روزهای پایانی بهمن همچون روزهای پایانی اسفند که به نوروز نزدیک میشویم حال و هوای دیگری دارد. ویترین مغازهها این روزها پر از عروسک با رنگها و سایزهای متفاوت است و جوانان بنا بر وضعیت مالی یکی از عروسکها را انتخاب میکند. این روزها جوانان و نوجوانان در مورد ولنتاین صحبت میکنند و بدون اینکه از وجهتسمیه آن چیزی بدانند آن را مظهر عشق و دوست داشتن میدانند. البته اهدای کارت پستال، شمع و گل را نیز باید به عروسک اضافه کرد. رنگ و بوی ولنتاین در سالهای اخیر بهقدری زیاد شده است که خودمان نیز باورمان شده که این روز یکی از مناسبتهای مهم است و باید گرامی داشته شود و اگر یکی از زوجین تازه متأهل شده به ویژه آقایان این روز را فراموش کند، ممکن است موجب ناراحتی خانم شود.
برای پرداختن به این مهم دنبال مقصر نگردیم، مقصر خودماییم، بله خود ما رسانهها و مسئولان فرهنگی که به راحتی هرچه تمامتر اجازه ورود فرهنگ غرب را دادیم و برای جایگزین کردن مناسبتی جذاب منطبق با فرهنگ اسلامی ـ ایرانیمان تدبیر حکیمانهای نداشتیم. گویا همینکه جوانان و نوجوانان به مناسبتی سرگرم باشند راضیمان میکرد. حتی با گذشت سالها هم برای رفع این فرهنگ نامبارک اقدامی نکردیم تا اینکه استقبال جوانان از این روز غیرقابل انکار شده است و توسعه این فرهنگ میتواند تلنگری برای فعالان فرهنگی، سمنها و ... باشد.
در فرهنگ غرب 14 فوریه به نام روز ولنتاین یا روز عشق معروف است و تبلیغات و تهیه هدایا شاید از یک ماه قبل آغاز میشود. جوانان با چنان شور و هیجانی در این روز هدیه تهیه کرده یا حتی لباس نو میخرند که گویی قصد دارند به زور آن را در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما جای دهند و چه بسا این اتفاق نیز آرام آرام در حال رخ دادن است و اگر کاری نکنیم سال به سال پررنگتر از سال قبل و با شکوه بیشتر برگزار خواهد شد، تاجاییکه بگوییم هرسال دریغ از پارسال.
قبل از آنکه به ابراز عشق و دوست داشتن در دین مبین اسلام بپردازیم، به روز عشق در فرهنگ اصیل ایرانی میپردازیم، همان روزی که با بیتفاوتی از کنارش گذشتیم، تا دشمنان با تبلیغات گسترده و معرفی هدایای لوکس و زیبا برایمان جذابیت ایجاد کردند. در فرهنگ ما روز 29 بهمن به نام «سپندارمذگان» روز عشق نامگذاری شده است، اما این روز دیگر جایی در روزشمار زندگی ما ندارد؛ چراکه هرچه احساس داریم در روز 25 بهمن، مقارن با 14 فوریه حراج میکنیم و از کنار فرهنگ زیبای خودمان ساده عبور میکنیم. غربیها با ایجاد تفاوت در نوع هدایا برایمان جذابیت خلق کردند و ما که تشنه عشق و محبت هستیم آن را با آغوشی باز پذیرفتیم.
ولنتاین، هجمه فرهنگی است و در قالب جنگ نرم تعریف میشود و برای برخورد با آن باید استراتژیکی فرهنگی داشت و بدون شک با برخوردهای قهری کاری از پیش نخواهد رفت. انسان به صورت فطری ابراز محبت به دیگران و مورد محبت دیگران واقع شدن را دوست داشته و از اینکار لذت میبرد؛ از این رو نباید هیچگاه احساس او را سرکوب کرد، بلکه اگر در مسیری اشتباه قرار گرفت باید مسیر درست را به او آموخت، وقتی مسیر برای حرکت آماده و روشن نیست، چگونه میتوان از جوان و نوجوان انتظار حرکت در مسیر درست را داشت؟ از سوی دیگر فضای مجازی تعداد بسیاری از والدین را به خود مشغول کرده است و شاید عدم توجه به فرزندان در زمان مقتضی و توجه به سن بحرانی بلوغ باعث دور شدن نوجوانان و جوانان از خانواده شده و زمینه بروز آسیبها را فراهم کرده است.
