به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علی راد، استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران، شامگاه 12 اسفند در نشست علمی «جایگاه نقد در تفسیر آیتالله ریشهری» گفت: تنها تفسیر قلمی آیتالله ریشهری این مجموعه یعنی تفسیر پرتوی از تفسیر اهل بیت(ع) است؛ گرچه ایشان تفاسیر پراکنده و مختصر داشته و هدف بحث بررسی جایگاه نقد در تفاسیر به خصوص این تفسیر است.
وی با بیان اینکه نقد در ادبیات علمی ما وجهه نامناسبی پیداکرده و صرفاً متوجه نارساییها و کاستیهاست، تصریح کرد: نقد به هیچ عنوان بار منفی ندارد و در مقام بیان کمبود و نقایص نیست و نسبت به طرفین مثبت و منفی، خنثی و فرایندی برای دستیابی به تعیین ارزش یک نوشته یا یک پدیده است. نقد نوعی همترازی با نویسنده و سپس داوری درباره اثر است و جایگاه سترگی در فرهنگ اسلامی دارد و موجب پویایی تمدنی و از آموزههای دین است و در روایت بیان شده «اخلص العمل فان الناقد بصیر» و نقد جزء سنتهای اسلامی، دینی و الهی است. نقد یکی از قواعدی است که میتواند جلوی انسداد علم را بگیرد و رشد دهد نه صرف پژوهش و آموزش.
استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران تصریح کرد: نویسندهای که نگاه انتقادی به خود ندارد یا منتظر نگاه نقادانه دیگران نیست در دنیای فاقد علم و اندیشه زیست میکند. ما در مطالعات تفسیری منهجی داریم که از آن با عنوان المنهج النقدی در آثار مستشرقان یاد میشود. در برخی گرایشهای تفسیری مفسر حرف خودش را بیان کرده است و رد میشود و نسبت به نوشته رقیب و انظار دیگران و پسینی و پیشینی بودن آرای دیگران نظری ارائه نمیدهد، ولی در منهج نقد، اولاً مفسر باید به جایگاه نظری و تاریخی تفسیر خود بنگرد؛ یعنی بداند در کجای تاریخ تفسیر این آیه ایستاده است؛ این کار باعث جلوگیری از توهم میشود و فرد تصور نمیکند که او اولین فردی است که چنین نظری را ارائه کرده است. کسانی که نگاه انتقادی ندارند دچار توهم در نظریه و ابداع و ابتکار میشوند، زیرا پیشینه را ندیدهاند؛ در منهج نقدی مجبوریم که آرای دیگران را بیاوریم. بنابراین امروزه یکی از سنجشها و معیارها، توجه به شاخص نقد است و اینکه چقدر گفتار تفسیری به نقد توجه میکند.
رئیس دفتر سازمان علمی فرهنگی آستان قدس رضوی در قم گفت: درباره کتب تفسیری و جوامع روایی و آثار ماثور این پرسش وجود دارد که آیا انتظار نقد از آن داشتن انتظاری معقول و منطقی و خردورزانه است؟ دو پاسخ وجود دارد؛ اول منفی است، زیرا گرایش تفسیر روایی صرف درصدد جمعآوری یکسری روایات ذیل آیات است؛ مثلاً بحرانی در البرهان احادیث مرتبط با آیه را ذیل آن آورده است و درباره اینکه اهل سنت و دیگران چه مواردی را مطرح کردهاند نظری ندارد؛ این نگاه غالب و در این صورت این تفاسیر عاری از اجتهاد و نقد است.
