قرآن همه انسان‌های حق‌طلب را مؤمن می‌داند
کد خبر: 4130755
تاریخ انتشار : ۱۱ فروردين ۱۴۰۲ - ۲۳:۱۹
حجت‌الاسلام حسینی:

قرآن همه انسان‌های حق‌طلب را مؤمن می‌داند

استاد دانشگاه قرآن و حدیث گفت: کلمه ایمان در قرآن حتی برای پیروان خود قرآن هم منحصرا به کار نرفته است و قرآن، انسان‌های حق‌طلب تابع ادیان دیگر را هم مؤمن می‌داند. خداوند در سوره بقره با این منطق را که «آن چیزی را که فقط من فهمیده‌ام حق است و مابقی باطل» به شدت مورد مبارزه قرار داده است.

سیدحمید حسینیبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحمید حسینی، استادیار گروه اخلاق دانشگاه قرآن و حدیث، 11 فروردین در نشست علمی «معیار فعل اخلاقی در قرآن»، با اشاره به نگاه قرآن و اسلام به اخلاق، گفت: درست است که قرآن کتاب فلسفه اخلاق نیست ولی هدف خود را اخلاق اعلام کرده و کتابی که برای تزکیه و اخلاق آمده است (یزکیهم و یعلمهم الکتاب ...) و پیامبر این دین هدفش از بعثت را اتمام و تکمیل مکارم اخلاقی اعلام می‌کند طبیعتا این موضوع باید در قرآن هم محوریت داشته باشد.

استاد دانشگاه قرآن و حدیث با اشاره به معیار اخلاق از نظر اسلام با بیان اینکه قرآن با صراحت در این باره نظر نداده است، اضافه کرد: قرآن نمی‌خواهد مباحث تئوری اخلاقی ارائه دهد بلکه قصد دارد ما را به اخلاق برساند. به جرئت می‌توان گفت نرسیدن ما به اهداف مدنظر قرآن به خاطر آن است که ما اخلاق مدنظر قرآن و معیارهای آن را پیدا نکرده‌ایم.

حسینی با بیان اینکه ما چون معیارهای اخلاق اسلامی را تدوین نکرده‌ایم اظهار کرد: به همین دلیل بسیاری از مبانی اخلاقی که به عنوان اخلاق اسلامی مطرح شده است برگرفته از مبانی یونانی و تلقی به قبول شده است در صورتی که معیارهای قرآن گاهی متفاوت و گاهی نزدیک به این معیارهاست. 

وی با بیان اینکه گذشتگان ما جسته و گریخته به معیارهای اخلاق آن از منظر قرآن پرداخته‌اند، تصریح کرد: خیلی از مباحثی که صورت گرفته بیان غایت و نتایج و پیامدهای اخلاق است و گاهی این موضوعات را به عنوان معیار تلقی کرده‌اند در صورتی که ما دنبال سنجش اخلاقی‌بودن یک کار و غیراخلاقی‌بودن کار دیگری هستیم و این سنجش با برخی سخنان مانند اینکه اگر کاری برگرفته از جنبه ملکوتی ما باشد اخلاقی و در غیر این صورت غیراخلاقی است ممکن نخواهد بود زیرا این سنجه مشکلی را حل نمی‌کند.

این پژوهشگر با بیان اینکه از آیات قرآن به خوبی برمی‌آید که انسان جنبه ملکوتی و فطری دارد و این جنبه سرمنشا گرایشات اخلاقی است، افزود: ولی آیا این عامل می‌تواند سنجه و معیار برای سنجش اخلاقی بودن و نبودن یک کار به خصوص وقتی اختلاف وجود دارد باشد؟ به نظر بنده نمی‌شود یا حتی برخی موارد را که به عنوان ملاک اخلاق بیان کرده‌اند، غایت اخلاق است مانند کمال نفس و قرب الی الله.

وی اضافه کرد: طبیعتا انسان وقتی اخلاقی باشد قرب الی الله پیدا خواهد کرد ولی آیا این قرب، سنجشی برای اخلاقی‌دانستن یک کار است؟ به نظر بنده خیر زیرا وقتی اختلافی پیش آمد کسی که متعهد و دنبال قرب الی الله است می‌گوید فلان کار اخلاقی و فرد دیگر ی هم که متعهد است می‌گوید این کار غیراخلاقی است چون باعث دوری انسان از خدا می‌شود و سایر ملاکات بیان شده هم از این نوع است یعنی یا منشا و یا غایت را می‌گوییم.

قرآن، معیارهای روشن برای سنجش اخلاق دارد

حسینی بیان کرد: حتی این نقد به مکاتب غربی هم وارد است زیرا این سؤال وجود دارد که اگر سودمندبودن و کاهش رنج و ... اگر ملاک و معیار یک کار اخلاقی قرار بگیرد آیا می‌توان پرسید چرا سودمندی و کاهش رنج از دیگران خوب است؟ بنابراین نیازمند محک جدیدی هستیم و معتقدم قرآن، محک کاملا روشن و با ابهام و پیچیدگی خیلی کمتر در اختیار ما قرار و معیار برای اخلاقی یا غیراخلاقی بودن ارائه داده است.

این پژوهشگر با طرح این پرسش که پربسامدترین و پرتکرارترین مفهوم در قرآن چیست که قرآن همه را دعوت به آن کرده است، اضافه کرد: به نظر بنده این مفهوم، ایمان و تقواست، در آیات متعدد فرموده است که اهل ایمان و متقین و مفلحون رستگار هستند. اما این ایمان از نگاه قرآن، چیست؟ ایمان از نظر قرآن، مفهوم اعتقادی و از جنس باور نیست بلکه حقیقتی در عمق وجود انسان است. قرآن کریم دین را اسلام معرفی کرده و البته واژه اسلام در اینجا به معنای تسلیم حق‌شدن است نه اسلام در برابر مسیحیت و ادیان دیگر.

حسینی اضافه کرد: تسلیم‌بودن دارای درجات است، و هرقدر این تسلیم عمیقتر شده و در دل انسان وارد شود تسلیم درجه بالاتر رخ خواهد داد. در احادیث هم دقیقا این حالت مطرح است یعنی می‌بینیم ایمان از جنس باور و اعتقاد صرف نیست بلکه از جنس حقیقت درونی و قلبی است.

اهمیت ایمان به عنوان معیار اخلاق

وی افزود: از شواهد این ادعا هم این است که مهمترین بخش مهمترین کتاب حدیثی ما یعنی اصول کافی، ایمان و کفر است زیرا ایمان از جنس یک حقیقت درونی و تسلیم‌شدن است.

حسینی گفت: قرآن فرموده است که اگر کسی غیر از اسلام دین دیگری را برگزیند یعنی تسلیم حق نباشد هیچ خیر و عمل مثبت و اخلاقی از او پذیرفته شده نیست و در آخرت هم جز خاسران خواهد بود. همچنین قرآن کریم پذیرش اعمال صالح و خوبی‌ها را منوط به ایمان کرده یعنی فرموده است که اگر عمل انسان با ایمان همراه باشد آن عمل پذیرفته خواهد شد.

وی افزود: قرآن نقطه مقابل ایمان را شرک و آن را مایه حبط اعمال انسان می‌داند زیرا یک چیزی را کنار حقیقت قرار داده است بنابراین یکی از معیارهای قرآن برای اخلاقی‌بودن یک کار آن است که آن کار باقی بماند و حبط نشود و از بین نرود. بسیاری از اندیشمندان مسلمان قائل به نظریه امر الهی شده‌اند؛ از گذشته دور اشاعره معیار حسن و قبح را امر شاعر اعلام می‌کردند و در دوره‌های اخیر هم برخی گفته‌اند که کاری اخلاقی است که خدا و دین فرموده باشد.

بن‌بست در نظریه امر الهی

وی تاکید کرد: نظریه امر الهی با مشکلات و بن‌بست و تناقضات فراوان مواجه است زیرا اگر امر الهی و فرمان شریعت را معیار اخلاق قرار دهیم اولین سؤالی که مطرح است این است که چه دلیلی و لزومی برای تبعیت از امر الهی وجود دارد و فایده آن چیست؟ اگر بگوییم چون خدا فرمان داده است دور پیش خواهد آمد ضمن اینکه هر کسی هر چیزی را که خودش به عنوان امر الهی برداشت می‌کند معیار سنجش قرار می‌دهد و اخلاق را برداشت خود از دین می‌داند و در این صورت هیچ محکی برای سنجش اخلاق و غیراخلاق و سنجش مدعیان امر الهی وجود ندارد. 

وی افزود: ما اگر معیار اخلاق را به یک مدعی نبوت و دین و شریعت خاص به فرض آنکه از جنبه درون‌دینی حل کنیم راهی برای اثبات برون‌دینی آن نخواهیم یافت. کما اینکه علامه حلی در شرح تجرید تاکید کرده است کسی که حسن و قبح و اخلاق را به امر الهی و شریعت خاص منحصر کند پایه‌ و جایی برای حسن و قبح نخواهد بود.

حسینی تصریح کرد: بنابراین اینکه ما می‌گوییم قرآن، ایمان را معیار اخلاق معرفی کرده است باید متوجه باشیم که نظریه امر الهی واقعا قابل قبول نیست و اساسی ندارد و زیربنای خود دین را منتفی و جایی برای دین باقی نمی‌گذارد. باید تدبر بیشتری داشته باشیم که معیار ایمان چیست؟ وقتی ما اسلام را تسلیم به حقیقت دانستیم و دانستیم این تسلم دارای درجاتی است و وقتی قلبی شد ایمان پدیدار خواهد شد پس ایمان به معنای تبعیت از یک شریعت خاص و تصدیق یک دین خاص در برابر ادیان دیگر نیست.

قرآن همه انسان‌های حق‌طلب را مؤمن می‌داند

وی افزود: کلمه ایمان در قرآن حتی برای پیروان خود قرآن هم منحصرا به کار نرفته است و قرآن، انسان‌های حق‌طلب تابع ادیان دیگر را هم مؤمن می‌داند. خداوند در سوره بقره با این منطق را که «آن چیزی را که فقط من فهمیده‌ام حق است و مابقی باطل» به شدت مورد مبارزه قرار داده است. بخش مهمی در این سوره در تقابل با یهودیان و مسیحیانی می‌داند که نجات را منحصر به خودشان کرده‌اند. در آیات 111 و 112 فرموده است: وَقَالُوا لَنْ يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَنْ كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۱۱۱﴾؛ بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۱۱۲﴾.

استاد دانشگاه قرآن و حدیث در پایان گفت: قرآن کریم تاکید دارد که آن کسی که خودش را تسلیم خداوند کند او محسن است. بنابراین عمده توصیه پیامبران بیرونی تذکر بوده است، قرآن فرموده است تو بیم‌دهنده و تذکردهنده هستی یعنی خواسته‌اند آنچه را که در درون فطرت ما است به ما یادآوری و معرفی کنند.  

انتهای پیام
captcha