امام خمینی(ره) یک تفضل و هدیه الهی به مردم ایران و جهان در قرن اخیر بود. از آنجا که مقام معظم رهبری یکی از همراهان و شاگردان راستین حضرت امام بودند و بعد از ایشان نیز مسئولیت ابتکار ناب امام(ره) یعنی جمهوری اسلامی را به عهده گرفتند، صحبت و توصیف ایشان از امام حقیقت و واقعیت بوده و کاملتر است. لذا به نظر میرسد با مطالعه و دقت در کلام مقام رهبری معظم مقام ناظر بر توصیف مقام و شخصیت حضرت امام راحل(ره)، بتوانیم آن یار سفر کرده و پیر جماران را بهتر بشناسیم.
مقام مقام رهبری اگرچه به معرفی جنبههای مختلف، متعدد و متنوع شخصیت امام میپردازند اما به نظر، یک سیر مشخص را در معرفی ایشان دنبال میکنند و آن هم چیزی جز شناخت حضرت امام راحل در پرتو ابتکار ناب آن حضرت یعنی جمهوری اسلامی نیست.
مقام معظم رهبری اگرچه شخصیت امام راحل و بزرگان دین را در مقابل امامان معصوم(ع) چون پرتو ضعیفی از نور در ته چاه در مقابل خورشید میدانند اما معتقدند امام(ره) به ما فهماندند که انسان کامل شدن و تا نزدیکی مرزهای عصمت پیش رفتن، افسانه نیست بلکه عینیت یافتنی است.
نمیشود از این مطلب به سادگی گذشت که اگر امام راحل(ره) باز میگشتند، به این شاگرد خلف خود هزاران بارآفرین میگفتند که چقدر خوب جمهوری اسلامی را در مسیر صحیح هدایت کردند و البته امام عزیزمان در وصیتنامه خود اشارهای تلویحی به این نکته را داشتهاند؛ آنجا که فرمودند: بعد از من خدمتگزارانی والا و والاتر خواهند آمد و با قلبی آرام از میان شما میروم.
ویژگیهای مهم معنوی حضرت امام(ره) از دیدگاه مقام معظم رهبری اینگونه تبیین شده است:
خصوصیات بشرى امام هر کدام به تنهایى جورى بود که هر کسى یکى از آن خصوصیات را داشته باشد، یک آدم بزرگ است. و امام همهاش را داشت. اما من به شما عرض میکنم، از من بپذیرید این حرف را: امام، با همه این خصوصیات هم اگر آن عامل اصلى را نداشت، نه این انقلاب پیروز میشد، نه شما مردم این جور عاشقش میشدید، نه میتوانست این طوفان را در دنیا به وجود بیاورد، نه میتوانست در مقابل تهدید و ارعاب دشمن آن جور مثل کوه بایستد.
عامل اصلى در موفقیتهای این مرد، آن چیزِ دیگر بود؛ آن چیست؟ معنویت، ارتباط با خدا، تقوا، کار را براى خدا کردن، کار را حتى براى نتیجه ظاهریاش انجام ندادن.
بیانات در جمع پاسداران، ۱۸ خرداد ۱۳۶۸
او (امام راحل) بتها را شکست و باورهای شرکآلود را زدود. او به همه فهماند که انسان کامل شدن، علیوار زیستن و تا نزدیکی مرزهای عصمت پیش رفتن، افسانه نیست. او به ملتها نیز فهماند که قوی شدن و بند اسارت گسستن و پنجه در پنجه سلطهگران انداختن، ممکن است. لمعات قرب حق را صاحبان بصیرت در چهره منور او دیدند و طعم برّ الهی را که در حیات و ممات بر او میبارید، همه چشیدند. دعای او مستجاب شد که میگفت: الهی لم یزل برّک علیّ ایام حیاتی، فالتقطع برّک عنّی فی مماتی.
