاره بسیار مهمی در این سوره وجود دارد و آن این است که شما حقیقت را با تفکرت ادراک می‌کنی، اما خیلی از حقایق را قرار نیست با تفکرت ادراک کنی. حقیقت خیلی فراتر از چارچوب ذهنی توست، اگر بگویی فقط حقیقت را با چارچوب ذهنی خودم می‌پذیرم خیلی از درک ابعاد حقیقت باز می‌مانی. نمی‌توانی دنبال همه حق در چارچوب ادراک خود بگردی. قرار نیست چارچوب فکری تو بتواند همه حق را تأیید کند. دین در چارچوب عقلانیت حرف می‌زند، خیلی از ابعاد حقیقت را عقل نمی‌تواند، تأیید کند چون ابزار و دیتاهای لازم را ندارد. این میخ اول را که در سوره مدثر می‌کوبد همان است که بعد احکام می‌آیند و مسلمانان می‌گویند چرا؟

این عضو علمی مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران با بیان اینکه عقل در دایره اطلاعاتی که به آن می‌رسد می‌تواند تشخیص دهد، گفت: عقل، کودکی است که دستش را به وحی می‌دهد. ایمان به وحی باید مبنای عقلانی داشته باشد. همه محتواها را با عقل نمی‎توان جلو برد. دین آمده است عقلانیت را ارتقا دهد و قرار هم نیست آدم همیشه نفهمد. شکوفایی عقل در اینجا پرتوی نهضت عقل است، اول نمی‌فهمد ولی کم کم می‌فهمد. قرار نیست انسان نفهم باقی بماند، ولی این طی کردن مسیر، قوه تفکر به علاوه ایمان می‌خواهد. حرکت توأمان تفکر و ایمان لازم است. قطعاً دین قرار است آدم‌ها را رشد دهد، از آن طرف تفکر بدون ایمان هم فایده ندارد، تفکر و ایمان توأمان انسان را رشد می‌دهند.

وی افزود: خدا ایمان سفیهانه و بددلانه نمی‌خواهد؛ لذا از لحظه اول هر دوی اینها را با استفهام‌هایی که می‌پرسد به چالش می‌کشد، خیلی مهم است که هم بددلی و هم سفاهت نباشد. در تعلیم و تربیت اگر اعتماد متربی به مربی حاصل نشود رشد صورت نمی‌گیرد.

چیت‌چیان به مباحث جلسه که سوره توبه است پرداخت و با مروری بر مباحث گذشته بیان کرد: این سوره درباره انسجام یافتن جامعه اسلامی برای این است که بتواند کارهای بزرگ و تمدن‌سازی کند. قرار است عرصه‌های جدیدی را فتح کند و همینطور عرصه‌هایی هم که داشته را خالص‌تر کند. قرار است آموزش و پرورش، اقتصاد و ... که مخلوط با نظام‌های غیر دینی است، پاکسازی کند. برای اینکه جامعه بتواند چنین خیزی بردارد باید جاپایش محکم باشد و این انسجام جامعه است، در صورتی که جامعه در سوره توبه آشفتگی دارد.

وی عنوان کرد: در مورد گروه‌های دارای آسیب و هدف جامعه صحبت کردیم؛ یک گروه مخلفون بودند که منفعت‌های شخصی برایشان خیلی مهم است. گروه دیگر اعرابی‌ها هستند که دینداری سطحی دارند و موجب ضعف بسار جدی جامعه‌اند چون برخوردهای تند بدون شناخت دارند و گروه سوم هم منافقان هستند که هیچ وقت نیت دینداری نداشته‌اند، از ابتدا هم با محاسبه در جامعه بوده‌اند. خدا شش دستور به همه آحاد جامعه داده است که همه نسبت به آن موظف هستند تا انسجام جامعه حفظ شود. حتی در زیست‌شناسی و پزشکی اصل اساسی درمان و پیشگیری تقویت سلول‌های سالم بدن است. مشکل ضعف سلول‌های عادی بدن است که شکست و بیماری را ایجاد می‌کند. ما از ضعف بدنه اصلی جامعه ضربه می‌خوریم. یک عده مؤمن مجاهد هم در صحنه هستند و پای آن دستورالعمل‌ها می‌ایستند و آن‌ها باعث می‌شوند که این جریان حفظ شود. جامعه به واسطه نقش‌آفرینی اینها از گسستگی نجات پیدا می‌کند.

