عزاداریهای محرم در کنار کارکردهای مثبت بینظیری که دارد گاهی از سوی برخی هیئتها و مادحان با آسیبهایی هم روبهروست. برخی مجالس فقط به شور دادن توجه میکنند و از مباحث معرفتی به دورند؛ برخی مجالس به شدت سیاسیاند، برخی به سمت سکولار شدن پیش میروند و برخی دیگر با وجود اینکه واعظ و سخنران دارند، ولی مطالب اعتقادی و بنیادین در آنها کمتر مطرح میشود.
خبرنگار ایکنا در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین رضا محمدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و کارشناس مذهبی، این موضوعات را بررسی کرده است که در ادامه میخوانید؛
ایکنا ـ برخی مجالس عزاداری عمدتاً به سینهزنی و شور تبدیل شده و سخنرانی و مباحث معرفتبخش اندک زمان و حداقل توجه را به خود اختصاص داده است. نگاه شما به این وضعیت چگونه است؟
عزاداری امام حسین(ع) مانند بهشت است و در بهشت هر کسی هر چیزی بخواهد وجود دارد: «لَهُم مَّا یَشَاؤُونَ فِیهَا وَ لَدَیْنَا مَزِیدٌ»؛ ولی بسیاری افراد چیزهای بهشتی را نمیخواهند، چون درک آن را ندارند و تصور میکنند بهشت فقط حور و قصور و میوه و درخت و آب است. در عزاداری هم برخی فکر میکنند فقط سینهزنی و شور است و این مرحله اگر خوب اجر شود فقط قلب را تقویت میکند و غذای قلب است ولی انسان عقل و نفس هم دارد و باید به عقل و نفس هم توجه شود یعنی در عزاداری به همه ابعاد وجودی انسان توجه شود. لذا هر کدام اندازهای دارد.
عزاداری و شور نمک مجالس است، ولی باید در حد نمک بماند، زیرا جای غذا را نمیگیرد. بنابراین توصیه بنده این است که یک چهارم مجلس به سینهزنی و عزاداری منطقی اختصاص یابد و در یک مجلس دو ساعته نباید یک ساعت فقط سینهزنی و مداحی باشد بلکه نیمساعت خوب است به نوحه و عزا اختصاص یابد و بخش دیگر سخنرانی و مباحث معرفتی و زیارت عاشورا. متأسفانه مجالس زیادی داریم که همه ابعاد وجودی انسان را تأمین نمیکنند، زیرا عمدتاً به شور اهمیت میدهند و به منطق و شعور و معرفت عمیقی که باید پشتوانه سبک زندگی و تعاملات اجتماعی باشد کمتر اهمیت میدهند و باید اینها با همدیگر تناسب داشته باشد.
ایکنا ـ عدهای هم ضعف منبر را دلیل این ماجرا میدانند. در مباحث معرفتی منبریها و وعاظ بیشتر باید بر چه مطالبی تکیه کنند؟
عقاید و جهانبینی ریشه و اساس مابقی امور است؛ یعنی اخلاق و سبک زندگی و فقه و... روبنا هستند و ریشه همان باور توحیدی و سایر عقاید است و اگر عقاید درست شود مابقی امور هم درست خواهد شد. زیربنای ماجرای عاشورا هم توحید است. بنابراین محور اصلی در مجالس و سخنرانیها باید عقاید باشد و جای این مسئله خالی است؛ الان اگر آماری بگیرید که مثلاً در یک دهه محرم چقدر از توحید و نبوت و معاد سخن گفته میشود؛ چقدر خدا را به مردم، درست معرفی کردهایم؟ چند منبر به بحث معاد و نبوت و امامتشناسی اختصاص مییابد؟ معجزه پیامبر(ص) و شاهکار ایشان تربیت اعراب جاهلی بود و این معجزه از شقالقمر هم بالاتر بود، ولی چنین امتی که ایشان تربیت کرد چه شد که بعد از نیم قرن به جایی رسید که نوه او را در کربلا شهید کردند؟
در مورد تاریخ عاشورا و فلسفه قیام اباعبدالله الحسین(ع) حرف زیاد گفته شده است، اما درباره منشأ اصلی آن یعنی توحید کمتر بحث میشود. باید خودمان را در تابلوی عاشورا پیدا کنیم و تکتک مردم بدانند چه نقشی در تابلوی عاشورا دارند؛ مبادا کسی غذای مجلس امام حسین(ع) را بخورد و زیر پرچم یزیدیان زمان باشد.
البته در گذشته هم خیلی خوب کار نشده است و برخی شهید جاوید نوشتند و برخی گفتهاند ایشان شهید شد و بس، ولی باز همین فلسفه قیام جای کار زیادی دارد و باید آن محور را عقاید قرار دهیم. خواب و خیال و مکاشفه و از این قبیل مسائل نه قابل اجراست و بر فرض درست بودن هم، یک در میلیون نفر مردم هم نمیتوانند این مسیر را طی کنند. بنده در مجالسی که با ائمه جماعات و وعاظ داشتهام بر این نکته تأکید کردهام.
