به گزارش ایکنا، کرسی ترویجی آراء تعلیمی و تربیتی شهید مطهری یکشنبه 29 مرداد در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) برگزار شد.
در این نشست حجتالاسلام و المسلمین اصغر اسماعیلی؛ پژوهشگر حوزوی سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
در باب تعلیم و تربیت مباحث زیادی گفته شده که من به آنها نمیپردازم و صرفا با ذکر مقدمه کوتاهی تربیت را از منظر شهید مطهری بررسی میکنیم. سعادت هر انسانی در گرو تربیتی است که در او شکل میگیرد و شخصیت انسان به واسطه تربیت رقم میخورد. شهید مطهری با نگاهی اسلامی و جهانبینی توحیدی در عرصههای مختلف قلم زدند که یکی از این عرصهها تعلیم و تربیت است. ایشان در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام و برخی آثار دیگر در این رابطه صحبت کردند. ایشان تربیت را فن تشکیل عادت میدانند کما اینکه علمای قبل از ایشان هم همین تعریف را ذکر کردند. نباید در تعلیم دنبال این باشیم ذهن متربی را از آموختهها پر کنیم بلکه باید قدرت ابتکار و خلاقیت را به متربی بدهیم.
نکتهای که در آثار شهید مطهری به چشم میخورد بحث اخلاق و تربیت است. هدف اخلاق را تسلط برخویشتن دانستند و از این نظر اخلاق نوعی از تربیت است. در اخلاق دنبال این هستیم یک خلق جدیدی حاصل شود، یک عادتی حاصل شود و اخلاق دارای بار ارزشی است ولی تربیت برای غیر انسان هم هست و در این صورت بار ارزشی ندارد.
ما در اینجا مبنای انسانشناسی را مطرح میکنیم چون انسان از عناصر اصلی بحث تربیت است. ایشان در مبانی انسانشناسی بیان کردند انسان دو ساحتی است و ترکیبی از جسم و روح است ولی آن چیزی که اصالت دارد روح انسان است و ما باید این اصالت را برایش قائل شویم. هدف اصلی ما پرورش روح انسان است و اگر به تربیت جسمی میپردازیم از باب مقدمه است تا به کمال معنوی و روحانی مطلوب دسترسی پیدا کنیم.
بعد از اینکه مبانی تعلیم و تربیت و مبنای انسانشناسی را مطرح کردیم بحث اهداف مطرح است. ایشان اهداف تربیت را به اهداف نهایی و میانی تقسیم میکند. قرب الهی هدف نهایی است و ایجاد روح علمی و تامین سعادت فردی و اجتماعی و تزکیه نفس اهداف میانی است.
شهید مطهری اصل را به عنوان قاعده کلی و ثابت تعریف کردند. بر این اساس ایشان یکی از اصول تربیت را لزوم آغاز تربیت از دوران کودکی میدانند. شاکله انسان در سالهای اول زندگی رقم میخورد و شش سال اول نقش بسیار کلیدی در تربیت دارد لذا یکی از اصول تربیتی، آغاز تربیت از دوره کودکی است. اصل دوم پاسخگویی به نیازهای طبیعی کودک است. یکی از نیازهای کودک بازی است. در سیره پیامبر(ص) هم این مسئله را مشاهده میکنیم. اگر بخواهیم با کودک رفاقت داشته باشیم باید از طریق نیازهای طبیعی باشد که یکی از آنها بازی است. اگر ما به کودک اجازه بازی ندادیم در زمان بزرگسالی نمیتواند بزرگسال خوبی باشد.
اصل سوم لزوم همهجانبه بودن تربیت است یعنی نگاه جامع به تربیت. کودک استعدادهای مختلفی دارد و نباید روی یکسری استعدادهای خاص تمرکز کنیم بلکه باید نگاه جامع داشته باشیم تا بتوانیم تعلیم و تربیت جامعی داشته باشیم. اصل چهارم پرهیز از نازپروردگی است. نباید هیچگاه کودک را در فضای ایزوله قرار دهیم و همه موانع را برداریم و بعد انتظار داشته باشیم کودک رشد کند. انسان باید در محیط طبیعی قرار بگیرد و عوامل و موانع رشد سر راهش باشد تا به رشد دست پیدا کند. در فلسفه عبادات هم مناسک و عباداتی مثل روزه برای این است که انسان نازپرورده نشود.
اصل پنجم اعتدال است. اینکه انسان همیشه بر سبیل اعتدال و میانهروی حرکت کند و از افراط و تفریط پرهیز داشته باشد. در دوران کودکی باید مواظب باشیم در بحث عبادات تحمیل و تلقین افراطی نداشته باشیم. اصل ششم آزادی است. ایشان بیان میکند آزادی یکی از نیازهای موجود زنده است و تعلیم و تربیت بدون اختیار و آزادی عمل معنایی نخواهد داشت. شرط عمل به تکالیف دینی و اصلا فلسفه بهشت و جهنم مبتنی بر اصل آزادی است. لذا باید به اصل آزادی هم توجه کنیم. این شش اصلی است که از آثار شهید مطهری استخراج میکنیم.
بحث بعدی مراحل تعلیم و تربیت از نگاه شهید مطهری است. از نظر ایشان تربیت را باید بر تعلیم مقدم کنیم. یکی از علل اینکه تربیت بر تعلیم مقدم است آیه قرآن است که «یزکیهم» را بر «یعلمهم» مقدم کرده است. تربیت از دوران جنینی و حتی قبل از آن آغاز میشود. لذا در روایات هم هست وقتی میخواهید همسری انتخاب کنید توجه داشته باشید که این شخص در آینده مادر فرزندان شما خواهد بود.
ایشان تقسیمبندی کلی را در باب مراحل تعلیم و تربیت دارند و آن را به دو دوره پیش از هفت سالگی و بعد از هفت سالگی تقسیم میکنند. پیش از هفت سالگی آموزش رسمی وجود ندارد. شروع این دوره با تحصیلات رسمی است و زمان مناسبی است که کودک میتواند به شکوفایی برسد و استعدادهای اخلاقی و معنوی در او معنا پیدا میکند.
بحث بعدی این است کودکی که در مسیر رشد قرار گرفته چه عوامل و موانعی سر راهش است. دو جور عوامل داریم: درونی و عوامل بیرونی. عوامل درونی چیست؟ آنهایی که از درون و ذات انسان سرچشمه میگیرند و نیازمند رخدادها و پدیدههای بیرونی نیستند مثل تعقل و تفکر. اگر به خوبی از اینها استفاده نکنیم تبدیل به مانع خواهد شد. عوامل بیرونی، خارج از انسان هستند ولی بر شخصیت او موثرند مثل والدین دوستان یا شغل.
بحث بعدی روشهای تربیت است. اولین روش برای این منظور تشویق و تنبیه است. شهید مطهری بر این مسئله تاکید دارند که کودک باید بداند برای چه تشویق میشود و برای چه تنبیه میشود. تفکر روش دیگری است که مطهری به آن پرداخته؛ این تفکر در سه ساحت است: ساحت آفرینش، ساحت تاریخ و ساحت نفس. مورد بعد تربیت رفتاری یا دعوت عملی است که بهترین شیوه تربیت است. روش دیگر محبت است به عنوان مثال اگر کودک را با اظهار محبت دعوت به نماز کنیم باعث میشود کودک رشد کند. اساسا منطق اسلام منطق محبت است و محبت را در حد اعلای خودش به کار برده است. آخرین روش وعظ و خطابه است. خطابه یک فن است که اثر اجتماعی دارد و موجب میشود عقیدهای تضعیف یا تقویت شود.
سیر تربیتی در آثار شهید مطهری از این جهت مفید است که یک معلم این سیر را در نظر خود قرار دهد و از آن استفاده کند. در این سیر توضیح داده شده مرحله به مرحله چگونه میتوانیم کودک خود را تربیت کنیم.
انتهای پیام