کد خبر: 4152840
تاریخ انتشار : ۱۴ تير ۱۴۰۲ - ۱۳:۱۶
رضا ماحوزی بیان کرد:

محققان برای پیشبرد برنامه‌های علمی به نقد آزادانه نیاز دارند

رضا ماحوزی ضمن اشاره به اینکه نقادی روح دانشگاه محسوب می‌شود و دانشگاه باید علاوه بر کلاس درس واجد کلاس کنفرانس و گردهمایی باشد تصریح کرد: استادان و محققان برای پیشبرد برنامه علمی خود به آزادی و مشارکت نیازمند هستند.

به گزارش ایکنا، نخستین نشست تخصصی مطالعات نقدپژوهی در قلمرو علوم انسانی امروز 14 تیر در پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی برگزار شد.

در این نشست رضا ماحوزی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی با موضوع «دانشگاه منتقد و ضوابط نقد در دانشگاه» سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

سابقه ایده دانشگاه منتقد به قرن نوزدهم برمی‌گردد. در آن زمان دو الگوی فرانسوی و انگلیسی بیشتر مدافع حفظ وضع موجود و احیای میراث گذشته بودند. این دانشگاه آلمانی با محوریت فلسفه بود که مقوله نقد را وارد ادبیات آموزش عالی آلمان و نیم قرن بعد کل دانشگاه‌های اروپا و جهان کرد.

در این ایده، نقادی روح دانشگاه محسوب می‌شد و دانشگاه باید علاوه بر کلاس درس واجد کلاس کنفرانس و گردهمایی باشد و باید بین پژوهش و آموزش رابطه برقرار کرد. چنین دانشگاهی هیچ مرزی برای نقادی اصول مسلم دانش برنمی‌تابد و این امر نیازمند آزادی تحقیقات توسط محققان دانشگاهی است. ریاست دانشگاه باید از سوی محققان چنین آزادی را تضمین کند و از سوی دولت نتایج تحقیقات دانشگاهی را با زبان قابل انتقال به دست دولتمردان برساند ولی نه دولت آنقدر صبور است که منتظر خیر برآمده از فعالیت دانشگاهی بماند و نه در دانشگاه این رویه توسط همه محققان پذیرفته می‌شود. از سویی دانشگاه‌های قرن بیستم آزادی لازم برای انتقاد آرام برای تغییرات اجتماعی را مطالبه می‌کردند. در این دوران مبارزات دانشجویی عمدتا بر اساس سیاست‌های ابلاغی احزاب صورت می‌گرفت. حال پرسش این است دانشگاه ما از میان این دو سنخ مطالبه آزادی و انتقاد باید کدام یک را تضمین کند.

دانشگاه به عنوان محل گفت‌گوی آزادانه

بازخوانی دانشگاه در ایران گویای آن است که دانشگاه به جهت قرار داشتن زیر چتر حاکمیت، نتوانسته به گونه‌ای کم‌خطر از تب جنبش‌های دانشجویی جهان گذر کند. تصویب قانون استقلال دانشگاه تهران در زمانی رخ داد که احزاب فعالیت داشتند و سیاست‌مداران خواهان توزیع قدرت بودند. با این همه چنین مصوبه‌ای بیشتر شأن اداری داشت تا هویتی. این لایحه چه برای مدیریت دانشگاه و چه احزاب سیاسی مفری را برای جلوگیری از دخالت دولت در امور دانشگاه فراهم کرد و نه آزادی انتقاد. البته این بدان معنا نیست که در دانشگاه تهران هیچ فعالیت علمی آزادانه انجام نشد. سخن در باب آن است که این لایحه منجر به تعریف منطق دانشگاه به عنوان محل گفت‌گوی آزادانه نشد. حتی در دهه‌های بعد که الگوی دانشگاه به سمت الگوی آمریکایی گردش کرد و دانش برای رفع نیاز تکنیکی جامعه آموزش داده شد، این اتفاق در دانشگاه رخ نداد چون دولت همواره مطالبه خود را از دانشگاه مطالبه می‌کرد. از سوی دیگر آزادی جنبش‌های دانشجویی نیز در هیچ یک از دوره‌ها به رسمیت نشاخته نشد. اگرچه جنبش دانشجویی همواره سویه تند داشته ولی هرگاه قدرتمند شده مورد برخورد قرار گرفته است.

اگرچه فعالیت علمی درون دانشگاه معطوف به حوزه بیرونی یعنی جامعه است اما این فعالیت‌ها باید بر اساس منطق ویژه خود دانشگاه انجام گیرد و استادان و محققان برای پیشبرد برنامه علمی خود به آزادی و مشارکت نیازمند هستند. این امر با قرارداد اجتماعی یا دستورات حزبی یا توصیه‌های تعبدی دینی حاصل نمی‌شود. در راستای تحقق بهتر این منطق است که کنشگران دانشگاهی اجازه دارند ساختار اداری درون دانشگاه را برای بهبود و بهسازی آن مورد انتقاد قرار دهند.

دانشگاهی که فاقد منطق فعالیت علمی آزادانه است و نمی‌تواند به نقد مواد خامی که در اختیار دارد بپردازد، نمی‌تواند برای پیرامون خود یعنی جامعه کمک محسوب شود. همچنین باید توجه داشت این آزادی خودآیین و درونی است یعنی کنشگران باید این ارزش را پذیرفته باشند و اجازه ندهند دیگر منطق‌ها تعیین‌کننده راه و روش فعالیت علمی آنها باشد. پس دانشگاه در وهله اول منتقد خود و در وهله بعد منتقد محیط بیرون از خود است. مسئولیت اجتماعی دانشگاه فرع بر تعریف و تثبیت منطق درونی دانشگاه مبنی بر محل نقد آزادانه علوم است.

عدول از نقد به مثابه ارزیابی

در پایان این نشست صالح طباطبایی، پژوهشگر فلسفه با عنوان «رجعتی به نقد به مثابه ارزیابی» سخنرانی کرد و گفت: در کلمه نقد در زبان عربی ارزیابی و سنجش و سره از ناسره شناختن نهفته است. در زبان فارسی هم نقد به عنوان پول و ناقد به عنوان کسی که در سکه‌شناسی تخصص دارد و می‌تواند پول تقلبی را تشخیص دهد به کار رفته است. در زبان‌های غربی هم کریتیک به عنوان تمیز دادن و ارزیابی آمده است. از همین ریشه معنای ابزار ارزیابی و محک و معیار گرفته شده است.

وی افزود: به نظرم همه اساتید در این مفهوم که نقد نوعی ارزیابی است هم‌داستان هستند یعنی همه نقد را نوعی ارزیابی می‌دانند، درست و غلط را از هم سنجیدن می‌دانند و این همان مفهوم ارزیابی است اما از قرن بیستم مفهوم نقد به مثابه ارزیابی مورد پرسش قرار گرفت و از آن عدول شد و به کلی ارزیابی را از حوزه نقد بیرون راندند.

انتهای پیام
captcha