امروز، سوم جمادیالثانی، سالروز شهادت حضرت زهرای مرضیه(س) است. سخن از بانویی در میان است که در شرایطی سخت و بحرانی به لحاظ سیاسی و اجتماعی، همواره در سایه عفاف و حجاب قدم برداشتند و در عین آنکه حجاب کامل را رعایت میکردند، این رویه اخلاقی و انسانی را منتج به پردهنشینی و انزوای زنان ندانستند، بلکه شواهد بسیاری وجود دارد که آن حضرت حجاب را هرگز دست و پاگیر و مانع تلاشهای اجتماعی و سیاسی عنوان نکردند.
حضرت موسی بن جعفر(ع) از پدران گرامیاش از حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) نقل فرمود که روزی شخص نابینایی اجازه ورود خواست. فاطمه(س) برخاست و چادر بهسر کرد. رسول خدا(ص) فرمودند که چرا از او رو میگیری، او که تو را نمیبیند؟ حضرت پاسخ داد که او مرا نمیبیند، اما من که او را میبینم و او اگرچه مرا نمیبیند، ولی بوی مرا که حس میکند. رسول خدا(ص) فرمودند که شهادت میدهم که تو پاره تن منی».
در راستای بررسی سیره عملی حضرت زهرا(س)، علیاصغر رضوانی، استاد مرکز تخصصی مهدویت، حوزه علمیه قم و جامعةالمصطفی العالمية و دارای تحصیلات دانشگاهی و حوزوی توضیحات مبسوطی ارائه کرده است.
رضوانی صاحب تألیفات زیادی در حوزه ائمه(ع) و معصومین به ویژه حضرت زهرا(س) است که از میان آنها میتوان به «فاطمه زهرا(س) از نگاه دیگران»، «دینشناسی از دیدگاه فاطمه زهرا(س)» و «محسن بنعلی(ع)» اشاره کرد.
در ادامه سخنان او درباره سیره عملی حضرت زهرا(س) به ویژه در حوزه حجاب و عفاف را مطالعه میکنید.
«امروز در ایام فاطمیه و روزهای بیماری و شهادت حضرت زهرا(س) قرار داریم و جا دارد تا مقداری به ابعاد زندگی آن حضرت پرداخته و از ایشان درسهایی فرا بگیریم. خداوند متعال در قرآن کریم پیامبر اکرم(ص) را برای مؤمنان الگو قرار داده، همانطور که برخی انبیای دیگر مانند حضرت ابراهیم(ع) و پیروان ایشان را نیز الگوی انسانها قرار داده است. خداوند متعال درباره پیامبر خود در قرآن کریم اینگونه میفرماید «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ؛ قطعا براى شما در (اقتدا به) رسول خدا سرمشقى نيكوست براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد».
در آیهای دیگر از قرآن کریم نیز حضرت ابراهیم(ع) و مؤمنان به او به عنوان الگو معرفی شدهاند. «قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ؛ قطعا براى شما در (پيروى از) ابراهيم و كسانى كه با اويند سرمشقى نيكوست». یکی از امتیازات ادیان الهی این است که در عین دعوت مردم به آئین و دین، الگوهایی را به عنوان جنبه سمبلیک به جامعه معرفی میکنند و هر جامعهای که الگوی کاملتری داشته باشد، به کمال بیشتری خواهد رسید. این مسئله حتی در جوامع امروز نیز در بعد دینی و سیاسی و کشورداری وجود دارد. امروز برای مثال در هندوستان گاندی را به عنوان الگوی ضد استعمار معرفی میکنند. هرچه الگو کاملتر باشد و مردم جایگاه آن الگو را بدانند و به او محبت پیدا کرده و از آن پیروی کنند، آن جامعه به کمال بیشتری حواهد رسید.
