به گزارش ایکنا، نشست «تاثیر گفتوگو در گرایش به دینداری» با سخنرانی یوسف خانمحمدی؛ عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی 19 شهریور در پژوهشکده اندیشه دینی معاصر برگزار شد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
من قبل از اینکه وارد اصل موضوع شوم مقدمهای عرض میکنم. انسان به صورت ذاتی، مدنی بالطبع است یعنی اگر بخواهد استعدادهایش شکوفا شود و از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل شود نیازمند است در جامعه زندگی کند. از طرف دیگر انسانها علایق، منافع و گرایشات مختلفی دارند. حتی انسانهای دوقلوی همسان هم در همه چیز یکسان نیستند. پس اگر ما این بحث را بپذیریم که انسان در جامعهای که زندگی میکند با دیدگاهها و افکار مختلف مواجه است و از آن طرف منافع متضادی در جامعه هست چراکه امکانات با محدودیت مواجه است و همین امر موجب میشود منافع متضادی در میان افراد جامعه به وجود آید.
وقتی انسانها با اختلافات و تضاد دیدگاهها مواجه میشوند دو راه بیشتر وجود ندارد یکی از این راهها که راه پرهزینهای هم هست این است؛ برای اینکه جامعه را یکسان کنیم و به اهدافی که طراحی کردیم نائل شویم مجبوریم با صداهایی که با ما هماهنگ نیست تا حدودی برخورد کنیم و نتیجه آن برخورد هم خشونت در جامعه است. یکی دیگر از راههایی که وجود دارد و مفیدترین و کمهزینه ترین راه برای رسیدن به اجماع و خرد جمعی است، همین گفتوگو است.
گفتوگو خیرات زیادی دارد. وقتی ما به آموزههای دینی نگاه میکنیم میبینیم در مورد گفتوگو در قرآن بحثهای بسیار مهمی وجود دارد و حتی اصل گفتوگو در قرآن آمده است. علاوه بر قرآن، عقل بشری هم در طول تاریخی به این نتیجه رسیده است که اگر بخواهیم به یک تصمیمی در جامعه برسیم بهترین راه و موثرترین راه، راه گفتوگو است و اگر گفتوگو کنیم تضارب آرا به وجود میآید و نتیجه آن رسیدن به خرد جمعی است که ما را در حل معضلات جامعه به هدف مطلوبی که دنبال میکنیم میرساند.
وقتی ما به واژه گفتوگو نگاه میکنیم میبینیم در ادبیات جدید بحث زیادی در این رابطه صورت گرفته است. دیالوگ یا گفتوگو جریان دانش یا معنا است بلکه کهنترین معنای لوگوس با هم جمع کردن و گرد آوردن است و بیانگر آگاهی ذاتی از روابط میان چیزها در دنیای طبیعی است. در این معنا بهترین ترجمه لوگوس همان ارتباط است. اگر ما این معنا را در نظر بگیریم، در خود قرآن هم چندین مفهوم در این زمینه وجود دارد که یکی از آنها «حوار» است که در چند آیه به این مسئله اشاره شده است. علاوه بر این کلمات «قول» و «جدال» نیز ناظر به گفتوگو است و در مجموع بیش از پانصد آیه در قرآن درباره گفتوگو است.
پس علاوه بر اینکه تجربه زیسته بشری برای ما مطرح میکند که گفتوگو در جامعه و در جمعی که زندگی میکنید بهترین روش است، در آموزههای دینی مخصوصا قرآن که مهمترین متن تمدنساز جامعه اسلامی است، خیلی جدی مورد توجه قرار گرفته است.