مأموریت رسول خدا(ص) در رهبری جامعه

این عضو علمی مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران به موضوع این جلسه اشاره و بیان کرد: این جلسه می‌خواهیم در مورد رسول گرامی اسلام(ص) صحبت کنیم و اینکه به عنوان رهبری جامعه چه نقش و مأموریتی برایش تعریف شده تا این انسجام برای خیز جهانی محقق شود. سوره را از زاویه شخصیت‌شناسی مطالعه می‌کنیم. در مورد پیامبر(ص) دو دسته آیه وجود دارد؛ یکی آیاتی که در مورد رسول خدا(ص) صحبت کرده و دیگری آیاتی که خطاب به رسول خدا(ص) صحبت کرده است، اولی جایگاه رسول خدا(ص) را به من و شما متذکر می‌شود و آیات گروه دوم نیز آن‌هایی است که من و شما باید بدانیم و در عملکردمان آن را مبنا قرار دهیم. وقتی می‌گوییم رهبری جامعه، یعنی رهبری و تمام آن‌هایی که محقق‌کننده رهبری جامعه هستند.

وی ادامه داد: در آیه اول «بَرَاءَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ [اين آيات] اعلام بيزارى [و عدم تعهد] است از طرف خدا و پيامبرش نسبت به آن مشركانى كه با ايشان پيمان بسته‏ ايد» وقتی اعلان برائت می‌شود، یک نفر مأمور به این کار می‌شود و آن رسول خداست. جایگاه رسول خدا(ص) این است که اعلان برائت می‌کند که در امتداد اعلان برائت خود خداست. این موضوع در آیه سوم «وَأَذَانٌ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِنْ تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ؛ و [اين آيات] اعلامى است از جانب خدا و پيامبرش به مردم در روز حج اكبر كه خدا و پيامبرش در برابر مشركان تعهدى ندارند [با اين حال] اگر [از كفر] توبه كنيد آن براى شما بهتر است و اگر روى بگردانيد پس بدانيد كه شما خدا را درمانده نخواهيد كرد و كسانى را كه كفر ورزيدند از عذابى دردناك خبر ده» ادامه پیدا می‌کند. قرار بوده خدا و رسول در روز حج اکبر این موضوع را به طور جدی مطرح کنند. اینجا دلالتی در آیه دارد و می‌فرماید «أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ» خدا بری است، از مشرکان و رسولش، این به جایگاه الله بر می‌گردد نه خود الله.

وی گفت: در آیه 7 آمده «كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ رَسُولِهِ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ؛ چگونه مشركان را نزد خدا و نزد فرستاده او عهدى تواند بود مگر با كسانى كه كنار مسجد الحرام پيمان بسته‏ ايد پس تا با شما [بر سر عهد] پايدارند با آنان پايدار باشيد زيرا خدا پرهيزگاران را دوست مى دارد»، مشرک در واقع عهد ندارد. آیه بعدی آیه 13 سوره «أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَكَثُوا أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُمْ بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛ چرا با گروهى كه سوگندهاى خود را شكستند و بر آن شدند كه فرستاده [خدا] را بيرون كنند و آنان بودند كه نخستين‏ بار [جنگ را] با شما آغاز كردند نمى ‏جنگيد آيا از آنان مى‏ ترسيد با اينكه اگر مؤمنيد خدا سزاوارتر است كه از او بترسيد» است. در مورد این صحبت می‌کند که چرا اینقدر در مبارزه با باطل سست هستید، آن‌ها اولین بار این دشمنی را شروع کردند، چرا اینقدر در این مبازره سستی می‌ورزید. این آیه نشان می‌دهد که اینقدر جامعه اسلامی باید نسبت به رسول خودش غیرت داشته باشد که مماشات نداشته باشد، آیه 16 می‌فرماید «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَا رَسُولِهِ وَلَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ آيا پنداشته‏‌ايد كه به خود واگذار مى ‏شويد و خداوند كسانى را كه از ميان شما جهاد كرده و غير از خدا و فرستاده او و مؤمنان محرم اسرارى نگرفته‏ اند معلوم نمى دارد و خدا به آنچه انجام مى‏ دهيد، آگاه است» بحث این است که چرا محبت به رسول خدا در دل شما شعله نمی‌کشد، چرا کسان دیگری را عزیزتر از رسول خدا دارید؟ نمی‌شود عزیزتر از رسول خدا در دل مؤمن باشد.