اسلام نیز از این ویژگی استفاده کرده و ادیان الهی مانند آئین مسیحیت نیز از این مقوله مستثنی نیستند. در دین مسیح، حضرت مریم(س) به عنوان الگوی کامل یک زن معرفی شده است. همچنین، حضرت عیسی(ع) نیز در آیات الهی به عنوان پیامبر و الگو معرفی شده و در این زمینه به عزت حضرت مریم(س) به دلیل دارا بودن چنین فرزندی اشاره شده است. همانگونه که حضرت مسیح(ع) خود دارای جامعیت و کمال است، از مادر ایشان نیز به عنوان الگوی کامل یک زن یاد شده است.
طبق این موضوع، دو اصل به دست میآید که در اصل اول، انبیا الگو هستند و پیامبر(ص) نیز برای عموم بشریت به ویژه امت اسلامی و همه جهانیان الگو است. در اصل دوم نیز طبق برخی روایات، حقیقت فاطمه زهرا(س) همان حقیقت پیامبر(ص) است و همانند سیبی که دو نیم شده باشد، خاصیت این سیب در هر دو قسمت آن موجود است. این روایت در کتب شیعه و سنی آمده است که پیامبر(ص) فرمودند: ««فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی؛ فاطمه پاره تن من است و هرکس او را بیازارد گویی مرا آزرده است». بنابراین، آلوسی حنفی در تفسیر خود معنای دقیقتری برای این جمله دارد که «فاطمه جزئی از حقیقت نورانی پیامبر(ص) است». همانگونه که در برخی روایات شیعه نیز اینگونه آمده است که «فَاطِمَةُ رُوحِيَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَيَّ؛ فاطمه زهرا(س) روح من است که در دو پهلوی من قرار دارد».
حقیقت نورانی پیامبر(ص) که به ایشان وحی میشده، روح و نفس نفیس پیامبر(ص) بوده است نه جسم ایشان. پیامبری و مقامات بلند پیامبر(ص) در روح ایشان تجلی پیدا کرده و فاطمه زهرا(س) نه اینکه جزئی از روح پیامبر(ص) باشد بلکه همان حقیقت روح پیامبر(ص) است و بنا بر تعبیر برخی بزرگان، اگر فاطمه زهرا(س) مرد بود، قابلیت برای امامت و نبوت را نیز داشته است؛ چراکه حقیقت فاطمه(س) همان حقیقت پیامبر(ص) است.
نتیجه اینکه اگر پیامبر(ص) و پیامبران الگو هستند، فاطمه زهرا(س) نیز میتواند الگو باشد. الگو بودن فاطمه زهرا(س) به دلیل اینکه قیدی وجود ندارد که ایشان فقط برای زنان زمان خود الگو باشند، نشان دهنده این است که ایشان هم به لحاظ کمی میتواند برای همه بشریت الگو باشد و هم به لحاظ زمانی نیز میتواند زمان را شکسته و به عنوان الگوی بشریت تا پایان دوران زندگی انسانی و قیامت معرفی شود. لذا هیچ فردی نمیتواند اینگونه ادعا کند که فاطمه زهرا(س) برای بیش از 14 قرن قبل بوده و الگویی برای زنان و امت زمان خود است. بلکه بنا بر آیات و روایات آنگونه که پیامبر(ص) تا روز قیامت برای بشریت الگو است، فاطمه زهرا(س) نیز تا روز قیامت الگوی جهانیان است. معصوم زمان را میدرد و الگودهی دارد. عملکرد معصومان طوری تنظیم شده است که بتوانند تا روز قیامت الگودهی داشته و سعادت جامعه را تأمین کنند.
نکته بعدی اینکه سنت معصوم و فردی که الگوی کامل است، حجت است و سنت او اعم از سیره عملی، کلام و تقریر اوست. فاطمه زهرا(س) در بعد کلام، خطبه دارد و سخنان فراوانی را بیان کرده است. بخش دیگر سیره عملی ایشان است؛ زندگی فاطمه زهرا(س) در بعد عملی در سه بخش سیره ایشان پیش از ازدواج، سیره ایشان پس از ازدواج تا زمان وفات پیامبر(ص) و سیره حضرت زهرا(س) بعد از وفات پیامبر(ص) ارائه میشود. تعامل حضرت زهرا(س) با پدر، همسر، فرزندان، مردم، دستگاه خلافت، همسایگان، پیامهای ایشان برای آینده تاریخ و ... همگی جزء سیره آن حضرت است که میتوان با تأمل در آنها درسهای بزرگی از سیره ایشان دریافت کرد.