استاد دانشگاه تهران بیان کرد: در حالی که تفاسیر روایی تهی از اجتهاد و خالی از نقد نیست و امروزه بازتابهای اجتهاد در این تفاسیر دیده میشود و گاهی یک سر و گردن از تفاسیر اجتهادی محض بالاتر است، زیرا هم اجتهاد در روایت لازم است و هم اجتهاد در فهم قرآن کریم تا وجه اجتهادی را در این نوع تفاسیر نشان دهم. متأسفانه این تفاسیر را رمی بر اخباریگری محض در حوزه و دانشگاه و صرفاً آن را جمعآوری یکسری روایات ذیل آیات میدانند، در صورتی که نوعی اجتهاد حداقل پنهان در این تفاسیر وجود دارد. حال آیا تفسیر آیتالله ریشهری یعنی تفسیر پرتوی از تفسیر اهل بیت(ع) در کدام یک از این دو رویکرد قابل جانمایی است؟
وی افزود: این تفسیر در طبقهبندی و گونه دوم قرار میگیرد و افزون بر لایههای اجتهاد پنهان، نقد صریح و آشکار را در آن شاهدیم. تبیین رابطه احادیث با یکدیگر، ارزیابی و نقد نظریات تفسیری ناهمسو، استخراج نظرگاه قرآن با استمداد از احادیث از جمله بازتاب اجتهاد انتقادی در این تفسیر است. لذا تفسیر ایشان روایی ـ اجتهادی محسوب میشود و جایگاه نقد در این تفسیر جایگاه قابل توجهی است.
استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران با بیان اینکه نقد یا علمی است یا غیرعلمی، یعنی شبهعلمی است، گفت: در این مجموعه نقد غیرعلمی و شبه علمی ندیدم. این تفسیر روایی، تحلیلی و اجتهادی است و بیش از نیمی از این تفسیر، احادیث تفسیری اهل بیت و گاه از عامه و اهل سنت و نیم دیگر هم نظر شارحان و قاریان و لغویون و... است. از جمله نکات این تفسیر، قلمی کردن 700 صفحه درباره 7 آیه سوره مبارکه حمد است. روایات محور این تفسیر هستند و کمتر صفحهای وجود دارد که روایتی نداشته باشد یا به یک روایت ارجاع نشده باشد. این تفسیر برآیند تدبر انتقادی و تحلیل و تفسیر روایی است. ایشان تفسیر را نه صرفاً از روی تحقیق، بلکه از روی تدبر و تفکر به ویژه در جایگاه نقد آورده است.
رئیس دفتر قم سازمان علمی فرهنگی آستان قدس رضوی گفت: در نقد سندی، چالش اصلی احراز اعتبار صدور حدیث از سوی معصوم است؛ یعنی آیا میتوان حدیثی را به معصوم نسبت داد و اطمینانآور است و اگر نباشد مصداق افترا به بزرگان خواهد بود. نقد سند و منبعی در خدمت این امر است و جرح و تعدیل، دانش رجال، راویشناسی و... بهسان ابزار در خدمت حل آن مسئله است.
راد بیان کرد: بررسی تفسیر سوره حمد آیتالله ریشهری نشان میدهد که احراز وثاقت صدور احادیث و انتساب به معصوم از جمله اصول ایشان بوده و تلاش کرده تا اعتبار حدیث را احراز کنند لذا نقد جایگاه ممتاز و کارکرد فعالی را ایفا میکند. روش ایشان در ارزیابی اسناد احادیث تفسیری، اکتفا به رای رجالی خودشان و گاه همراه با مستند رأی رجالی و نقد سندی است و سوگمندانه ایشان در این تفسیر از تفصیل فرایند دستیابی به نظریه خود در نقد سند، خودداری کرده؛ یعنی عملیات نقد سند را در متن بازتاب نداده است.
وی افزود: ایشان در مواردی که اطمینان از صحت سند دارد مستقیماً حدیث را به معصوم نسبت میدهند، در حالی که داب ایشان این بود که در این عرصه احتیاط زیادی کرده است و امروزه متأسفانه در رسانهها و غیررسانهها به راحتی این انتسابهای مستقیم به ائمه(ع) صورت میگیرد.
راد بیان کرد: ایشان در بحث تفسیر سوره حمد آورده که سخنی منسوب به امام علی(ع) است که ابن عباس از نماز مغرب تا صبح نشست و حضرت درباره بای بسم الله برای او تفسیر کرد؛ این روایت مشهوری است و در افواه عمومی زیاد گفته میشود، ولی ایشان آن را منسوب به امام(ع) میدانند و در مناقب ابن شهر آشوب بیان شده است. ایشان این دقت را به خرج داده و با هدف نقد پنهان اینگونه بیان کرده است.
