به گزارش خبرنگار ایکنا، آئین اختتامیه هشتمین جشنواره ادبی خاتم ویژه پیامبر رحمت(ص)، عصر ۲۸ خردادماه با حضور غلامعلی حدادعادل؛ رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی، علیاکبر اشعری؛ رئیس جشنواره خاتم و عضو هیئت امنای خانه کتاب و ادبیات ایران و محمدرضا شرفیخبوشان از اعضای هیئت داوران این رویداد و داوران جشنواره و نویسندگان مطرح کشور در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
در این مراسم نفرات برتر در بخشهای بزرگسال، کودک و نوجوان و دانشآموزی این رویداد رقابتی ادبی معرفی شدند.
ساخت جامعه با محور پیامبر؛ حرکت بر مدار عدالت
در این مراسم غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان آنکه اگر بحث خود را با این سؤال آغاز کنیم که شناخت پیامبر چه آثاری دارد؟ چه نتایجی از شناساندن پیامبر و شناختن پیامبر عاید دیگران میشود؟ گفت: طرح این پرسش به معنای اندیشیدن درباره پیامبر است. بیتردید شناخت پیامبر راهی مطلوب برای شناخت خود اسلام است و آنکه راه و رسم مسلمانی را از پیامبر بیاموزیم.
وی با تأکید بر آنکه زندگی پیامبر، یعنی اسلام و با توجه به این مهم پیامبر به یک معنا جلوه خود قرآن است ادامه داد: وقتی پیامبر را قرآن ناطق خطاب میکنیم در حقیقت از نسخه دیگری از ترجمه عالم انسانی و اجتماعی از حقایق و معارفی قرآنی صحبت میکنیم. آنچنانکه در خود قرآن نیز به این مسئله اشاره شده است که ما شما را امت میانهای قرار دادیم. امتی معتدل، بهدور از افراط و تفریط تا اینکه شما برای بقیه امتها نمونه باشید.
رئیس بنیاد سعدی افزود: از این آیه چنین برمیآید که امت اسلامی باید خود و جامعهاش را با مشاهده پیغمبر بسازد و بعد از آنکه چنین امتی ساخته شد، قطعاً مرام و مسلک و روش آنها بر مدار اعتدال خواهد بود. چنین امتی میتواند الگویی برای بقیه مردم جهان باشد. آنچنانکه در آیات دیگر نیز این نکته ذکر شده که چه روزی خواهد بود آن روز رستاخیز که ما برای هر امتی یک الگو و نمونهای خواهیم آورد و تو را برای این امت بهعنوان الگو و نمونه خواهیم آورد. همه این موارد بر این مهم دلالت دارد که ما هر چه پیامبر را بهتر بشناسانیم، اسلام را بهتر شناخته و شناساندهایم.
مسلمانی با اندیشه سکولار!
حدادعادل با بیان آنکه زندگانی پیامبر(ص) عینیت یافتن اسلام در عمل است تأکید کرد: بر همین اساس است که زندگی پیامبر اسلام را باید با همه ابعادش معرفی کنیم. اگر اسلام را به عنوان ایمان به خدا، راز و نیاز با خدا، نیایش خدا، ابتهال به درگاه خدا، نماز شب خواندن برای خدا، رابطه تعاملی بین انسان و خدا فرض کنیم؛ تمام اینها را آینه به آینه در زندگی پیامبر میتوان رصد کرد.
وی ادامه داد: شما در زندگی پیامبر هم ایمان و هم خودسازی و هم جامعهسازی را میتوانید ببینید. اسلام سیاسی را در زندگی پیامبر میتوان به وضوح دید. کسانی که اسلام را از سیاست جدا میدانند چهطور زندگی پیامبر را تفسیر میکنند؟ پیامبر به ویژه بعد از هجرت به مدینه بهعنوان یک دولتمرد و بهعنوان یک حاکم ظاهر میشود و دقیقاً با آن الگو به نهادینهسازی وظیفه الهی در حوزه اقتصاد، عدالت اجتماعی و آباد کردن جامعه با جنگ و صلح میپردازد. این بهترین پاسخ برای کسانی است که فکر میکنند میشود مسلمان بود و اندیشه سکولار داشت؟
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام یادآور شد: زندگی و سیره پیغمبر چنین جدایی را تأیید نمیکند. زندگی پیامبر یعنی پیوند دین و سیاست؛ یعنی سیاست و حکومت که ما از آن به ولایت تعبیر میکنیم. به تعبیر امیرمؤمنان علی(ع)؛ پیغمبر پزشک حاذقی است که کیف داروی امراض بشر را در دست گرفته و به دنبال روان افراد است تا جان و جهان آنها را شفا بخشد. اینها همه آثاری است که بر شناخت پیامبر مترتب است.