فرهنگ غنی ایرانی ـ اسلامی ایران بر هیچ جامعهای پوشیده نیست، اما باید دید کجا کم گذاشتهایم که سایه شوم فرهنگ غرب بر فرهنگمان چیره شد. برای آگاهی بخشی به مردم و ارتقای سطح فکری آن به نظر میرسد که حتی صداوسیما هم جرئت پرداختن به این مهم را ندارد، اما شایسته است که اثرگذاران این حوزه وارد میدان شده و جوانان را با فرهنگ اصیل ایرانی آشنا کنند، اما این مهم مورد توجه جدی مسئولان فرهنگی در دستگاههای مختلف از جمله رسانه قرار نمیگیرد.
ما مسلمانیم و برای هر کاری باید پیوست فرهنگی و اسلامی تعریف کنیم؛ چراکه فرهنگ اسلامی و ایرانی هویت ما را تشکیل داده و ما را بدین پیشینه میشناسند. روزها و مناسبتهای خاص برای ابراز عشق و محبت به اعضای خانواده در فرهنگ ایرنی و دینی کم نداریم، اما آنچه مورد بیمهری قرار گرفته است، بیسلیقگی در هدایاست. وقتی برای خرید هدیه روز مادر، روز زن، روز مرد و پدر به خیابانها میرویم با طیفی از رنگها، هدایای رنگانگ و جذاب و حتی جعبههای زیبای کادویی مواجه نمیشویم و مجبوریم با کاغذکادویی بیروح یا جعبهای ساده هدایا را تقدیم عزیزان خود کنیم. گویا هنرمندان فعال در این بخش برای این روزهای مهم هیچ برنامهای جالب، متفاوت، خلاقه و جذابی ندارد. شاید هم مادران و پدران ما آنقدر کمتوقع هستند که ما به ذهنمان هم خطور نمیکند که هدیهای متفاوت برایشان تهیه کنیم و بیذوقی ما فرزندان باعث شده است تا دیگران نیز وارد میدان نشوند.
دشمنی دشمنان با اسلام، قصه امروز و دیروز نیست و کینه آنان از دین محمدی(ص) به صدر اسلام باز میگردد و خداوند در آیه ۱۱۹ سوره مبارکه آلعمران: «هَا أَنتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ» تأکید برعدم دوستی با دشمنان دارد. بدون تردید سرچشمه عشق و محبت، ذات پاک خداوند متعال است و این امر باید برای نسل نوجوان به درستی تبیین شود؛ چراکه اگر به درستی تبیین شده بود عشق را هدیه و پیشکش دنیای غرب نمیپنداشتیم.
به نظر روز عشق همان روزی است که پدران و مادران دست در دست فرزندان خود در خیابان با افتخار قدم زده و آنان را به یک فنجان چای گرم دعوت میکنند. جوانان ما به واسطه جهل نسبت به جایگاه واقعی عشق و دوست داشت خود را درگیر عشقهای نافرجام و خطرناک میکنند که پیامد آن را در خشونت والدین نسبت فرزندان شاهدیم. متأسفانه کمکاری مسئولان فرهنگی در معرفی جاذبههای عاشقانه ایرانی - اسلامی درک میشود و انتظار است قبل از اینکه فرهنگ غرب، به عنوان فرهنگ غالب در کشور تبدیل شده و با فرهنگ ناب ما معاوضه شود فکر چاره کنند و شاید ولنتاین تاوان تلخ و زاییده همین کمبودهای فرهنگی باشد.
مریم روشن، سردبیر ایکنای استان مرکزی