در بیان سطوح گفتوگو میتوانیم اینطور بگوییم که اگر بنیاد خانواده خودمان را به گفتوگو بگذاریم هم گفتوگو باعث رشد تمام اعضای خانواده میشود و هم تصمیماتی که گرفته میشود با کمترین مقاومت اجرا میشود و نوعی همافزایی در خانواده ایجاد میشود. دومین سطح، سطح جامعه است. اگر ما بخواهیم در جامعه یک تصمیمی بگیریم باید این تصمیم به گفتوگو گذاشته شود. پس باید در جامعه هم بحث گفتوگو را جدی بگیریم. تجربه بشری این را نشان میدهد جوامع موفق وقتی تن به گفتوگو دادند توانستند از بزرگترین بحرانها و چالشها عبور کنند و جامعه را یک گام پیش ببرند ولی هر جا گفتوگو نبود و نظر اقلیت بر اکثریت غالب بود و جامعه به صورت پویا مشارکت نداشت، با مشکلات بسیار مواجه شدیم. اگر مردم در تصمیمات مشارکت داشته باشند هنجارها در جامعه ساخته میشود و قانون حمایت حداکثر را به همراه خواهد داشت و مقاومت کمتری در برابر آن شکل میگیرد.
در نتیجه یکی از چیزهایی که خیلی مهم است این است که مشارکت را در سطح ملی و کلان پیگیری کنیم. ما در تجربههای موفقی که بعد از انقلاب داشتیم مثل جنگ تحمیلی شاهدیم که امام راحل آمد دفاع از جامعه را به خود مردم واگذار کرد و از خود مردم کمک خواست و توانست در آن وضعیت حساس این ابربحران را سر و سامان بدهد.
علاوه بر این در سطح منطقهای هم نیازمند گفتوگو هستیم. ما حتی در منطقهای که زندگی میکنیم نیاز به گفتوگوهای دائمی داریم و برای رسیدن به منافع ملی خودمان باید به این امر توجه کنیم. در سطح بین المللی هم نیاز به گفتوگو است و هر کشوری بتواند در بحث گفتوگو آمادگی جدی داشته باشد میتواند موفق شود.
گفتوگو شاخصها و ویژگیهایی دارد. وقتی ما میخواهیم جوانی را دعوت به دین کنیم گفتوگو باید چند ویژگی داشته باشد. اولین ویژگی اصل تساوی طرفین است یعنی وقتی با کسی صحبت میکنیم یکطرفه نباشد و خود را متغیر مستقل و طرف مقابل را متغیر وابسته نبینیم. اگر نگاه ما از بالا به پایین باشد و تصور کنیم طرف مقابل ما عوام است، شکست میخوریم و دوران این نگاه گذشته است. اگر ما به قالبهایی که با زمانه ما ناهماهنگ است بچسبیم حرفی که میزنیم برای مخاطبمان نامفهوم است یعنی حرفهایی که میزنیم به نیازهای طرف مقابل پاسخ نمیدهد.
وقتی ما میخواهیم با افراد گفتوگو کنیم باید در موضوع گفتوگو تخصص داشته باشیم. یکی از آسیبهای جدی که باعث دینگریزی جوانان میشود این است طرف بدون تخصص وارد بحثهای تخصصی میشود لذا هیچوقت به نتیجه نمیرسیم.
شاخص سوم در گفتوگوها اصل تمرکز است یعنی وقتی با کسی صحبت میکنیم تمرکزمان بر موضوعات مشترکی باشد که طرف مقابل هم قبول دارد نه اینکه بر نقاط اختلافی دست بگذاریم. چهارمین ویژگی دوری از بحثهای تنشزا است یعنی اگر ما با مخاطب خودمان اختلاف نظر جدی داریم، در گفتوگو وارد آن قسمتهایی که اختلاف نظر داریم نشویم.
پنجمین اصل هم اصل امیدواری است یعنی وقتی وارد بحث تبلیغ دین میشویم باید خوشبین باشیم و به نتیجه حرفهایی که میزنیم امیدوار باشیم. پس گفتوگو بهترین سازوکار است برای اینکه از این ظرفیت در تبلیغ دین استفاده کنیم.
انتهای پیام