به گزارش ایکنا، نشست «نقش مشارکت سیاسی در کارآمدی نظام جمهوری اسلامی» صبح امروز 23 بهمنماه با سخنرانی روحالله شریعتی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در محل پژوهشگاه برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
در تعریفی که از مشارکت سیاسی بیان شده است مشارکت سیاسی به عنوان شرکت دادن افراد در قدرت سیاسی مطرح شده است، یعنی افراد را از گروههای مختلف بدون در نظر گرفتن نسبتهای سیاسی و غیر سیاسی در قدرت شرکت بدهیم. کارآمدی را هم به رسیدن به هدف با توجه به امکانات و موانع تعریف کردند.
نکته اول اینکه انقلاب اسلامی با مشارکت سیاسی مردم صورت گرفت لذا ایجاد انقلاب به خوبی صورت گرفت، قانون اساسی به زودی شکل گرفت و مردم با حضور حداکثری خود پای صندوق رای رفتند و به جمهوری اسلامی رأی آری دادند. بنابراین ایجاد انقلاب با مشارکت همه گروهها بود. فرضیه ما این است در این چهاردهه هرچه مشارکت سیاسی پررنگتر شد، نظام کارآمدتر بوده است. اگر در مقطعی انقلاب مشکلاتی داشته و نتوانسته بر موانع فائق بیاید، یکی از عواملش کمرنگ شدن مشارکت سیاسی بوده است.
پس این یکی از محاسن انقلاب است که با مردم آغاز شده است. جالب این است مبنای انقلاب خواسته مردم بوده است و هرچه در طول این چهل سال به این مبنا نزدیکتر شدیم سرافرازتر و هرچه فاصله گرفتیم مشکلات بیشتر خودش را نشان داده است. نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که میتوان برای تعیین شاخصها و نشانههای کارآمدی نظام دو روش کمی و کیفی مد نظر قرار گیرد.
نکته بعد که میشود گفت و از مواردی است که در بحثهای بعدی تاثیر دارد، ایجاد علقه درونی بین مردم و حاکمیت است توسط امام است. امام یک علقه درونی بین مردم و حکومت ایجاد کردند و سعی کردند از این علقه کاسته نشود. این علقه به معنای محبت بین مردم و حاکمان است که از هر دو سو به مشارکت سیاسی کمک میکند؛ یعنی محبت از سوی مردم به حاکمان و محبت از سوی حاکمان به مردم که سبب مشارکت سیاسی بیشتر میشود. همین محبت سبب میشود حاکمان انتقادها را گوش کنند و انتقادپذیری داشته باشند. وقتی علقه معنوی بین مردم و حاکم برقرار باشد، حاکمان مردم را به کمک دادن حکومت از طریق تشکیل احزاب تشویق میکنند. اگر این علقه و محبت برقرار باشد، در عرصههای مختلف و محورهای مختلف مشارکت سیاسی شکل میگیرد.
مشارکت سیاسی از مشارکت همگانی که تجلی آن در انتخابات است شروع میشود. وقتی مردم صاحب انقلاب تلقی شوند آنها آزاد خواهند بود هر که را خواستند انتخاب کنند کما اینکه در آغاز انقلاب هم مردم بنی صدر را انتخاب میکنند با اینکه امام با این شخص موافق نبود ولی چون خواست مردم بود ایشان هم پذیرفت. باید مشارکت همگانی صورت بگیرد و مردم هر که را خواستند در تصدی پستها قرار دهند. از نگاه امام خمینی تنها راه موفقیت دولتها برخورداری از حمایت مردمی و جلب رضایت آنان است. رابطه بین محبت و مشارکت یک رابطه متقابل است یعنی هرچه محبت بین حاکم و مردم بیشتر باشد مشارکت بیشتر است. اگر این رابطه کمتر شود مشارکت هم کمتر است. اگر حاکمان همه افراد را بدون در نظر گرفتن سلایق به عنوان محب و دوستدار حکومت در نظر بگیرند مشارکت واقعی صورت میگیرد.
نکته دیگر آثار و نتایجی است که مشارکت سیاسی همگانی به همراه دارد. یکی از آثار مشارکت، ایجاد رابطه محبت بین حاکمان و مردم است. از نظر امام اسلام بین دولت و زمامدار و ملت شرایط و حدودی معین کرده و برای هر یک بر دیگری حقوقی تعیین کرده که به واسطه آن رابطه مسلط و زیرسلطه به وجود نمیآید. یکی از آثار مشارکت واقعی همین است. جالب است که این آثار در مبانی دینی هم مورد توصیه قرار گرفته است. ثمره دوم وحدت دولت و ملت یا به عبارتی تفاهم و همفهمی دولت و ملت است یعنی ملت، دولت را بفهمند، دولت هم ملت را بفهمند. این وحدت سبب یکانگی ملت و دولت میشود ولی متاسفانه ما نتوانستیم این همفهمی را ایجاد کنیم.
یکی دیگر از آثار مشارکت، خدمتگزاری دولتهاست. از این نظرگاه، دیگر دولتها قدرتطلب نیستند که قدرت را هدف قرار دهند بلکه آن را به صورت امانت در نظر میگیرند و خود را خدمتگزار ملت میدانند. اگر میبینیم مسئولی حقوق نجومی دریافت میکند و به رانتهایی دست پیدا میکند و بعدها ملت متوجه میشوند دلیل بر این است که از خدمتگزاری دولتها فاصله گرفتند.
مورد دیگر از نتایج مشارکت، شایستهسالاری است یعنی حکومت همه را در انتخاب حاکمان شریک بداند و دیگر دور بودن و نزدیک بودن به حاکم ملاک نباشد و شایستهسالاری ملاک باشد. در جملات حضرت امام به این نکته توجه ویژه شده است. انقلاب اسلامی هم شایستهسالاری را مد نظر داشت و تا وقتی دنبال شایستهسالاری بودیم کارآمدی بیشتر بود. نکته آخر اینکه یکی از آثار مشارکت همگانی این است در مردم وجدان کاری ایجاد میشود و فرد با وجدان کاری عمل میکند و کار را از خودش میداند. کما اینکه اوایل انقلاب که جهاد سازندگی ایجاد شد گروههای مختلف مردم وارد میشدند و شبانهروز کار میکردند تا انقلاب به ثمر برسد.
پس در بحث از انقلاب و نقش مشارکت سیاسی این نکته مهم است که ما در همه عرصههای مشارکت سیاسی، ورود داشتیم ولی در بعضی موارد ورود انقلاب کمتر بوده و در برخی موارد بیشتر و کیفیتر و کمیتر بوده است.
انتهای پیام