متأسفانه امروز برخی به صورت هیجانی واکنشهایی نسبت به دین دارند. اگر افراد با برخی مسائل مشکل دارند، نباید به دین حمله کرده و هنجارشکنی کنند و هنجارهای دین را که باعث ضمانت و سعادت جامعه است را مورد هجمه قررا دهند. اگر افرادی از برخی امور دلخوری دارند، نباید این مسئله با به پای دین تمام کنند. به لحاظ سیره عملی الگوهای بزرگی همچون پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) در دین وجود دارند که باید از آنها الگوبرداری کرد. انسان نباید با دین قهر کند، بلکه باید با مطالعه قرآن، با دین آشتی کرده و اعتقاد خود را در این زمینهها حفظ کند.
یکی از موضوعات مهم در حوزه سیره فاطمی، بحث حجاب و عفاف از دیدگاه فاطمه زهرا(س) و عملکرد ایشان در این زمینه است. بسیاری از افراد ممکن است به فاطمه زهرا(س) اعتقاد داشته باشند. حتی بسیاری از علمای مسیحی و اهل سنت، حضرت زهرا(س) را به عنوان یک الگو معرفی کرده و کتابهای زیادی در این زمینه نگاشتهاند. طبق آیات و روایات درست است که صدا و وجود و زیباییهای زن باید در حجاب باشد اما در برخی شرایط ویژه زنها میتوانند در میدان و جامعه حضور پیدا کرده و با مردان در تماس باشند. خطبه حضرت زهرا(س) در مسجد مدینه در دفاع از امیرالمؤمنین(ع) در اوج حفظ حجاب و عفاف از نمونههای این موضوع است.
زمانی که ابوبکر و عمر تصمیم گرفتند فدک را از فاطمه(س) بگیرند و خبر به ایشان رسید، مقنعه (به فرموده امام باقر(ع) مقنعه ایشان به گونهای بود که تا میان بازوی ایشان را میپوشاند) خود را به سر کرد. همچنین، هنگامی که حضرت برای خواندن خطبه به طرف مسجد حرکت کردند، چادر را به دور خود پیچیدند. سپس، در ادامه آمده است که حضرت زهرا(س) دارای روپوش بودند و روپوش ایشان آنچنان بلند بود که بر روی پای ایشان قرار گرفته و بر روی زمین کشیده میشد. همچنین، ایشان تنها به این موضوع اکتفا نکرد و زمانی که به طرف مسجد حرکت کردند، در میان جماعتی از کمککاران و زنان قوم خود بودند.
همچنین، در رابطه با اوج عفت و حجاب حضرت زهرا(س) از قول اسماء، خدمتکار ایشان آمده است که آن حضرت در روزهای آخر عمر در بستر بیماری بودند و فرمودند که «من دوست ندارم این تابوتی که برای زنها قرار میدهند که بدننما است، برای من قرار داده شود». ایشان دستور دادند تابوتی برای ایشان ساخته شود که حتی جسد ایشان پس از مرگ نیز نمایان نشود. دختران امروز جامعه ما باید بدانند حجاب از حجب و منع میآید و معنای حقیقی آن این است که زینت زن مستور شود. زینت زن باید فقط برای شوهر خود باشند. زن با حجاب خود اینگونه نشان میدهد که زینتهای او برای اغیار و دیگران نیست بلکه زینت زن برای شوهر اوست یعنی مردی که تعهد داده است تا زن را به همسری برگزیده و در راه رزق و تأمین او تلاش کند.
