به گزارش ایکنا، متن سخنان حجتالاسلام و المسلمین جواد محدثی، استاد درس خارج حوزه علمیه به شرح زیر است:
در قسمتی از مناجات شعبانیه فراز «إِلٰهِى هَبْ لى كَمالَ الانْقِطاعِ إِلَيْكَ، وَأَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِياءِ نَظَرِها إِلَيْكَ، حَتَّىٰ تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلىٰ مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ، وَتَصِيرَ أَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ. إِلٰهِى وَاجْعَلْنِى مِمَّنْ نادَيْتَهُ فَأَجابَكَ، وَلاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ، فَناجَيْتَهُ سِرّاً وَعَمِلَ لَكَ جَهْراً؛ را مطرح کردیم یعنی چشم دل و نگاه نافذ و بصیر سبب میشود تا از قلب انسان از حجب نورانی هم عبور کند و به معدن عظمت که خداوند متعال برسد«فَتَصِلَ إِلىٰ مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ، وَتَصِيرَ أَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِكَ.» و کسی که به این مرحله از درک برسد و با چشم و دل خدا را ببیند روح انسان معلق و آویخته به عزت خدا که مظهر شکستناپذیری است خواهد شد.
چنین انسانی وقتی به این مرحله رسید خودش را نخواهد دید و قلب و وجود انسان آویخته به قدرت و عزت الهی است. إِلٰهِى وَاجْعَلْنِى مِمَّنْ نادَيْتَهُ فَأَجابَكَ، وَلاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ، فَناجَيْتَهُ سِرّاً وَعَمِلَ لَكَ جَهْراً؛ خدایا مرا از کسانی قرار بده که آنها را ندا دادی و آنها اجابت کردند؛ البته معمولا ما به عنوان بنده نجوا و ندای خود را به سوی خدا میفرستیم ولی در اینجا برعکس مطرح شده است یعنی خدا ندا میدهد. ندای خدا به چه معناست؟
فطرتی که خدا در درون انسان قرار داده است ندا و فراخوانی خدا به بنده است و در حالات مختلف ممکن است یک بنده به مقام و مرحلهای برسد که خدا او را مورد مخاطبه قرار دهد که درباره انبیاء و اولیاء به یک شکل تجلی دارد و در مورد افراد عادی و معمولی هم اگر وارسته شده و قلب روشنی داشته باشند چنین ندای درونی ایجاد خواهد شد و در حقیقت خدا انسان را با فطرت او خطاب قرار میدهد و ما باید این دعوت را اجابت کنیم. کما اینکه وقتی ایام حج میشود حجاج لبیک میگویند و به حج مشرف میشوند.
گرایش انسان به سمت عبادت و مناجات هم نوعی اجابت دعوت الهی است و در این فراز ما چنین چیزی را از خداوند میخواهیم تا جزء این افراد باشیم. خدایا ما را از کسانی قرار ده که تو آنها را ملاحظه و نگاه کردهای و آنها از نگاه تو بهرهمند شدهاند و ما را از کسانی قرار ده که نیمنگاهی داشتهای و آنها مدهوش تو شدهاند.
موسی(ع) وقتی تجلی الهی را در طور دید مدهوش جلال الهی شد. امام خمینی(ره) در صحیفه نور صفحه 265 درباره تعبیر «فَصَعِقَ لِجَلالِكَ» فرمودهاند: مبدا صعق که قرآن است زیرا قرآن کریم فرمود: وَلَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَنْ تَرَانِي وَلَكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَى صَعِقًا، صعق یعنی غش کرد و این سطح، مقام بالایی است اینکه انسان در درون خودش احساس کند خدایی در عمق وجودش با او حرف میزند و با انسان نجوا میکند؛ این ارتباط با خدا سبب میشود تا عمل ظاهری انسان هم از نجوای درونی او الگو بگیرد و تبعیت کند.
امام در جای دیگری در شرح این فراز آورده است که ما را هدایت کن به جایی که دیدگان قلوب ما حجابهای نورانی را از بین بردارد و به تو برسد؛ این حجاب که مانع درک حقیقت خداست چیست؟ امام فرمودند اسلام آمده است تا انسان را از این حجب به خصوص حجاب خودبرتربینی و خودبزرگبینی دور کند و این غرور را سرکوب کند و اگر این غرور سرکوب شد انسان در مسیر کمال الهی حرکت خواهد کرد.
إِلٰهِى لَمْ أُسَلِّطْ عَلىٰ حُسْنِ ظَنِّى قُنُوطَ الْأَياسِ، وَلَا انْقَطَعَ رَجائِى مِنْ جَمِيلِ كَرَمِكَ . إِلٰهِى إِنْ كانَتِ الْخَطايَا قَدْ أَسْقَطَتْنِى لَدَيْكَ فَاصْفَحْ عَنِّى بِحُسْنِ تَوَكُّلِى عَلَيْكَ . إِلٰهِى إِنْ حَطَّتْنِى الذُّنُوبُ مِنْ مَكارِمِ لُطْفِكَ فَقَدْ نَبَّهَنِى الْيَقِينُ إِلىٰ كَرَمِ عَطْفِكَ . إِلٰهِى إِنْ أَنامَتْنِى الْغَفْلَةُ عَنِ الاسْتِعْدادِ لِلِقائِكَ فَقَدْ نَبَّهَتْنِى الْمَعْرِفَةُ بِكَرَمِ آلائِكَ .
خدایا من بر حسن ظن خودم نومیدی و یاس را مسلط نکردهام و در نوسان درونی خوف و رجا هر دو را دارم و طوری نیست که نومید شوم زیرا حسن ظن به خدا دارم و ما نباید رجا و امید خودمان را از دست بدهیم.
و لن قطع رجایی؛ امید من از کرم زیبا و شایسته تو قطع نشده است و به هر حال این امید را به عنوان رشته پیونددهنده بین خود و تو حفظ کردهام حتی در سختترین حالات به تو تکیه کردم و امیدم به تو بود.
إِلٰهِى إِنْ كانَتِ الْخَطايَا قَدْ أَسْقَطَتْنِى لَدَيْكَ فَاصْفَحْ عَنِّى بِحُسْنِ تَوَكُّلِى عَلَيْكَ .
خدایا اگر خطاها مرا از چشم تو انداخته است زیرا گاهی یک لغزش انسان را از چشم میاندازد کما اینکه ممکن است فرزند کسی دچار لغزش و جرمی شود که آن جاذبه محبت پدرانه و مادرانه کم میشود یا در روابط دوستانه هم این مسئله وجود دارد و سبب میشود تا کسی سقوط کند؛ خدایا اگر این گناهان مرا به حالت انحطاط و فروپاشی کشانده است با توکل نیکویی که به تو دارم از لغزش انحطاطآور نجات بده و بالا بکش و اگر گناهان مرا به انحطاط کشانده و از الطفا بزرگوارانه تو دور کرده است یقینی به عطف و لطف و عنایت تو دارم. یقین من به تو مرا بیدار میکند تا از درگاه تو غافل نشویم زیرا هر کجا غیر از درگاه خدا یاس و نومیدی است.
انتهای پیام