مسئولان سر به‌ هوا در انتظار باد و باران
کد خبر: 4111469
تعداد نظرات: ۷ نظر
تاریخ انتشار : ۱۲ دی ۱۴۰۱ - ۱۴:۵۸
یادداشت

مسئولان سر به‌ هوا در انتظار باد و باران

آلودگی هوای تهران از عمده‌ترین مسایل جاری اجتماعی است؛ مسئله‌ای که ظاهرا مسئولان امور راهکاری جز تعطیلی مدارس و سربه‌هوا بودن و نظاره کردن به آسمان برای رسیدن باد و باران را برای حل آن نیافته‌اند.

اگر روزگاری زمستان با بوی عیدی و بوی کاغذ رنگی و بوی تند ماهی دودی سر می‌شد، شوربختانه چند سالی است که با بوی دود و آلودگی و کثیفی سر می‌شود و نفس آدمی از این شهر می‌گیرد.

آلودگی هوا در کلان‌شهرها معضلی است که تبدیل به یک امر روزمره شده است؛ همه از همان صبح بیداری می‌دانند که هوا آلوده است مگر آنکه خلافش ثابت شود. چندین دهه است که در تهران با این معضل دست به گریبان هستیم و افراد و اشخاص نسخه‌های مختلفی برای بهبود این وضعیت می‌پیچند اما وضع بهتر که نشد، هیچ، بدتر هم شده است.

این روزها اگر در صف نانوایی هم باشید و صحبتی از آلودگی و کثیفی شود، شهروندان عادی جامعه هم راهکارهای خود را که بی‌ربط هم نیست ارائه می‌کنند. اما عجیب است که مسئولان عملاً برای حل آلودگی هوا هیچ راهکاری جز تعطیلی مدارس و سربه‌هوا بودن و نظاره کردن به آسمان برای رسیدن باد و باران را نیافته‌اند!

یکی نیست به مسئولان اعلام کند که آقایان، تهران نه منجیل است که مدام باد بیاید که اگر بود باید دورتادور تهران توربین بادی می‌گذاشتیم و  نه رشت است که یک روز در میان باران ببارد!

اینجا تهران است با اقلیم، جغرافیا و آب‌ و هوای مشخص خود. اگر قرار بود هفته‌ای یک یا دو بار در این شهر باد شدید بوزد یا باران ببارد تا هوا تمیز شود که وضعیت به گونه دیگری بود، تازه در آن صورت دچار بحران کمبود آب هم نبودیم. گویی مسئولان انتظار دیگری از آب‌ و هوا و اقلیم یک شهر دارند و تهران از این بابت شرمنده انتظار مسئولان است!

صحبت از تعطیلی مدارس و مهدکودک‌ها، مشکلات مادران کارمند و تأثیر آلودگی بر سلامتی فعلی و آینده شهروندان به قدری تکراری است که اگر نگوییم هزاران صفحه، حداقل صدها صفحه یادداشت، مقاله و مصاحبه در رابطه با آن وجود دارد اما تا زمانی که توجهی به آن نشود فایده‌ای ندارد. به قول مولانا «صد راه نشان دادم، صد نامه فرستادم/ یا راه نمی‌دانی یا نامه نمی‌خوانی...».

این وضعیت بغرنج تا هر زمان که ادامه داشته باشد آسیب‌زاست و تبعات آن دامان همه را می‌گیرد. دلسرد کننده‌تر از همه این است که هیچ برنامه‌ای را نمی‌توان مشاهد کرد که مسئولان دست کم برای بهبودی قابل لمس این وضعیت ارائه دهند و تیر خلاص جایی است که سازمان‌های نظارتی و بالادستی هیچ فردی و نهادی را برای این وضعیت بازخواست نمی‌کنند.

مگر نه آنکه گفته می‌شود ناامید کردن مردم خیانت است و در راستای اهداف دشمن گام برداشتن؟ اگر این رفتارها و بی‌تفاوتی‌ها نسبت به تنفس مردم که حیاتی‌ترین موضوع است، نامش ناامید کردن مردم نیست چه نام می‌گیرد؟

نفس‌ها از این وضعیت به شماره افتاده است، کاش گوش شنوایی و فریادرسی برسد...

سجاد محمدیان

انتهای پیام
انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۱/۱۰/۱۲ - ۱۵:۴۹
0
1
اینجا تهران است... پایتخت نابلدی و ناامیدی
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۱/۱۰/۱۲ - ۲۰:۴۲
0
0
بسیار دقیق و درست..قلمتون مانا
سین
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۱/۱۰/۱۲ - ۲۰:۴۳
0
0
گوش اگر گوش مسئولین و ناله اگر ناله ما، آنچه به جایی نرسد فریاد است...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۱/۱۰/۱۲ - ۲۱:۱۰
0
0
نفسم گرفت از این شهر در این حصار بشکن
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۱/۱۰/۱۲ - ۲۱:۱۲
0
0
کاش گوش شنوایی و فریادرسی برسد...
کاش...
ناشناس
|
Australia
|
۱۴۰۱/۱۰/۱۳ - ۰۸:۵۵
0
0
عالی
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۱/۱۰/۱۳ - ۰۹:۵۷
0
0
گوش هایی که نمی خواهند بشنوند
captcha