پیام به ملت ایران به مناسبت چهلمین روز ارتحال امام خمینی(ره)، ۲۳ تیر ۱۳۶۸
یک شاخص دیگر در مشی امام و خط امام که خیلی مهم است، مسئله محاسبات معنوی و الهی است. امام در تصمیم گیریهای خود، در تدابیر خود، محاسبات معنوی را در درجه اول قرار میداد. یعنی چه؟ یعنی انسان برای هر کاری که میخواهد بکند، در درجه اول هدفش کسب رضای الهی باشد؛ کسب پیروزی نباشد، به دست گرفتن قدرت نباشد، کسب وجاهت پیش زید و عمرو نباشد. هدف اول، رضای الهی باشد. این یک. بعد هم به وعده الهی اطمینان و اعتماد داشته باشد. وقتی انسان هدفش رضای خدا بود، به وعده الهی هم اعتماد و اطمینان داشت، آن وقت دیگر یأس معنا ندارد، ترس معنا ندارد، غفلت معنا ندارد، غرور معنا ندارد.
بیانات در مراسم ارتحال ملکوتی امام(ره)، ۱۴ خرداد ۱۳۸۹
ما امام را اینجور شناختیم. امام در طول حیات، چه در حوزه علم و تدریس، چه در دوران مبارزه دشوار، و چه در حوزه مدیریت و حاکمیت -آن وقتی که در رأس کشور قرار گرفت و مدیریت جامعه را در قبضه گرفت- در همه اینها مصداق «و توکّل علی العزیز الرّحیم» بود. برای همین بود که کارهای بزرگی که همه میگفتند نشدنی است، با طلوع امام، این کارها شدنی شد؛ همه سدهائی که گفته میشد شکستنی نیست، با حضور امام، این سدها شکستنی شد. او علاوه بر اینکه خود، مظهر عزت نفس و اقتدار معنوی بود، روح عزت را در ملت هم زنده کرد. این، کار بزرگ امام بزرگوار بود؛ وقتی ادبیات انقلابی امام را ملاحظه میکنید، میبینید تکیه اصلی بر روی ساخت درونی ملت است؛ احیای روح عزت، نه با تفاخر، نه با غرور، نه با به خود بستن، بلکه با استحکام ساخت درونی.
بیانات در مراسم ارتحال ملکوتی امام(ره)، ۱۴ خرداد ۱۳۹۱
اخلاص یک جمله درباره امام بزرگوارمان است. میخواهم به شما برادران و خواهران، استنباط خودم را از عظمت و مکانت این بزرگوار بگویم. اعتقاد من این است که عظمتی که این مرد الهی و معنوی، حتّی بعد از درگذشت خود، در دلها و چشمها پیدا کرد و مرقد او محل زیارت مشتاقان در تمام دوره سال شده و دلها متوجه به او و مجذوب اوست، به خاطر این است که او یک انسان مخلص و پرهیزکار بود. آن بزرگوار، در همه کارها، برای خدا و در راه خدا و به نام خدا، حرکت و عمل میکرد. این نکته به معنای آن نیست که به فکر نیازهای مادی خود نباشیم. هرکس حق دارد -بلکه وظیفه دارد- به دنبال نیازهای مادی خود باشد؛ معاش خود را تأمین و حتی لذایذ مشروع خود را هم تأمین کند. اما همه اینها غیر از این است که کسی دل به دنیا بسپارد، راه خدا را فراموش کند و همه فعالیت و فکر و حرکت و سکون او را توجه به امور مادی تشکیل دهد.
بیانات در مراسم ارتحال ملکوتی امام(ره)، ۱۴ خرداد ۱۳۷۲
اگرچه درباره امام، گویندگان گفتهاند، نویسندگان نوشتهاند و سرایندگان سروده اند؛ لکن من امروز در ذهنم، مضمون دو آیه مبارکه سوره طه را که قرائت شد، با شخصیت امام بزرگوار، تطبیق کردم. در امام عزیز، سه خصوصیت درخشان وجود داشت که همان سه خصوصیت، در این دو آیه شریفه هم مطرح شده است. در آیه اول میفرماید: «و من یأته مؤمناً قد عمل الصّالحات» ایمان، خصوصیت اول و عمل صالح، خصوصیت دوم است. در پایان آیه دوم، خصوصیت سومی هم در عبارتِ: «وذلک جزاءُ من تزکّی» ذکر شده است که خصوصیت تزکیه و تهذیب نفس است. قرآن کریم برای کسی که دارای این خصوصیات است، وعده درجاتِ «عُلی» داده است: «فاولئک لهم الدّرجات العُلی». این سه خصوصیّت در امام بزرگوار برجسته بود. ایمان آن مرد بزرگ، نمونه و استثنایی بود. عمل صالح او، عملی بود که بعد از صدر اسلام تا امروز، کسی آن را انجام نداده است. یعنی تشکیل نظام اسلامی، که امروز اندکی به آن خواهم پرداخت. تزکیه او هم، چنان بود که در اوج شهرت و قدرت و محبوبیت، اوج عبودیت را برای خود انتخاب کرد و هر روز که گذشت، بر الحاح و تضرع و توسل او به خدای بزرگ، افزوده شد.