«مقام ثبوت» و «مقام اثبات»
حدادعادل سخنان خود را با بیان آنکه در فلسفه «مقام ثبوت» و «مقام اثبات» داریم که مقام ثبوت کلی بودن یک چیز و مقام اثبات یعنی شناخت ماهیت و چیستی آن و وقتی مقام ثبوت به حقیقتی شناخته شود، آنگاه به اثبات میرسد اینگونه ادامه داد: بحث انسان آن است که ما بندگان خدا، چگونه به خداوند پی میبریم؟ حُسن خدا را از چه راههایی باید شناخت؟ و برای پاسخ آن باید گفت اگر به هستی فکر کنیم، اگر به وجود داشتن این عالم فکر کنیم خدا را خواهیم شناخت و دیگر احتیاجی نیست بین خود و خدا واسطه ایجاد کنیم.
وی اظهار کرد: شناخت خدا آن است که اگر ما خدا را بهعنوان کل هستی در نظر بگیریم، حُسن تصدیق کل هستی دیگر صفات جلال و جمال خدا احتیاجی به استدلال ندارد. یعنی هر آنچه ما در این دنیا خیر و خوبی میبینیم بالاخره بازگشت آن به وجودِ موجودی ازلی، ابدی و عظیم باز میگردد. درک ظرافت عشق، استعداد و ذوقی میخواهد که شاید هر کسی به آنها نرسد.
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با اشاره به اینکه خداوند در قرآن میفرماید که ما خودمان را به مردم نشان میدهیم، اظهار کرد: به چه طریق؟ به چه صورت؟ یکی در آفاق و یکی در انفس نشان میدهیم. هم در عالم بیرون خدا خود را نشان میدهد و هم در عالم درون؛ همان جان و جهان خدا هم در جانهای ما و هم در جهان ما خود را به ما معرفی میکند. پس شناخت پیامبر یکی دیگر از راههای شناخت خداوند است. این واضحترین شکل اعتقاد پیدا کردن به خداست. پیامبر معجزات متعددی داشت که سرآمد آنها قرآن است. معجزه یعنی داشتن علم؛ بهرهمندی از علم، برهانی بر اثبات وجود خداست. آیا پیامبر چیزی جز این به بندگانش ارائه کرد.
سوزاندن ریشه اعتقاد به خداوند
حدادعادل در فراز دیگر سخنانش با طرح این پرسش که آیا هیچ وقت از خود پرسیدهایم که چرا در این دو سه دهه اخیر دشمنان اسلام تا این حد به ساحت پیامبر اهانت میکنند؟ تصریح کرد: پاسخ واضح است؛ چراکه خطر بیداری اسلامی و اسلام سیاسی آشکار شده است و اسلام بهعنوان یک قدرت سیاسی در حال برهم زدن معادلات متعارف جهان است. دشمنان برای مقابله با این بیداری اسلامی مستقیم سراغ شخص پیامبر(ص) رفتهاند.
وی ادامه داد: توطئهها از کتاب سلمان رشدی و آیات شیطانی شروع شد و استمرار آن را در اهانتهای صورت گرفته در دانمارک، در فرانسه، در نشریه شارلی ابدو، در آتش زدن قرآن توسط کشیش و... شاهد هستیم. اینها ظاهر است و هدف از اهانت به رسول خدا سوزاندن ریشه اعتقاد به خداست. این ترس ناشی از ظرفیت مهمی است که در وجود مقدس نبی اکرم(ص) قرار دارد. مسلمانها تا وقتی بهترین راه برای شناخت خدا و ایمان به خدا را از طریق ایمان به پیامبر، یعنی ایمان به پیام فرستنده و پیام دهنده دارند این دشمنی نیز ادامه خواهد داشت.
رئیس بنیاد سعدی با اشاره به آنکه تقاضاهای من از دفتر نشر فرهنگ اسلامی به عنوان بانی و مجری جشنواره ادبی خاتم آن است که کتابشناسی سیره پیامبر را تألیف کنند، افزود: در کمترین حالت سعی کنیم همه آن منابعی که در معرفی سیره پیامبر به زبان فارسی وجود دارد را در یک کتاب معرفی کنیم. این نوع کارها به عنوان پیام برگزاری چنین جشنوارههایی باید در نظر گرفته شود.
