به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «معرفی و بررسی شاخصهای علم سنجی»، امروز سه شنبه 18 بهمنماه از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
علی میرعرب، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه گزیده سخنان وی را میخوانید:
ابتدا درباره تعریف علمسنجی باید گفت که تعاریف مختلفی توسط افراد و سازمانهای گوناگون در مورد علمسنجی ارائه شده است اما یکی از تعاریف آن، مطالعه و اندازهگیری پیشرفتهای علم و فناوری و یک تعریف دیگر دانش اندازهگیری علم است اما درباره تعریف جامع از این موضوع باید گفت که علم سنجی عبارت است از تجزیه و تحلیل کمّی و تا حد امکان کیفی فرآیند تولید، توزیع و استفاده از اطلاعات علمی و عوامل مؤثر بر آن. جنبههای مختلفی برای اینکار وجود دارد و گاهی برای برنامهریزی و گاهی برای سیاستگذاری است که میتواند در سطح یک سازمان، ملی یا بینالمللی باشد.
علمسنجی ابعاد مختلفی دارد و هدف آن به تناسب جایی که انجام میدهد مشخص میشود مثلا اگر وزارت علوم قرار است علمسنجی کند یکی از اهدافش این است که میخواهد یک سازمان پژوهشی را بررسی یا هیئت علمی برتر را معرفی کند اما مهمترین بخش علمسنجی این است که ببینیم تا کجا پیش رفتهایم و بر اساس آن برنامهریزی کنیم. شاخصهایی برای علمسنجی وجود دارد که برخی شاخصها سنتی و برخی جدید و برخی بومی هستند. شاخصهای سنتی در علم اطلاعات و دانش شناسی به تحلیل استنادی معروف هستند که از جمله آنها ضریب تأثیر مجله، ضریب تأثیر رشته و شاخص فوریت یا کهنگی متون هستند.
سؤال این است که چرا از ضریب تأثیر استفاده میکنیم؟ اگر نویسندهای بخواهد به مجلهای نمره بدهد از کجا باید بفهمد این مجله خوب است؟ در این راستا باید شاخصهای کمّی وجود داشته باشد تا نویسندگان بفهمند اعتبار آن مجله در چه حدی است و مقاله خود را به مجلهای که ضریب تأثیر بالاتری دارند بدهند. از این شاخص در رتبهبندی دانشگاهها و مؤسسات علمی هم استفاده میشود و دانشمندان هم با این معیار سنجیده میشوند. درباره نحوه محاسبه ضریب تأثیر یک مجله باید گفت استاندارد را برای یک بازه دو ساله در نظر میگیرند و الان که در سال 2023 هستیم ضریب تأثیر سال 2020 منتشر میشود. درباره فرمول هم باید گفت تعداد استناداتی که به مقالات منتشر شده در دو سال اخیر شده را تقسیم بر تعداد کل مقالات منتشر شده کرده و ضریب تأثیر را محاسبه میکنند. به نظر میرسد شاخص خوبی هم برای ارزیابی است که البته با آمدن شاخصهای جدید، تغییراتی در این زمینه ایجاد شده است.
شاخص فوریت هم یکی از شاخصها در ارزیابی مقالات علمی است. این شاخص برای این است که بدانیم وقتی مقالهای در یک مجله منتشر میشود با چه سرعتی به آن استناد داده میشود و در این صورت نتیجه میگیریم که آن مجله کانون توجه است. در شاخص نیم عمر یا قاعده کهنگی متون، زمان اهمیت دارد یعنی بررسی میکنیم که اگر زمانی بر یک برونداد علمی میگذرد چقدر بر اهمیت آن اضافه یا کم میشود. درباره شاخصهای جدید باید گفت اولین شاخص، شاخص هرش است. آقای هرش که استاد فیزیک دانشگاه کالیفرنیا هستند برای هر فرد به صورت انفرادی سنجش بروندادهای علمی را انجام میدهند و این شاخص را در این راستا معرفی کردهاند تا افراد مورد سنجش قرار گیرند و مشخص شود که چقدر در پیشبرد علم تأثیر گذار بوده است. این شاخص مهم است و اکنون بر اساس آن محققان برتر دنیا را میشناسند.
شاخص «جی» هم برای بهبود شاخص هرش آمده است چون یکی از ایرادات شاخص هرش این بود که کم استناد بودن یک مقاله یک فرد، روی رتبه آن فرد تأثیر نداشت و هرچقدر استناد میگرفت رتبه آن فرد بالا میرفت اما در شاخص جی، میزان کم استناد بودن یا پر استناد بودن مقالات یک فرد در نظر گرفته میشود تا یک پژوهشگر برتر بشود یا نشود. البته همچنان شاخص هرش بیشترین کاربرد را دارد و اکثر سنجشها بر اساس آن انجام میشود. شاخص دیگر «وای» است که سال 2006 معرفی شده و کیفیت و کمیت را با همدیگر در نظر میگیرد و سپس امتیازی به فرد، سازمان یا مجله میدهد.
در علوم اسلامی با توجه به اینکه کتاب بسیار محور و ملاک است اما در معیارهای آی اس سی (isc) یا همان پایگاه استنادی علوم جهان اسلام توجهی به کتاب نشده بلکه مقالات را در نظر گرفتهاند و به ارزیابی آنها میپردازند بنابراین امثال آیتالله جوادی آملی در هیچ یک از معیارهای isc جایگاه علمی ندارند و لازم است این اتفاق بیفتد که بتوانند به کتاب هم شاخص بزنند یا حداقل شاخص بومی معرفی شود اما همچنان استناد به مقالات است.
در جمعبندی نهایی باید گفت درست است که شاخصهای علمسنجی که به آنها اشاره شد ابزارهای کاملی نیستند اما در حال حاضر بهترین موارد موجود هستند و راه چارهای در این زمینه وجود ندارد و به نظر میرسد ملاک خوبی است که مورد توجه قرار گرفته است اما باید برخی از نواقص آن برطرف شود تا بتواند به شکل بهتری خود را نشان دهد. نکته دیگر درباره شاخصها برای بررسی و رتبهبندی متون اسلامی است. یکی از چالشهای متون اسلامی این است که شاخصی برای بررسی و رتبه بندی آنها وجود ندارد بنابراین باید شاخصهایی در این راستا ارائه شود و مثلا نورمگز میتواند در این زمینه به ارائه شاخص بپردازد. در ایران، آی اس سی، متولی ارائه این شاخصها است اما هنوز کاری در این راستا انجام نداده است و در منجلاب آی اس آی و اسکوپوس افتاده و هنوز نتوانسته است از آن بیرون بیاید.
انتهای پیام