نزول آرامش بر محور وجود رسول(ص)

چیت‌چیان در ادامه خوانش آیات سوره توبه در رابطه با حضرت محمد(ص)، اظهار کرد: آیه 24 «قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ؛ بگو اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالى كه گرد آورده‏‌ايد و تجارتى كه از كسادش بيمناكيد و سراهايى را كه خوش مى‌داريد نزد شما از خدا و پيامبرش و جهاد در راه وى دوست‏ داشتنى‏‌تر است پس منتظر باشيد تا خدا فرمانش را [به اجرا در]آورد و خداوند گروه فاسقان را راهنمايى نمى‌‏كند» به نحوی ادامه آیه 16 است و به اعتبار «قُلْ» خطابش به رسول(ص) است و به اعتبار ادامه‌اش جزء دسته اول آیات است. به پیامبر گفتند بگو چرا فامیلتان را از پیامبر بیشتر دوست دارید. باید او را از پدران و فرزندان و ... بیشتر دوست داشته باشید. آیه 26 «ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنْزَلَ جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ؛ آنگاه خدا آرامش خود را بر فرستاده خود و بر مؤمنان فرود آورد و سپاهيانى فرو فرستاد كه آنها را نمى‏ ديديد و كسانى را كه كفر ورزيدند عذاب كرد و سزاى كافران همين بود» ماجرای جنگ حنین است، جنگی که رسول و مؤمنین در آن می‌مانند و خدا سکینه خود را نازل می‌کند و پیروز می‌شوند. این آیه نشان می‌دهد که سکینه و آرامش خدا بر محور وجود رسول(ص) نازل می‌شود. محبت رسول(ص) بیشتر از محبت به خدا معنی ندارد. قرار نیست از فردا آدم دیگران را هم دوست نداشته باشد.

وی با بیان اینکه محبت را می‌توان از روی عادت‌ها هم ایجاد کرد، اما حقیقی نیست، بیان کرد: آیه بعدی آیه 29 است «قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ؛ با كسانى از اهل كتاب كه به خدا و روز بازپسين ايمان نمى‌آورند و آنچه را خدا و فرستاده‏‌اش حرام گردانيده‌اند، حرام نمى‌دارند و متدين به دين حق نمى‌گردند كارزار كنيد تا با [كمال] خوارى به دست ‏خود جزيه دهند»، یکی از چیزهایی که در جامعه باید با آن مبارزه شود جابه‌جا کردن حلال و حرام الهی است و صیانت از این حلال و حرام جزو مأموریت‌های مؤمنین است. آیه 33 «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ؛ او كسى است كه پيامبرش را با هدايت و دين درست فرستاد تا آن را بر هر چه دين است پيروز گرداند هر چند مشركان خوش نداشته باشند» که آیه مهمی است می‌گوید اساساً خدا، رسول را به واسطه ابزارهای هدایت ارسال کرده تا دین حق در جهان حاکم شود. فلسفه ارسال رسول حاکمیت دین الهی است. هر چقدر در جامعه به سمت حاکمیت دین خدا حرکت کنید شأن رسول(ص) بیشتر مشخص می‌شود.

چیت‌چیان با اشاره به آیه 40 سوره «إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِی الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛ اگر او [پيامبر] را يارى نكنيد قطعا خدا او را يارى كرد هنگامى كه كسانى كه كفر ورزيدند او را [از مكه] بيرون كردند و او نفر دوم از دو تن بود آنگاه كه در غار [ثور] بودند وقتى به همراه خود مى گفت اندوه مدار كه خدا با ماست پس خدا آرامش خود را بر او فرو فرستاد و او را با سپاهيانى كه آنها را نمى‏ ديديد، تاييد كرد و كلمه كسانى را كه كفر ورزيدند پست‏‌تر گردانيد و كلمه خداست كه برتر است و خدا شكست‌ناپذير حكيم است»، چرا رسول خدا را یاری نمی‌کنید حال آنکه خدا رسولش را یاری می‌کند. خدا بارها قاعده نصرت خودش به رسول را نشان داده است.

وی افزود: آیات 59 و 62 به ترتیب «وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ رَاغِبُونَ؛ و اگر آنان بدانچه خدا و پيامبرش به ايشان داده‏ اند خشنود مى‏ گشتند و مى گفتند خدا ما را بس است به زودى خدا و پيامبرش از كرم خود به ما مى‏ دهند و ما به خدا مشتاقيم [قطعا براى آنان بهتر بود]»، «يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ لِيُرْضُوكُمْ وَاللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَقُّ أَنْ يُرْضُوهُ إِنْ كَانُوا مُؤْمِنِينَ؛ براى [اغفال] شما به خدا سوگند ياد مى كنند تا شما را خشنود گردانند در صورتى كه اگر مؤمن باشند [بدانند] سزاوارتر است كه خدا و فرستاده او را خشنود سازند» می‌گوید شایسته است مؤمنین تنها دغدغه رضایت رسول(ص) را داشته باشند. رضایت دیگران اگر هم مهم باشد در ذیل رضایت رسول(ص) معنا دارد. اگر شما مؤمن هستید، شایسته است که خدا و رسولش از شما راضی باشند. در آیه 59 یکی از چالش‌ها بر سر غنائم است. جنگ جزء ابزارهای تجارت نیست و فقط و فقط برای هدایت است. رضایت رسول بر هر چیزی ترجیح دارد، عده‌ای هم هستند که موجب آزار رسول خدا(ص) هستند مثل اینکه می‌گویند رسول که ساده است هر چه بگویی باور می‌کند، یا اینکه تحت تأثیر اطرافیانش است.

