به گزارش ایکنا، نشست تخصصی «اسناد بالادستی و دیدگاههای تربیتی» امروز 11 تیر در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد.
در این نشست حجتالاسلام و المسلمین سیداحمد رهنمایی، عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی(ره) با موضوع «چشمانداز سند تحول بنیادین آموزش و پرورش از رویا تا واقعیت» سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
شاید عنوان بحث من تند به نظر برسد ولی با توجه به محتوایی که عرض میکنم به نظر میرسد عنوان مناسبی انتخاب شده باشد. خیلی از عزیزان ما در آموزش و پرورش سوال میکنند این چشمانداز چه زمانی میخواهد تحقق پیدا کند و تصورشان این است تدوینکنندگان سند، رویایی و آرمانی فکر میکردند و آن آرمانها حاصل نشده است. به حسب اینکه این بحث مطرح است و افراد دغدغهمند این سوال را مطرح میکنند که این چه چشماندازی است که باید منویات سند تا امروز تحقق پیدا میکرد ولی هنوز محقق نشده است، لذا جا دارد به این بحث پرداخته شود.
اولا باید ببینیم چشمانداز چیست، ثانیا چرا تحقق پیدا نکرده، ثالثا چکار کنیم تحقق پیدا کند. در سند چشمانداز چهار ویژگی برای مدرسه در نظر گرفته شده است: تجلیبخش فرهنگ غنی اسلامی و انقلابی در روابط و مناسبات، نقطه اتکا دولت و ملت در رشد و تعالی کشور، برخوردار از قدرت تصمیمگیری و برنامهریزی در حوزههای علمیاتی، نقشآفرین در انتخاب آگاهانه در فرایند زندگی. اینها چیزهایی بوده که باید در سال 1404 تحقق پیدا میکرده. در باب ماموریتها هم یکسری ماموریتهای خرد و کلانی سپرده شده که تاکنون تحقق پیدا نکرده و همین ما را به رویایی بودن سند ظنین میکند.
در مجموع به ذهنم میرسد سند باید دارای چشماندازی باشد که قابلیت اجرایی شدن با درصد بالا را تضمین کند. وقتی چشماندازی برای سند در نظر میگیریم حالا نمیگوییم صد درصد چون موانعی سر راه وجود دارد، ولی قابلیت اجرایی شدن با درصد بالا داشته باشد. سندی موفق است که چشمانداز آن در درصد بالا قابل تحقق باشد. سندی معتبر است که چشماندازش واقعنگرانه و واقعگرایانه باشد یعنی هم واقعنگر باشد و واقعیت موجود را ببیند و هم بر تحقق امر واقعی نظر داشته باشد.
ما سندی را معتبر میدانیم که اشراف کامل به اوضاع و شرایط پیشبینینشده داشته باشد. در مجموع چشماندازی میتواند فعال و پویا باشد که گروه پیشران و پیشاهنگ برای تحقق منویات خود تعیین کرده باشد. در مجموع چشمانداز میتواند واقعنگر و واقعگرا باشد که قدرت کنترل احوال و شرایط را داشته باشد یعنی اهرمهایی داشته باشد که موانع را برطرف کند و اگر عواملی موجب کندی کار میشود آن عوامل را ترمیم کنند. چشماندازی میتواند موفق باشد که در مسیر تحول و شدن باشد و تحق اهداف را تضمین کرده باشد و نویدآفرین و رضایتبخش باشد.
یک نکته روانشناختی که اینجا مطرح است و قلوب دغدغهمندان را جریحهدار کرده است این است که وقتی سوال میشود این سند چند درصد تحقق پیدا کرده است میگویند ده درصد و آن ده درصد هم تدوین سند است. همینکه از صد درصد، ده درصد سند اجرایی شده مثل بمب در وجود ما منفجر میشود.
یک بار در ایام دهه فجر آیتالله مصباح یزدی درباره ارزش انقلاب صحبت میکرد، میگفت دشمن همه سازوکارها را به کار گرفته که مردم به ده درصد ارزش انقلاب هم پی نبرند. من یک زمانی نظامات آموزشی تربیتی کشور را رصد کردم. در آن زمان 16 نظام آموزشی و تربیتی در کشور داشتیم. اینها به جای همافزایی خودافزایی کردند و مراکز غیر انتفاعی، انتفاعی شده است. شروع این کار از کسانی بود که در مصدر امور وزارتی بودند. اینها بودند که به اعتبارشان متکی شدند و توانستند سرمایهگذاری کنند، به دیگران هم یاد دادند. امروز اگر در کشور بخواهید مدرسه سکولار غیر انتفاعی تشکیل دهید میتوانید. اگر بخواهید یک مدرسه غیر انتفاعی لائیک تاسیس کنید میتوانید چون نظارتی روی آن نیست.
خود همین مسئله از همافزایی نیروهای مستعد و دلسوز جلوگیری کرده است. بسیاری از مراکز غیر انتفاعی از سر دلسوزی راهاندازی شد ولی از طرفی موجب شد به جای اینکه این نیروها در یک میدان همافزایی داشته باشند تا عملیات موفق شکل بگیرد مجمع الجزائر شدیم و هر کس دنبال کار خودش افتاد و به رقابت با یکدیگر پرداختند تا آمار قبولی در کنکور ارائه کنند. تاکید من بیشتر روی پراکندگی نظامات آموزشی و تربیتی است. در هیچ کجای دنیا نظامات آموزشی به این پراکندگی وجود ندارد یعنی همه سعی کردند تمرکز ایجاد کنند چراکه تمرکز موجب همافزایی بیشتر میشود.
چکار کنیم از این حالت رویایی دربیاییم؟ یک راهکارهای سلبی داریم، یک راهکارهای ایجابی. نظرم بر این است اگر بنا است تجدید نظری صورت بگیرد گامها را نه ده ساله و بیست ساله بلکه یک ساله برداریم و از گامهای طولانی مدت بپرهیزیم. برای رسیدن به چشمانداز سند باید گامها را کوچکتر برداریم در عین اینکه باید نگاهمان آرمانی باشد ولی در مرحله اجرا نگاهمان یکساله باشد. نکته دیگر اینکه نمیخواهد یک جا را میدان آزمون قرار دهیم بلکه کل کشور میدان آزمون است، از نقطه صفر مرکزی تا مرکزیت کشور همه دارند یک مسیر را طی کنند لذا همه جا میدان آزمون خواهد بود. همچنین باید شرایط اقلیمی فرهنگی قومیتی اقتصادی هر منطقه در نظر گرفته شود.
همزمان که داریم این کار را انجام میدهیم یعنی از مدت زمان اجرای سند کم کردیم، کار یکساله همزمان با برنامههای پژوهشگرانه که میزان فعالیتهای انجامشده را رصد میکند پیش میرود. اگر توانستیم ظرف یک سال به حداکثر هفتاد درصد اهداف سند دست پیدا کنیم این هفتاد درصد استوانهای خواهد شد برای هشتاد درصد سال آینده و همینطور سال به سال همافزایی میکنیم. یک کار دیگر این است از پیشرفت قارچگونه مراکز جلوگیری کنیم و میزان اینها را کاهش دهیم. مثلا 16 مرکز آموزشی تربیتی را طی یک سال به 10 مرکز تقلیل دهیم و از رشد قارچگونه این مراکز جلوگیری کنیم.
انتهای پیام