این سه خصوصیت، در امام بزرگوار وجود داشت. پس، حق است که گفته شود: او از جمله کسانی است که «اولئک لهم الدّرجات العُلی». این علو مرتبهای که امروز شما در سراسر جهان، برای امام بزرگوار مشاهده میکنید ناشی از این خصوصیات سهگانه است. هرجا انصاف هست، امام در آن جا بزرگ است. هر جا عدالتخواهی هست، آنجا امام زیباترین چهره است. آنجا که به امام خمینىِ بزرگوارِ ما بیارادتی میشود، عدل نیست، انصاف نیست، حقطلبی نیست؛ بلکه دنیاخواهی و فساد است.
بیانات در مراسم ارتحال ملکوتی امام(ره)، ۱۴ خرداد ۱۳۷۳
یکی از چیزهایی که در همین زمینه وجود داشت، رعایت تقوای عجیب امام در همه امور بود. تقوا در مسائل شخصی یک حرف است؛ تقوا در مسائل اجتماعی و مسائل سیاسی و عمومی خیلی مشکلتر است، خیلی مهمتر است، خیلی اثرگذارتر است. ما نسبت به دوستانمان، نسبت به دشمنانمان چه میگوئیم؟ اینجا تقوا اثر میگذارد. ممکن است ما با یکی مخالف باشیم، دشمن باشیم؛ درباره او چگونه قضاوت میکنید؟ اگر قضاوت شما درباره آن کسی که با او مخالفید و با او دشمنید، غیر از آن چیزی باشد که در واقع وجود دارد، این تعدی از جاده تقواست. آیه شریفهای که اول عرض کردم، تکرار میکنم: «یا ایّها الّذین امنوا اتّقوا اللَّه و قولوا قوال سدیدا». قول سدید، یعنی استوار و درست؛ اینجوری حرف بزنیم. من میخواهم عرض بکنم به جوانان عزیزمان، جوانهای انقلابی و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملا رعایت کنید. اینجور نباشد که مخالفت با یک کسی، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جاده حق تعدی کنیم، تجاوز کنیم، ظلم کنیم؛ نه، ظلم نباید کرد. به هیچکس نباید ظلم کرد.
بیانات در مراسم ارتحال ملکوتی امام(ره)، ۱۴ خرداد ۱۳۸۹
مایلم عرایض خود را با آیهای از قرآن آغاز کنم که امام بزرگوار ما مصداق آن بود. در سوره مبارکه سجده، خدای متعال ضمن بیان حالت ملتها و اقوام و انسانهای مبارز و پر تلاش ِ مؤمن، این تعبیر را میفرماید: «و جعلنا منهم أئمّة یهدون بأمرنا لمّا صبروا و کانوا بأیاتنا یوقنون»؛ کسانیکه دو خصوصیت و دو امتیاز را در خود به وجود آوردند، به این موهبت بزرگ سرافراز شدند که خدای متعال زمام هدایت مجموعههای انسانی را به آنها سپرد. آن دو خصوصیت، یکی صبر است و دیگری یقین؛ «لمّا صبروا و کانوا بأیاتنا یوقنون». یقین، همان ایمان آگاهانه و روشنبینانه است که وسوسهها نمیتواند آنرا در دل انسان، سستبنیاد کند. صبر، خصوصیتی است که به یک انسان بزرگ این امکان را میدهد که در راه آرمانهایی که آگاهانه و روشنبینانه انتخاب کرده است، به هنگام مواجهه با مشکلات، خود و راه خود را گم نکند؛ هدف را فراموش نکند و منصرف نشود.