ایکنا ـ برخی معتقدند نباید در مجالس عزا به مباحث سیاسی و وضعیت جامعه پرداخت. تحلیل شما چیست؟
مجلس امام حسین(ع) و عزاداری را نمیتوان از سیاست جدا کرد؛ اگر امام حسین(ع) امام است، باید ماموم باشیم و اطاعت کنیم؛ البته برخی از یکطرف بام افتادهاند و میگویند امام حسین(ع) خبر نداشت که شهید خواهند شد و رفتند تا حکومت را بگیرند، ولی بین راه گرفتار شدند و راه شهادت را انتخاب کردند که قطعا تحلیل اشتباهی است و برخی هم از طرف دیگر بام افتادهاند و میگویند امام حسین(ع) هر کاری کرد منحصر به فرد است و این هم غلط است زیرا امام جنبه الگودهی دارد. آیا مشکل امام حسین(ع) صرفا با یزید بود یا ایشان فرمود من با مثل یزید بیعت نمیکنم؛ «وَ عَلَى الاِسْلامِ، ألسَّلامُ إِذْ قَدْ بُلِیَتِ الاُمَّةُ بِراع مِثْلَ یَزِیدَ.»
پس سیاست در اسلام اشراب شده است و امکان ندارد مسلمان باشیم و عزاداری سکولار داشته باشیم و بگوییم در مسائل سیاسی نباید دخالت کرد. اگر یک درصد از اسلام را کنار بگذاریم دیگر اسلام ما اسلام ناب نیست. مثل اینکه کسی بگوید همه کارها را انجام میدهم، ولی نماز نمیخوانم. بنده در مباحثی که در رادیو معارف داشتم بعد از بحث امامت، به ولایت فقیه پرداختم که محتوای زیادی هم شده است و علاقهمندان میتوانند در فضای مجازی آن را دنبال کنند. به هر حال نه میتوان امام حسین(ع) را از سیاست جدا کرد و نه سیاست را از امام و قیام او. اصل نظام و انقلاب مبتنی بر عاشورا بود؛ یعنی انقلاب حدوثا و بقائا مرتبط با کربلا و عاشوراست. البته گاهی برخی افراد سیاستزده میشوند و این نقطهای است که قبول نداریم.
گفتن سیاست کلی اسلام در مراسم عزاداری و بیان مطالبی همچون اینکه آیا تشکیل حکومت برای امام حسین(ع) حق بود یا تکلیف؛ ضروری است، ولی اینکه عزاداری امام را به فلان حزب و جناح و... بچسبانیم درست نیست. امام علی(ع) فرمودند: «لولا حضور الحاضر و قیام الحجه بوجود الناصر و لو اخذالله العلما...»، یعنی خداوند پیمان از علما و ائمه گرفته است و تشکیل حکومت تکلیف امام و ولی فقیه است، ولی حکومت سه رکن دارد؛ اول مردم و اگر مردم نباشند امام نمیتواند کاری از پیش ببرد و امام معصوم، مبسوطالید نخواهد بود.
ایکنا ـ ذائقه جوانان در عزاداریها تغییر کرده و همین سبب شده است که سبکهای خاص و اشعار جدیدی استفاده شود که مشکلاتی دارند.
استاد جامعهشناسی ما، شهید آیت در دانشگاه در دوره قبل از انقلاب میفرمود زمانی سرود ما این بود که «کارد را بکشم حمله کنم بر دیوار/ یا خود بکشم یا بروم دیدن یار/ و حالا به این شعر رسیدیم که «دوسِت دارم را تو به من کی میگی/ گمان کنم وقت گل نی میگی!»
زمانی به اشعار محتشم کاشانی و عمان سامانی رجوع میکردیم، ولی الان اشعار ما خیلی مبتذل شده است. نه پیام و نه وزن و زیبایی دارد و گاهی تا جایی به سوی ابتذال پیش میرود که حال انسان بد میشود. بنده مخالف نو شدن اشعار و تحول و نوآوری نیستم، ولی نباید عزاداری به بازیچه و استفاده از اشعار بیمحتوا تبدیل شود. باید اشعار متین و با وقار داشته باشیم. البته ایرادی ندارد سبک آن نیمایی و نو باشد، ولی نباید فاقد محتوا و پیام فاخر باشد؛ اشعار باید متناسب با مجلس امام حسین(ع) باشد؛ الان گاهی که نگاه میکنیم میبینیم نه شعر درست است و نه پیام و وزن درستی دارد.
ایکنا ـ به نظر برخی با وجود توسعه کمّی تبلیغات دینی در کشور، تأثیری که میبینیم چندان متناسب با هزینهها نیست. دلیل این ضعف را چه میدانید؟
اگر این مسئله را بپذیریم که تبلیغات ما با وجود حجم زیاد نفوذ کمتری دارد چند عامل میتواند داشته باشد؛ اول اینکه محتوای عزاداریها و تبلیغات دینی ما محتوایی که باید باشد نیست و در این مجالس باید روی عقاید اصلی کار شود. مسئله دیگر شیطنتها و تبلیغات منفی داخلی و خارجی و نقش اینترنت و فضای مجازی بر روی مردم و نسل جوان است که شوخیبردار هم نیست. دشمن اینقدر هزینه میکند و برنامهریزی دارد و اگر تأثیرگذاری نداشتند قطعاً این مقدار هم هزینه نمیکردند و روی این تبلیغات منفی حساب باز کردهاند. در کنار این عوامل، بد کار کردن ما هم مؤثر است؛ یعنی آفات و آسیبهای فرمی و شکلی و محتوایی فراوان هستند و لطمه هم زده است. لذا باید با شناسایی دقیقتر این آسیبها به رفع آن کمک کنیم آن وقت تاثیرگذاری بیشتری خواهیم دید.
مسئله دیگر اینکه باید انسجام و هماهنگی بین بخشهای مختلف تبلیغی وجود داشته باشد که الان جای آن خالی است؛ برخی اوقات شاهد کارهای موازی هستیم و اثر همدیگر را خنثی میکنند.
گفتوگو از علی فرجزاده
انتهای پیام