وی اظهار کرد: در جای دیگر آورده که؛ همانند آن از امام صادق(ع) نقل شده و در صفحه 336 آوردهاند: «اینگونه روایت شده است»؛ یعنی ادبیات ایشان را توجه کنید به صورت غیرمستقیم استناد میدهند. گاهی به اعتبار سند حدیث تصریح میکنند، ولی فرایند احراز اعتبار سند را بیان نکردهاند که شاید برای جلوگیری از تطویل بوده است؛ از جمله در مورد رحمان و رحیم آورده روایتی که صفت رحمان را عام و صفت رحیم را خاص میداند معتبر است و نمیتوان این احادیث را کنار گذاشت یا فرموده حدیث قرب نوافل معتبر است.
راد بیان کرد: ایشان درباره روایتی که امام معصوم(ع)، هدیه زیادی را به جهت یاد دادن بسم الله به فرزندشان، به آن معلم دادند مرسل میداند. گاهی تردید خودشان را در قطعیت صدور احادیث به مخاطب نشان میدهند. مثلا در موضوع تعداد عوالم هستی فرموده که عدد این عوالم در روایات مختلف گزارش شده است؛ دو هزار، 7 ، 70 ، یک میلیون عالم، با توجه به اینکه صدور این روایت قطعی نیست و دانستن تعداد عوالم قطعی نیست نیازی به توضیح بیشتری نیست یا ایشان در تاویل حروف مقطعه فرموده است، در صورتی که صدور این روایات را از اهل بیت(ع) قطعی بدانیم باید دو پرسش را مطرح کنیم و پرسشهایی مطرح کردهاند که بحث خود را براساس آن صورتبندی کند. همچنین مشهوراتی را که محدثان بزرگ قبول کردهاند مورد نقد سندی قرار ندادهاند.
وی اظهار کرد: نقد محتوایی مانند نقد دلالی احادیث از جمله کارهای دیگر ایشان در این تفسیر است و این تفسیر نمونه موفقی از نقد محتوایی در احادیث تفسیری محسوب میشود. همچنین اعتبارسنجی منطوق و مدلول احادیث تفسیری از دیگر کارهای ایشان است. در تفسیر بسمله احادیث را به چند دسته تقسیم میکند که نشانه ذهن سازمانمند و منظم ایشان است. از منظر وی، طبق یک دسته از احادیث، بسمله مختص قرآن نیست و در همه کتب آسمانی وجود دارد و دسته دیگر جزء اختصاصات پیامبر(ص) و یک دسته هم به سلیمان نسبت داده شده است؛ ایشان تعارض بین احادیث را اینجا برطرف کرده یا در موضوع اعظم آلایه هم اختلاف روایات را برطرف و هم وجه جمع را ارائه کرده است.
راد بیان کرد: از منظر ایشان اگر حدیثی با مبانی عقلی، نه عقل خودبنیاد تعارض داشته باشد آن را غیرمعتبر میداند؛ وقتی ویژگیهای صراط مستقیم را برمیشمارد بر لزوم هماهنگی آن با موازین عقلی و علمی تاکید کرده و آورده است که اساس در دستورات انبیاء چیزی ضد عقل وجود ندارد. بنابراین گزارشهایی که عقل آن را صددرصد رد کند مورد قبول نیست. همچنین در احادیث مرتبط با حمددرمانی و شفابخشی سوره حمد، بحث مفصلی دارد و چون از نظر سند، حدیث صحیح است وارد مفهوم محتوا شده و مفهومی قابل انطباق با عقل ارائه کرده است و ایشان قائل به تاثیر فیالجمله به نحو اقتضای سوره حمد در شفا هستند؛ یعنی نمیتوان شفابخشی آن را رد کرد، ولی اگر شرایط وجود داشته و موانع منقضی باشد محقق خواهد شد.
وی تاکید کرد: آیتالله ریشهری همواره ادب نقد را پاس داشته و قلم را از حریم عفاف بیرون ننهاده است و از جدل و تخریب و انتقاد حتی به شکل پنهان و اشاره خودداری میکند و یکسره به رمی نظر رقیب نپرداخته و تقریر کامل نظریه رقیب را آورده است و بعد آن را نقد میکند.
انتهای پیام