چون که صد آمد نود هم پیش ماست
حدادعادل در بخش پایانی سخنان خود با تأکید بر این نکته که به هر حال هدف گرفتن شخص پیامبر(ص) در دنیای امروز بهعنوان عکسالعملی نسبتبه انقلاب اسلامی در واقع هدف گرفتن ریشهای است که این انقلاب میوه پدید آمده از سیره رسول مهربانیها حضرت محمد مصطفی(ص) است تصریح کرد: دشمنان میخواهند با اهانت به پیامبر ریشه این تمدن، ریشه این نهضت و انقلاب و همه آثار مترتب بر اسلام و همچنین اعتقاد به خدای مسلمانان را نابود کنند.
وی با اشاره به اینکه جایزه ادبی خاتم و کاری که خدا را باید شاکر بود که هشت سال است آغاز شده، پاسخ به چنین نگرش و طرز برخوردهای دشمنان است افزود: توصیهام آن است که با ارزیابی این هشت دوره، نوآوریهایی برای توسعه و ادامه کارتان ابداع کنید تا بتوانیم انواع تازهای از کارها را برای شناختن پیامبر و شناساندن پیامبر کشف کنیم.
حدادعادل ابراز امیدواری کرد این کار به صورت ظریف، زیبا، هنرمندانه، ذوقی و در عین حال منطقی که آغاز شده و ادامه یافته سبب شود که اسلام، توحید و نبوت در جامعه ما بهتر شناخته شود. چرا که هر که پیغمبر را بشناسد همه این موارد را شناخته است آنگونه که گفتهاند: «نام احمد، نام جمله انبیاست / چونکه صد آمد نود هم پیش ماست»
نوشتن برای پیامبر؛ ادای دین
محمدرضا شرفیخبوشان، عضو هیئت داوران هشتیمن جشنواره ادبی خاتم در مراسم اختتامیه هشتمین جایزه ادبی خاتم در ابتدای سخنان خود با بیان آنکه داستان نوعی مدینه و شهری برپا میکند و بیان دیگر نوعی آیین و روش زیستن را میآموزد گفت: پرداختن کلام به حکمت پیامبر(ص) بازتابی از امر حکمتآمیز داستان است که تلاش میکند با برپا ساختن مدینهای، آیین زیستن و رفتار معنوی و الهی پیامبر را منتشر کند. نویسنده در داستان میکوشد تا بسازد و شرایطی را فراهم کند تا به واسطه اثرش، حکمت را در جامعه خود پراکنده سازد. بنابراین تحقق این تناسب، امری شگفتانگیز است.
وی ادامه داد: جشنوارهها کارکردهای فراوانی دارند اما کارکرد اصلی جشنواره خاتم همراه ساختن اهل قلم بر پایه کار جمعی و جدی است. چراکه نوشتن برای پیامبر تنها یک امر هنری صرف نیست بلکه ادای دین، امری دینی و مقدس تلقی میشود. کسی که برای ادای دین قلم دست میگیرد گویی کسی را دوست دارد، به کسی محبت می ورزد؛ کسی که برای او یگانه عالم است.
این عضو هیئت داوران هشتیمن جشنواره ادبی خاتم یادآور شد: بنابراین برپایی چنین جشنوارهای چند محور دارد. یکی ساختن هنگامهای جمعی چه برای کسی که نوقلم است و چه کسی که نویسندهای حرفهای است. مؤمنان دینباوری که در این رخداد شرکت کرده و قلم زدهاند اثبات همین مدعاست که هر کس که قلم دست گرفته برای ادای دینش، برای نمایش الفت و عشق درونی خود به ساحت پیامبر(ص) چنین کرده است.
جشنواره خاتم؛ عرصه رویارویی با دشمنان اسلام
شرفیخبوشان با اشاره به آنکه جشنواره خاتم بهدرستی با برپایی کارگاههای آموزشی شرایطی را فراهم کرده که نشاندهنده پویایی و عزم آن برای دستگیری از نویسندگان متعهد است تصریح کرد: بنابراین چنین جشنوارهای با این ویژگیها و برپا کنندگان این جشنواره که همه پیران دیر تجربه در امر فرهنگ و خدمت به عالم میراث مکتوب فرهنگ اسلام هستند، نوید این را میدهد که علاوه بر دیدن 27 جلد کتاب در حوزههای مختلف که تا به امروز منتشر کردهاند، در عزم بلندی که برای خود و ادبیات دینی کشور تصویر کردهاند پایمردانه ایستادهاند.
وی افزود: چنانکه میدانیم برنامهها و توطئههایی که دشمنان اسلام برای هجمه به ساحت پیامبر اکرم(ص) در سال 1394 طراحی کردند، احتیاج به عکسالعملی هم از طرف جامعه نویسنده و اهالی داستان داشت و هم نیازمند تولد جشنوارهای پویا بود. جشنوارهای کارکرد خود را اثبات میکند که زیر چتر واحدی از نویسندگان مسلمان و حتی نویسندگان ادیان دیگری که واقفاند ساحت متعالی و بزرگی پیامبر اکرم تا چه حد عظیم است را با قلمشان تصویر کنند.