همه پیغمبران، همه هدایتگران و همه کسانی که توانستهاند در مسیر تاریخِ بشر یک اثر ماندگار و تحسینبرانگیز از خود به جا بگذارند، باید از این دو خصوصیت برخوردار میبودند. امام راحل ما، این تجدید کننده حیات سالم در میان ملت ما و امت اسلامی، از این دو خصوصیت برخوردار بود. فرق امام بزرگوار ما و دیگر مصلحان تاریخ اسلام در یکی دو قرن اخیر همین بود. امام وارد صحنه شد، وسط میدان آمد، میان مردم بود، با مردم حرف زد، اصول خود را برای مردم تبیین کرد و آنها را به ایمان روشنبینانه و آگاهانهای مثل ایمان خود رساند؛ آنگاه ایمان و انگیزه مردم و تعالیم اسلام، معرکه را به سود حق و حقیقت تمام کرد. دیگران نمیتوانستند و نتوانستند این مرحله دشوار را پیش ببرند؛ اما امام توانست. ملت ایران به این اصول اعتقاد پیدا کرد، ایمان آورد و در راه آن به مجاهدت پرداخت.
بیانات در مراسم ارتحال ملکوتی امام(ره)، ۱۴ خرداد ۱۳۸۲
تقوا و پارسایىِ این مرد و بیاعتناییاش به دنیا و زخارف، مقوله دیگری است.یک وقت انسان داخل چهاردیواری خانه خود نه با دنیا سر و کاری دارد، نه با مردم سر و کاری دارد، نه در معرض امتحان قرار میگیرد؛ ولی پارساست. یک وقت هم مثل امام با آن عظمت در قله شهرت جهانی قرار دارد و همه این انقلاب، پدید آمده اراده و قاطعیت اوست و مردم هم اینگونه مخلص او هستند و حاضرند همه کارهای امام را حمل به صحت کنند؛ ولی اینطور پارسایی و زهد پیشه میکند.
بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری مراسم ارتحال امام(ره)، ۱۰ خردادماه ۱۳۸۴
معرفت قرآنی در دل امام زنده بود. امام خیلی قرآن میخواندند. از جمله کارهای امام، اُنس با قرآن بود. خیلی اوقات وقتی ما خدمت ایشان میرفتیم، قرآن دم دستشان بود و مشغول خواندن بودند. تصمیماتی که امام میگرفتند، با الهام از مضامین قرآنی بود.
بیانات در دیدار اعضای ستاد برگزاری مراسم ارتحال امام(ره)، ۳ خردادماه ۱۳۸۲
بنده یک وقتی از امام بزرگوار سؤال کردم که در بین این دعاهای مأثور از اهلبیت(ع)، شما بیشتر دلبسته کدام دعا هستید و به آن اُنس دارید؛ فرمودند مناجات شعبانیه و دعای کمیل. ایشان، این مرد عارفِ پخته عمل کننده در راه خدا، به این دو دعا توجه داشتند. إنشاءالله که در این ایام باقیمانده همهمان بتوانیم از این روزها استفاده کنیم و خودمان را در این وادی رحمت الهی به معنویت وارد کنیم و بهره ببریم؛ اصل این است.
بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۷
امام این راه را به روی ما باز کرد و این هدفها را برای ما تعریف کرد. او با اراده قاطع و با دست توانای خود، به کمک این ملت، اساسیترین مرحله این راه طولانی را طی کرد و دنیای اسلام را متحول نمود. مردان خدا اینطورند؛ علیرغم بیاعتنایىِ به زخارف دنیا میتوانند دنیایی را متحول کنند. عامل اصلی قدرت آنها، بیاعتنایی به زخارف دنیاست. مردان خدا نظرشان به همه چیز و همه کس، تابع نظرشان به خداست. مردان خدا به تاریخ روح میبخشند، و روح بخشیدهاند.
تاریخ حقیقی و معنوی بشر را مردان خدا نوشتهاند. مردان خدا بر دلها حکومت میکنند و بر اثر همین اتصال به خداست که سلطان دلها میشوند. ولایت مردان خدا، ولایت معنوی و باطنی است؛ ولایت ظاهری آنها هم -اگر به ولایت ظاهری دست پیدا کنند- ناشی از معنویت و ولایت باطنی آنهاست. خدا قدرت خالقیت خود را به مردان خدا و پیغمبران خود و اوصیاء پیغمبران میبخشد و آنها را بر دلها حاکم میکند. ولایت و حکومتی که رشحهای از ولایت معنوی در آن نباشد، اگر جذابیتی هم داشته باشد، جز لعابی از دروغ و فریب و تزویر نیست. لذا نوع حکومت مردان خدا و حاکمان الهی با دیگران متفاوت است. امام این الگو را به ما نشان داد و ما آن را از نزدیک دیدیم.