این عضو علمی مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت بیان کرد: آیه 63 «أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يُحَادِدِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدًا فِيهَا ذَلِكَ الْخِزْيُ الْعَظِيمُ؛ آيا ندانسته‏ اند كه هر كس با خدا و پيامبر او درافتد براى او آتش جهنم است كه در آن جاودانه خواهد بود اين همان رسوايى بزرگ است» درباره بحث دشمنی با خدا و رسول است. بدانید که یک عده در میدان کارزار و دشمنی با شخص رسول هستند، یعنی می‌خواهند خدا و رسولتان را بزنند، یعنی قرار است دین خدا نباشد، یعنی مقصد مبارزه آنجاست.

کفر؛ نتیجه عدم حفظ مراتب 

وی گفت: حضرت حجت را رسول(ص) در نظر نمی‌گیریم، بلکه آن کسی است که می‌آید و جایگاه رسول(ص) را احیا می‌کند، رسول جایگاه خاص و منحصر به فردی دارد. طبیعتاً آنی که آمده است جایگاه رسول(ص) را احیا کند، همان دشمنی که با رسول می‌کنند با او هم می‌کنند، مثالش هم آنجاست که چون با موسی(ع) دشمنی دارند می‌آیند مؤمن آل فرعون را می‌کشند. امام احیاگر سنت رسول خداست. ما انسان‌ها به دلیل اینکه خیلی به‌دنبال منویات خودمان هستیم و نه حقیقت، معمولاً این باعث می‌شود در مواجه با مؤلفه‌ها و پدیده‌ها در زندگی اجتماعی ماجراها را به سمتی بکشانیم که حفظ مراتب نشود که آخر، سر از کفر در می‌آورد. از سوی دیگر امیرالمؤمنین(ع) وقتی خطبه می‌خواند هیچ وقت خودش را جای رسول(ص) قرار نمی‌دهد، امامان بعد از امیرالمؤمنین(ع) هم خودشان را حتی جای امیرالمؤمنین(ع) هم قرار نمی‌دهند. یعنی ما آمدیم مقام خدا و رسول و شاهد رسول را احیا کنیم، ما برای منویت خودمان یک فردی را بزرگ می‌کنیم. حفظ مراتب خیلی نکته مهمی است که هم باید در تابعین باشد هم در متبوعین؛ لذا هر جایی که این اتفاق افتاده از آن کفر درآمده نه ایمان، ادب حکم می‌کند که این مراتب در نظر گرفته شود.

رسول در خط مقدم مجاهده است

چیت‌چیان با ذکر این مطلب که اگر امیرالمؤمنین(ع) را عبدی از عبید محمد بگیریم، جایگاهش کم می‌شود؟ اصلاً می‌دانی رسول کیست که عبدی از عبید او بودن چه جایگاهی دارد؟ عنوان کرد: حتی اگر ولی فقیه از حیث حکم مثل رسول(ص) باشد، اما هیچ وقت نباید با رسول(ص) یکی گرفته شود. آیه بعدی 71 است «وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ؛ و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند كه به كارهاى پسنديده وا مى دارند و از كارهاى ناپسند باز مى دارند و نماز را بر پا مى كنند و زكات مى‏ دهند و از خدا و پيامبرش فرمان مى ‏برند آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد كه خدا توانا و حكيم است»، ماجرای اطاعت از خدا و رسول است، یعنی مبنا اطاعت از خدا و رسول است. آیات 74 تا 88، هم می‌گویند که رسول در خط مقدم مجاهده است. اگر جان و مال وابستگان به رسول در تحقق حاکمیت، محفوظ تر از دیگر مردم باشد، شما نمی‌توانی پای انسجام جامعه بایستی، بدین شکل انسجام به وجود نمی‌آید. رسول در خط مقدم است.