این نویسنده و منتقد ادبی با اشاره به آنکه جشنواره ادبی خاتم کارزار و عرصه رویارویی با دشمنان اسلام است گفت: جنبه عمومی این رخداد، نشر آثار است و تأثیرگذاری آن در عکسالعمل دنیای پیرامون برای فراهم کردن زمینه مشارکت دیگران و پیوند تناسب امر داستان با سیره نبوی است.
تأثیرگذاری جشنواره از آغاز اراده نویسنده برای نوشتن است
شرفیخبوشان با ابراز امیدواری از اینکه در دوره نهم جشنواره ادبی خاتم شاهد حضور گسترده قشرهای مختلف در این جشنواره باشیم تأکید کرد: چنانچه هدف برگزارکنندگان این رویداد نیز همین است. وقتی دانشآموزان قلمبهدست میگیرند یعنی آنکه نوجوان ما تعهد نوشتن دارد و کسانی هم که برای نوجوان مینویسند باید بیش از پیش وارد میدان شوند.
وی ادامه داد: وقتی که داستان کوتاه، قالبی میشود مناسب و تأثیرگذار برای بیان گوشههایی از عظمت، شخصیت و شأن پیامبر اسلام، نویددهنده آن است که در جشنواره نهم شاهد حضور گسترده نویسندگان و اهالی قلم خواهیم بود. امیدوارم با ادامه تجربیات هشت دوره پیشین و اضافه کردن روشها، شیوههای نو، تازهتر و گستردهتر کردن بخشهای آموزشی و همراهی با علاقهمندان در قلم زدن در این عرصه در جشنواره نهم شاهد انتشار آثار فاخرتر و تأثیرگذارتر از این جشنواره باشیم.
شرفیخبوشان در پایان تصریح کرد: وقتی جشنوارهای شروع میشود، آغاز انگیزه در اهالی قلم برای تجسس و تحقیق است. آنها را وادار میکند سراغ خواندن منابع و مآخذ اصیل بروند. اینطور نیست که به جشنواره نگاه کنیم و بگوییم تأثیرگذاری آن در اختتامیه است یا پس از اختتامیه است. نه! از همان آغاز که یک نفر برای نوشتن اقدام میکند و تصمیم میگیرد در این عرصه قدم بردارد و به پیامبر بزرگوارمان نزدیک شود؛ تأثیرگذاری جشنواره را شاهد هستیم.
برگزیدگان هشتیمن جایزه ادبی خاتم
بخش پایانی مراسم به معرفی نفرات برگزیده بخشهای مختلف این جایزه ادبی اختصاص داشت.
بخش بزرگسال هشتمین جشنواره خاتم
رتبههای برتر:
- رتبه اول / داستان «خانه حاج قاسم کجاست» نوشته معصومه عیوضی
- رتبه دوم / داستان «نذر آهوها» / نوشته فاطمه السادات مدنی
- رتبه سوم / داستان «از خانه اش ریحان می چیدند» / نوشته فاطمه السادات موسوی
آثار شایسته تقدیر بدون ترتیب اولویت:
- داستان «من یک ریشهام» نوشته رقیه کریمی
- داستان «ابوخبر» نوشته مسعود صفری
- داستان «کوچه مشرف به بازار» نوشته ابوالفضل رحمانزاده
- داستان «من اسم نداشتم» نوشته مریم خلفی
- داستان «ده فرمان» نوشته محمدرضا هوری
- داستان «و تب» نوشته محبوبه حاجیان نژاد
بخش کودک و نوجوان هشتمین جشنواره خاتم
- این بخش رتبه نخست نداشت
- رتبه دوم / داستان «راز دریاچه نامرأی» نوشته علیرضا بختیاریفر
- رتبه سوم / داستان «سند خانه آقاجان» نوشته سمیه متقی
آثار شایسته تقدیر:
- داستان «آتش گبریها» نوشته فاطمه یونسی
- داستان «شروع یک پایان» نوشته اسماء ایرانپور
- داستان «گوشواره» نوشته لیلا سپهری
بخش دانشآموزی هشتمین جشنواره خاتم
هیئت داوران هشتمین دوره جشنواره داستان خاتم در بخش «دانش آموزی» از بین آثار رسیده، دو اثر را به عنوان آثار برتر به شرح زیر انتخاب نمودند و هیچ اثری را شایسته رتبه نخست ندانست.
- رتبه دوم / داستان «نشانه» نوشته مجید ایمان نژاد
- رتبه سوم / داستان «بچه محل» نوشته امیرعباس باژدار
انتهای پیام