جشنواره فیلم فجر امسال با همه تفاوتها و شباهتهایش به جشنوارههای قبلی گذشت و عمده نظرات کارشناسان مختلف در زمینه نقاط ضعف و قوت مطرح شد که به مدد خبرگزاریها و فضای مجازی همه آنها موجود است.
این نظرات - فارغ از اینکه مثل این یادداشت و متون قبلی نگارنده، از روی دلسوزی باشد یا برخی موارد که از سر شیطنت یا غرض است - همه بازتابی از مواضع گوناگون در برابر یک رویداد مهم هنری هستند که میتوان با توجه به آنها و پس از غربالی منصفانه، برای اصلاح موارد منفی و نقصهای احتمالی یا ایجاد و تقویت نقاط قوت در جهت اعتلای جشنواره از آنها استفاده کرد.
متاسفانه در کشور ما اغلب رسم است که مسئولان برگزاری یک برنامه فقط به دنبال تائید و تعریف بقیه و گرفتن کارت صدآفرین از مدیران خود هستند در حالی که انسان بهذات، ناقصی است که در پی تکامل و رفع نقصان است تا به خالق خود که تجلی کمال در اکملترین شکل خود است، نزدیک شود و این نقصانها رفع نمیشود مگر گوش جان باشد و چشم نکتهبین که نصیحت را از طعنه بازشناسد و گله دوست را از سخره دشمن تمییز دهد.
سبب طرح همه این موارد این است که اگر به این نظرات توجه نشود وضعیت جشنواره سال آینده بدتر از امسال خواهد بود. اینکه فیلم فجر امسال دارای فضای ارزشمند معنوی با رعایت اصول اسلامی باشد یا نه مسئله ارزشمندی در جای خود است اما ربطی به محتوای فیلمها و جذابیت آنها برای کشاندن مخاطب به سینما ندارد. این هم که فیلمها اغلب محتوای ارزشمند اما ساختار نامناسب برای جذب مخاطب داشتند ربطی به مدیران جشنواره ندارد که مواخذه شوند و اینجا اتفاقا باید اهالی سینما پاسخگو باشند.
باید توجه داشت که سینما یک صنعت است و باید بازگشت سرمایه داشته باشد. این چرخش مالی هم میسر نمیشود مگر اینکه تماشاگری باشد که بلیت بخرد و با این وضعیت اقتصادی نامطلوب موجود که مردم بین مایحتاج اولیه زندگی اهم و مهم میکنند و رسانههای رقیب بسیار ارزانتر و در دسترستر و متاسفانه با تولیدات جذابتر - ولو ظاهری - وجود دارند، خریدن بلیت سینما به ندرت در سبد خانوار قرار خواهد گرفت. ضمن اینکه در نهایت تلویزیون رایگان برای تماشای فیلم در دسترس همه هست اگر حتی دانلود اینترنتی یا پلتفرمهای رنگارنگ در دسترس نباشند.
جان کلام اینکه این نوشته از سر نزدیک به سی دهه تنفس در فضای هنر و سینماست و خردکتجربهای اندوخته در این راه، که از حضور در 27 جشنواره فیلم فجر گرد آمده - هرچند به چهل و یک نرسیده باشد - و در نهایت؛ به قول استاد سخن ادب فارسی؛ سعدی نکتهسنج:
من آنچه شرط بلاغست با تو میگویم
تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال
به قلم هومن اصلانی
انتهای پیام