نکته دیگر اینکه در باب حجاب مطلبی کمتر بدان پرداخته میشود، بحث غیرت مردان است. متأسفانه برخی آقایان در این زمینه نه تنها کمکاری دارند، بلکه شاید محرک مسئله بدحجابی نیز باشند. غیرت به معنای نفی غیریت است و مفهوم آن این است که زن متعلق به همسر خود است نه دیگران. به لحاظ روانشناسی و جامعهشناسی بانوان نباید اینگونه استدلال کنند که ما آزاد هستیم و هرگونه که بخواهیم به صورت آزادانه در جامعه حضور پیدا خواهیم کرد و چنانچه افرادی با این مسئله مشکلی دارند، به ما نگاه نکنند. این رفتار اصلا صحیح نیست؛ چراکه به لحاظ اجتماعی زمانی که زن بیحجاب و یا بدحجاب باشد، باعث تحریک جامعه شده و فکر عدهای را به هم میریزد. این افراد باعث ایجاد ناامنی فکری در جامعه شده و نظام خانواده را به هم میریزند. زمانی که زن با چنین وضعی بیرون میآید، فکر مردان دارای همسر را نیز مخدوش میکنند و بنیان خانواده را از بین میبرند.
به لحاظ روانشناسی و جامعهشناسی بانوان نسبت به شوهران خود حالت انحصارطلبی دارند و شوهر را فقط متعلق به خود میدانند و نه دیگران. بانوان اگر چنین چیزی را میخواهند باید توجه داشته باشند که طوری از منزل خارج شوند که فکر مردان را خراب نکنند. این مسئله نظم جامعه را به هم میریزد. یکی از فلسفههای حرام شدن زنا از سوی پروردگار عالم، بقا و حفظ نسل بشر است. اگر در مسئله حجاب و عفاف، نگاه به حرام و غیرت داشتن مردان تا این حد تأکید شده، به این دلیل است که رعایت این نکات امنیت روح و روان جامعه را تأمین کرده و باعث حفظ حرمت نظام خانواده است.
پاشیده شدن نظام خانواده در غرب نشان دهنده آن است که حرکت در این مسیر منجر به نابودی نهاد خانواده خواهد شد. این موضوع امتحان خود را مدتها قبل در غرب پس داده است. علت مهاجرپذیری غرب این است که در این کشورها مردم کمتر به سمت ازدواج رفته و بیشتر به دنبال زندگی انفرادی میروند. بانوان باید بدانند که ارزش انسان به حجاب است. زن باحجاب در تشبیه مانند درّی در صدف است. اگر درّ، خود را درون صدف قرار نداده و نپوشاند، از ارزش خواهد افتاد.
اگر حرمت ارزشها در جامعه از بین برود، از چشم انسان میافتد و زمانی که این حرمتشکنیها در جامعه زیاد شد، عظمت و قداست و بزرگواری زن از بین میرود و از ارزش آن کاسته میشود. درّ و طلا به دلیل کمیابی خود ارزشمند هستند لذا چیزی که ارزش دارد باید در حجاب و مستور باشد تا مردان با تعهدی که از راه مهریه قرار میدهند، به سراغ زنان رفته و در چارچوب شرع و اسلام آنها را به نکاح خود درآورند. مهریه تعهدی از جانب مرد است که جان و مال خود را برای رفاه و راحتی همسران خود عرضه میکنند.
زنان و مردان جامعه باید بدانند که اگر دیندار بوده و مقدسات خود را قبول دارند، سیره بزرگان ما نیز اینچنین بوده و باید از ایشان الگو گرفته و به روش ایشان عمل کنند. افرادی که حتی توجه چندانی به الگوهای دینی ندارند نیز باید به نکات روانشناسی و جامعهشناسی در حوزه رعایت حجاب وعفاف نگریسته و با فواید باحجابی و ضررهای بیحجابی آشنا شوند. امروز اگر فردی با دیگری مشکل دارد، نباید آن را به پای دین تمام کند. دین به ذات خود هیچگونه مشکلی ندارد. کسانی که با برخی مسائل جامعه مشکلی دارند، نباید با دین قهر کنند و همگان باید بدانند که مصالح بشریت (چه مرد و چه زن) در جامعه متوقف به عمل به سیره بزرگان است».
انتهای پیام