وی ادامه داد: آیه 91 «لَيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنْفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِنْ سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ بر ناتوانان و بر بيماران و بر كسانى كه چيزى نمى‏ يابند [تا در راه جهاد ] خرج كنند در صورتى كه براى خدا و پيامبرش خيرخواهى نمايند هيچ گناهى نيست [و نيز] بر نيكوكاران ايرادى نيست و خدا آمرزنده مهربان است» می‌گوید که در میدان جنگ یک عده دچار مشکل هستند، ممکن است آدم‌ها نتوانند هم‌پای رسول خدا در میدان مجاهده باشند، مشروط بر اینکه خیرخواه رسول باشند اشکال ندارد و اصلاً چون خیرخواه رسول است به جنگ نمی‌آید. در آیات 94 و 97، خدا حدودش را بر رسول(ص) نازل کرده و مبنای حدود رسول خداست، چون بعضی‌ها از رسول خدا مسلمان‌تر می‌شوند؛ اعرابی یعنی همین. تا آیه 107 که عده‌ای با رسول خدا(ص) با احداث مسجد محاربه می‌کنند، اساساً مسجد را ساخته برای اینکه تا می‌تواند با آن تفرقه ایجاد کند. مسجد اگر تفرقه ایجاد کند در راستای محاربه با خدا و رسول است. پیامبر نمی‌بایست در چنین مسجدی اقدامه نماز کند، این می‌شود جزء رسالت‌های رهبری جامعه.

مبارزه با طاغوت؛ رکن اصلی حکومت دینی

چیت‌چیان بیان کرد: قاعده کلی این است که وحدت شرط است، چون کیان امت را حفظ می‌کند. موضوعات در ساحت اجتماعی پیچیدگی پیدا می‌کنند، اساساً مسائل اجتماعی به دلیل وجود تنوع‌ها دارای پیچیدگی هستند. مسائل اجتماعی پیچیدگی تحقق دارند. شما جریانی را در عالم شکل می‌دهید که مهم‌ترین بحثش مبارزه با طاغوت است، یعنی اگر رکن مبارزه با طاغوت را از آن بگیرید، اساساً دیگر این دین نیست. رکن اصلی جریان حکومت دینی مبارزه با طاغوت است. حکومت دینی اگر نخواهد طاغوت زمان خودش را بزند اصلاً حکومت دینی نیست. آیه 113 می‌گوید جایز نیست رسول خدا و مؤمنین برای مشرکان استغفار کنند، منظور این نیست که هدایت آن‌ها برایشان مهم نیست، منظور این است که مبادا مناسبت‌های خانوادگی غلبه کند.

وی اظهار کرد: آیه 128 «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ؛ قطعا براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است‏ شما در رنج بيفتيد به [هدايت] شما حريص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است»، جمع‌بندی آیات قبل است که مهم‌ترین آیه تبیین‌کننده جایگاه رهبری در انسجام جامعه اسلامی است. رسول از مردم است و برتری نسبت به مردم ندارد. الا اینکه چون به او وحی می‌شود باید از او تبعیت کنید. پیامبر بیش از دیگران درد آن‌ها را دارد، یک خار به پای آن‌ها می‌رود برای پیامبر گران تمام می‌شود. برای مؤمن کردن آدم‌ها حرص می‌زند و تا هدایت را به شما منتقل نکند، رهایت نمی‌کند و رأفت و رحمتش در مواجه با مؤمنین فوران می‌کند. این آیه‌ای است که نقش رهبری را در جامعه می‌گوید. بسان پدری دلسوز است که درد مردم درد اوست و حتی بیشتر، اینطور نیست که بگوید من حرفم را زدم نخواست قبول کند. هیچ جای قرآن اینطور نیست که رسول گفته باشد من حرفم را زدم دیگر به من چه، بلکه خدا به پیامبر می‌گوید حرفت را زدی دیگر رها کن. هر اتفاقی در جامعه می‌افتد ما باید حریص بر ایمان دیگران باشیم، نمی‌توانی بگویی دلم خنک شد، این ادبیات رسول نیست، رسول حریص بر هدایت است.

چیت‌چیان گفت: آیات مرتبط با رسالت رسول خدا(ص) در حفظ و ارتقای انسجام جامعه اسلامی نیز در جلسه بعد مورد بحث قرار خواهد گرفت.

یادآور می‌شود، این جلسات یکشنبه‌های هر هفته بعد از نماز مغرب و عشا صرفاً در مسجد کوی دانشگاه تهران به نشانی خیابان کارگر شمالی، روبه‌روی خیابان پانزدهم برگزار می‌شود. پخش زنده جلسات نیز از طریق لینک https://www.skyroom.online/ch/elmshahr/madresedoa در دسترس قرار می‌گیرد.

کد
انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha