مروری بر جغرافیایی دینی عربستان در دوران باستان و تحلیل محتوای کتیبه‌ها و سکه‌ها
کد خبر: 4144466
تاریخ انتشار : ۰۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۷:۰۰
محمدعلی خوانین‌زاده ارائه کرد:

مروری بر جغرافیایی دینی عربستان در دوران باستان و تحلیل محتوای کتیبه‌ها و سکه‌ها

محمدعلی خوانین‌زاده ضمن اشاره به اهمیت شواهد مادی در بازخوانی تاریخ عربستان در دوران باستان تصریح کرد: در قرن چهارم با یک کاهش شدید در تعداد خدایان مختلف مواجه می‌شویم و در نیمی از کتیبه‌ها خدایان چند‌گانه یاد نمی‌شوند و این نشان می‌دهد چندگانه‌پرستی در آن دوره رو به افول بوده و اتفاقات دینی در شبه جزیره در حال وقوع بوده است.

به گزارش ایکنا، نشست «ادیان عربستان در دوران پایانی باستان» عصر دوشنبه 8 خردادماه با سخنرانی محمدعلی خوانین‌زاده؛ استاد دانشگاه خوارزمی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد که گزیده‌ای از آن را در ادامه می‌خوانید؛

بحث من ناظر به نگاهی به جغرافیای دینی عربستان در دوره پایانی نزدیک به ظهور اسلام با تکیه بر شواهد مادی است. آن چیزی که به عنوان شاهد به آن استناد می‌کنیم می‌تواند هر نوع سندی باشد که نوشته‌ای را در ضمن خودش در بر گرفته است که با کشف آن نوشته یا نماد می‌توانیم یک اطلاع تاریخی را از آن دوره دریابیم. این شواهد می‌تواند کتیبه باشد، می‌تواند سکه باشد، می‌تواند پاپیروس باشد یا شواهدی از این دست.

اگر نگاهی سریع به شواهد مادی داشته باشیم به عنوان مثال می‌توانیم بر روی سکه‌ها نشانه‌هایی پیدا کنیم که دلالت کند آن سکه برای عربستان است. بعد اگر مطلبی روی آن باشد می‌تواند به ما در فهم اتفاقاتی که در آن دوره زمانی در جریان بوده است کمک کند. مثلا در سکه‌ای متعلق به قرن سوم پیش از میلاد، تصویر اسکندر است و پشت سکه یکی از حروف الفبای عربستان جنوبی است. حداقل دلالتش این است که این سکه درون شبه جزیره ضرب شده و این منطقه در دوره‌ای تحت سلطه اسکندر بوده است.

شاهد دیگر پاپیروس‌ها هستند که ما از پاپیروس‌ها می‌توانیم اطلاعات تاریخی که در آن ثبت شده است را استفاده کنیم. شاهد دیگر نسخه‌های قرآنی است. نسخه‌های قرآنی می‌توانند در حوزه مطالعات اسلامی به کار ما بیایند چون تطورات مربوط به کتابت قرآن، رسم قرآن، قرائات قرآن همه را می‌توانیم در نسخه‌ها ردیابی کنیم. استناد به شواهد مادی از این حیث مهم است که اسناد و شواهد دست اولی از آن دوره تاریخی هستند که متعلق به آن هستند و اطلاعات مختلفی را می‌شود از آنها استخراج کرد.

اهمیت کتیبه‌ها در بازخوانی تاریخ

گونه دیگری که بیشتر مورد توجه ما است کتیبه‌ها است. کتیبه به شیئی گفته می‌شود که در بر گیرنده یک متنی است. یک گروه از کتیبه‌ها کتیبه‌هایی هستند که طبقه حاکم آنها را نوشتند. این کتیبه‌ها ویژگی‌های شکلی و ساختاری خاصی دارد و نظم و انسجام و چگونگی کنده‌کاری نشان می‌دهد اینها کتیبه‌های یادبود هستند و افراد عادی نمی‌توانند چنین کتیبه‌هایی را بنویسند. این کتیبه‌ها بیانگر اتفاقات مهم سیاسی آن دوره هستند. مثلا اگر فرمانروایی لشکرکشی کرده، فتوحات و افتخارات خودش را در آن کتیبه ثبت کرده است یا فرض کنید کتیبه‌ای درون عبادتگاه است که شخص در آنها از خدایان یاد کرده و دعایی ثبت کرده است.

در واقع این کتیبه‌ها بیانگر دیدگاه‌ها و نگاهی هستند که طبقه حاکم به اتفاقات مختلف داشتند ولی اهمیتشان این است؛ اسناد محکمی هستند که از درون بافت زمانی و مکانی خودشان قابل استناد هستند. گونه دیگر کتیبه‌ها دیوارنوشته‌ها هستند که به انسجام کتیبه یادبود نیستند و معمولا در مسیرهای تجاری یا زیارتی قرار داشتند. اینها اطلاعات جزئی مثل نام فرد یا نسب فرد یا عبارات دینی را شامل می‌شود. مقوله سوم اسناد خصوصی هستند که با خط ریز نوشته می‌شدند و اینها هم می‌توانند به کار تاریخی بیایند.

اگر بخواهم یک دسته‌بندی از زبان‌ها و خط‌های عربستان عرض کنم؛ ما دو گره زبانی داریم یک گروه در جنوب شبه جزیره مثل یمن و عمان که زبان عربستانی کهن نام دارند. از این زبان هزاران شاهد مکتوب داریم. گونه دیگر زبان‌های عربستانی شمالی هستند که می‌شود آن را به دو گروه تقسیم کرد: عربستانی شمالی کهن و عربی کهن. تمایز این دو زبان در حرف تعریف و برخی شاخص‌های دیگر است.

نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که این زبان‌های عربستانی شمالی بخش عمده‌اش با خط عربستانی جنوبی کهن نوشته می‌شده. یک علت مهم اینکه یک زبان با خط غیر خودش نوشته می‌شود این است که آن زبان هنوز خط ندارد. وقتی یک زبان نیاز دارد خطی را قرض کند و از آن بهره بگیرد، نشانگر این نکته است؛ آنجایی که خط از آنجا قرض گرفته می‌شود نوعی سلطه فرهنگی دارد لذا گستره فرهنگی که خط عربستان جنوبی دارد نشان می‌دهد پیوند فرهنگی میان جنوب و شمال برقرار بوده است.

سلطه حمیر و تاریخچه یگانه‌پرستی در شبه جزیره

در مجموع این مستندات چه چیزی را به ما نشان می‌دهند؟ اولین نکته‌ای که در می‌یابیم این است که چهار پادشاهی در جنوب شبه جزیره وجود دارد: سبا، قتبان، حضرموت، معین. اینها در کنار هم وجود داشتند. بعد از قرن‌های سوم و چهارم پس از میلاد پادشاهی حمیر سلطه خودش را گسترش می‌دهد و در پایان قرن سوم پادشاهی‌های رقیب را از بین می‌برد.

اگر با این مقدمات بخواهیم ببینیم از نظر دینی کتیبه‌های عربستان در دوره باستان متاخر چه اطلاعاتی به ما می‌دهند باید عرض کنیم در پادشاهی حمیر، در کتیبه‌ها خدایان متعددی را یاد می‌کنند. بعد از سلطه حمیر تا حدود قرن چهارم خدایان یاد می‌شوند. معمولا یک خدای برتر در هر پادشاهی وجود داشته و مردم آن خدای برتر را زیارت می‌کردند. در قرن چهارم با یک کاهش شدید در تعداد خدایان مختلف مواجه می‌شویم و در نیمی از کتیبه‌ها خدایان چند‌گانه یاد نمی‌شوند. این نشان می‌دهد چندگانه‌پرستی در آن دوره رو به افول بوده است و اتفاقات دینی در شبه جزیره در حال وقوع بوده است. نکته مهم دیگر این است؛ از سال سیصد میلادی پادشاهان هیچ کتیبه‌ای ننوشته‌اند. یکی از توجیهات این است به دلیل بحران چند‌گانه پرستی شاید بین طبقات بالای حاکمیت اختلاف وجود داشته است. در سال 380 میلادی در کتیبه‌ها گرایش به یگانه‌پرستی و حمایت از یهودیان را می‌بینیم و با یک فاصله زمانی از آن دوره حمیر و پادشاهی اکسون یگانه‌پرست می‌شوند. این نشان می‌دهد عربستان خصوصا حمیر کاملا همراه و در پیوند با جریانات پیرامونی بوده و این ارتباطات وجود داشته است.

از حدود 380 که یگانه‌پرستی را در کتیبه‌ها می‌بینیم تا 420 خدا اسم مشخص ندارد و از تعابیر ایلان، الهان یا الوهیم برای اشاره به خدا استفاده می‌شود. همچنین عبارات توصیفی هم برای خدا در این کتیبه‌ها می‌بینیم مثل سرور آسمان، ارباب آسمان، دارای آسمان و زمین، رب یهودیان. اینها توصیفاتی است که در وصف خدای یگانه به کار می‌رود و نشان می‌دهد گرایش آن دوره به سمت یهودیان بوده است. در نخستین کتیبه تاریخدار شاهانه، خدا به عنوان ارباب آسمان نامیده می‌شود. از سال 400 به بعد است که اسم خاص رحمانان برای خدا به کار می‌رود و اینجا خدا به طور مشخص اسم و رسم خودش را پیدا می‌کند.

انتهای پیام
captcha