پول یکی از مهمترین اختراعات بشر برای سامان دادن به شیوه مبادلات تجاری و غیرتجاری بوده و هست و امروزه ارزش پول هر کشوری حکایت از ثبات حکمرانی و اقتصادی آن کشور دارد.
آیتالله شهید بهشتی در کتاب «بانکداری، ربا و قوانین مالی اسلامی» در رابطه با نقش پول مینویسد: پول نماینده مقداری کار انباشته است و اگر 10 هزار تومان در دست داشته باشیم این 10 هزار تومان به معنی 10 هزار واحد کارِ انباشته است، لذا پول نمایشگر کار انباشته است.
وی در این کتاب اجاره دادن پول را حرام دانسته و در این رابطه تأکید میکند: بعضی از کسانی که ربا را آب میکشند و میخورند، یکی از طرق آب کشیدنشان همین است که میگویند: «ما که ربا ندادیم! پولمان را اجاره دادهایم!» ولی به هر حال قصه باز همین است: «ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا ۗ وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا» آنها گفتند که بیع مثل رباست، با آنکه خدا بیع را حلال و ربا را حرام کرده است.
شهید بهشتی در بخش دیگری از این کتاب با اشاره به پشتوانه اسکناس مینویسد: زمانی طلا، فلزات گرانبها و سنگهای قیمتی پشتوانه چاپ پول بودند و هر کشوری براساس میزان ذخایر طلا و فلزات گرانبها و سنگهای قیمتی دست به چاپ پول میزد ولی به مرور زمان با پیشرفت اقتصادی و تنوع تولیدات نوع پشتوانه چاپ اسکناس تغییر کرد و از آن به بعد قانون پشتوانه در دنیا اصلاح شد و پشتوانه اسکناس در هر کشوری تنها طلا و فلزات قیمتی نیست بلکه «قدرت اقتصادی» آن کشور است.
وی میافزاید: اسکناس به معیار توان اقتصادی و میزان تولید بستگی دارد، یعنی مجدداً «اسکناس» ارتباط مستقیم با کار انباشته پیدا میکند. حال که اسکناس رسماً در اقتصاد دنیا، نماینده کار انباشته شده است، فردی میگوید: بنده میخواهم مقدار کار انباشتهام را اجاره بدهم. اما چرا اجاره پول حرام است؟ درواقع گرفتن اجاره از خانه مشکل شرعی ندارد چون فردی حاصل کار انباشته خود را به فرد دیگری در ازای دریافت مبلغی مشخص که اجحاف نباشد اجاره میدهد ولی فرض کنید دو میلیون تومان را اجاره میدهید و میخواهید ماهی ده هزار تومان بگیرید. این بدان معناست که یک کار انباشته، دو نوع اجاره داده شده است. یکی اجاره روی خود آن کار به وسیله خریدار یکی هم اجاره روی پول این کار به وسیله فروشنده. چون روی خود این کاغذ هم که نمیشود نشست، خود این کاغذها که هیچ قابل استفاده نیست، نه میشود آن را خورد، نه پوشید، نه با آن راه رفت و نه چیز کار دیگری.
شهید بهشتی اضافه میکند: قرار شد پول فقط نوعی سند باشد و ما هم این را به عنوان سند قبول داریم و سند قابل اجاره نیست و آن چیزی که قابل اجاره است، خود کالاست. اجاره گرفتن بابت پول، وقتی به معنی وسیعش حساب کنید و از قله اقتصاد به آن بنگرید، یعنی یک اجاره دغل. این یعنی هم از توبره و هم از آخور خوردن! پول هرچه باشد، خواه فلزی، خواه کاغذی به هر حال به عنوان سند کار انباشته پذیرفته شده و هیچ کس سند را اجاره نمیدهد. مثل این میماند کسی سند خانه خود را اجاره دهد! اجاره دادن پول یعنی ربا خواری و چیزی جز این نمیتواند باشد و کار یک اقتصاد را بالمآل به بهرهمندی بدون کار میکشاند.
انتهای پیام