بیانات در مراسم ارتحال ملکوتی امام(ره)، ۱۴ خرداد ۱۳۸۴
این اتکال به قدرت پروردگار و اعتماد به او، موجب میشد که امام بزرگوار در مواضع انقلابی خود صریح باشد. امام با صراحت صحبت میکرد؛ آنچه را مورد اعتقاد او بود صریح بیان میکرد، چون اتکاء به خدا داشت، نه اینکه نمیدانست قدرتها بدشان میآید، نه اینکه نمیدانست آنها عصبانی میشوند، میدانست اما به قدرت الهی، به کمک الهی، به نصرت الهی باور داشت. در برابر حوادث، دچار رودربایستی نشد؛ به یکی از نامهها - امام شاید به دو نامه از نامههای سران مستکبر دنیا یا وابستگان به مستکبر- که به او نوشته بودند جواب داد، امام به آن نامه، با صراحت تمام، مطلب را جواب داد که همان وقت در صدا و سیمای جمهوری اسلامی پخش شد. البته امام مؤدبانه حرف میزد اما مواضع قاطع و روشن خود را در آن نامهها بیان کرد و این توکل خود را امام مثل خونی در شریان ملت جاری کرد؛ ملت هم اهل توکل به خدای متعال شد، به نصرت الهی معتقد شد، و در این راه وارد شد. اینکه امام به مستکبرین هیچ اعتمادی و هیچ اعتقادی نداشت، موجب میشد که به وعدههای آنها اعتنائی نکند.
بیانات در مراسم ارتحال ملکوتی امام(ره)، ۱۴ خرداد ۱۳۹۴
بعضیها به ذهنشان میآمد که چطور امام با این دقت و اهتمامی که در احکام دین و نسبت به جان و مال داشت و اینهمه ما در انقلاب و در جنگ شهید دادیم، دچار دغدغه نبود و با دل آرامی میتوانست دنیا را ترک کند و به ملاقات پروردگار برود؛ میگفتند جواب این خونها را که خواهد داد.
جواب امام به این وسوسهها این است که جواب این خونها را همان کسی خواهد داد که جواب خونهای صفین و نهروان را داد. جواب این سختیها را همان کسی خواهد داد که جواب سختیها و رنجها و محنتهای امیرالمؤمنین(ع) را در دوران زندگی خواهد داد.
انقلاب برای نجات یک ملت دارای هزینه است؛ جنگ هشت ساله برای دفاع از استقلال یک ملت دارای هزینه است؛ ایستادگی در مقابل زورگویان عالَم برای اثبات حقانیت و حقوق خود دارای هزینه است. امام این هزینه را پرداخت. هزینهای که امام پرداخت، اعتماد عمومی مردم بود. این اعتماد عمومی را در این راه امام به کار انداخت و هزینه کرد، اما خدای متعال این هزینه را جبران کرد. آنچه را که امام هزینه کرده بود، چند برابر به او برگرداند. در تشییع جنازه این مرد بزرگ، جمعیتی که حضور پیدا کردند، از جمعیت مردم در روز استقبال او بیشتر بود. این معناش همین است که «من کان للَّه کان اللَّه له».
دلهای مردم به او متوجه بود. او این سرمایه را برای خود نخواست؛ این سرمایه از نظر او مِلک پروردگار بود؛ باید در راه خدا مصرف میکرد و کرد؛ و خدا هم این سرمایه را به صورت مضاعف به او برگرداند. راه خدا این جوری است؛ راه خدا مجاهدت دارد، هزینه دارد و هزینه آن را باید پرداخت.
بیانات در مراسم ارتحال ملکوتی امام(ره)، ۱۴ خرداد ۱۳۸۶
منبع: کتاب «امام در کلام امام»، نوشته احمد کرمی، فاطمه نادری، شهرکرد، انتشارات دزپارت، ۱۴۰۲
انتهای پیام