کد خبر: 4171974
تاریخ انتشار : ۰۸ مهر ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۷
چالش‌های شناخت تمایز محمد(ص) قرآن و محمد امویان/ 4

ردیابی عوامل تخریب شخصیت پیامبر(ص) در جهان اسلام

استاد جامعه المصطفی(ص) در گفتاری به مناسبت میلاد نبی اعظم(ص) تأکید کرد: در ماجرای تخریب شخصیت رسول خدا در درون جهان اسلام و توسط خود مسلمانان، رد پای یهود مدینه و منافقانی که قبلاً از اهل الکتاب بودند و با لطایف‌الحیلی توانستند تفاسیر توراتی و اسرائیلیات را وارد ادبیات حدیثی و تفسیری کنند و نیز دستگاه‌های سلطنت امویان کاملاً مشهود و قابل ردیابی است.

محمدعلی میرزاییحجت‌الاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی، استاد جامعه‌ المصطفی(ص)، در سلسله گفتارهایی به مناسبت میلاد پیامبر اعظم(ص)، به مقایسه شخصیت حضرت محمد(ص) از منظر قرآن کریم و روایات جعلی ساخته و پرداخته امویان با موضوع «چالش‌های شناخت تمایزات محمد(ص) قرآن و محمد امویان» پرداخته است که بخش چهارم آن را در ادامه می‌خوانید:  

تحلیل یکپارچه و پیوسته و منسجم از نشانه‌گرفتن شخصیت، عصمت، تعادل و سلامت روانی و انفسی رسول خدا و روش اصلاح روند فاجعه بار تعامل با رسول‌الله(ص)

وقتی رسول خدا در حد یک انسان معمولی و حتی کمتر از معمولی، بیمار می‌شود، بر اثر درد شدید هذیان می‌گوید، فراموش می‌کند، افسردگی بیمارگونه می‌گیرد، آیاتی را به غلط به خدا نسبت می‌دهد، مکرراً به فکر خودکشی می‌افتد، مؤمنانی را بی‌جهت و بدون ارتکاب گناهی لعن، سب و فحش می‌دهد و آنان را شلاق می‌زند و ده‌ها نسبت و افترای دیگر به او، معلوم است که مرجعیّت و اعتبار  او نزد هر عاقلی به‌شدت آسیب می‌بیند.

این وضعیتی بود که روایات برای ما ساخته‌اند. حال باید به خود بیاییم و واقعاً ببینیم این اوصاف عجیب و غریب که در واقع جنایت در حق رسول خدا، دین اسلام، قرآن و بلکه توهین به عقل و حکمت و کل بشریت است، لایق رسول الله هست؟ آیا می‌شود اصحاب درجه اول او، در محضر مبارک او بدون خجالت بگویند، قرآن برای ما بس است، او دارد هذیان می‌گوید یا بر اثر شدت درد این درخواست را دارد؟   

خلاصه مطلب این است که این شخصیت‌پردازی از رسول خدا کاملاً تخیلی و غیر واقعی است. هیچ کدام از این وقایع یا نیفتاده است و یا حاکی از توهم و تخیل و کوتاه‌نگری مردم است و شأن و منزلت و مقام رسول الله از همه این توهین‌ها و تخریب‌ها و نسبت‌های ناروا، پاکیزه و منزه است. گرچه ادله عقلی فراوانی برای ابطال این شخصیت‌پردازی و چهره مصنوعی از رسول خدا قابل اقامه است، اما بحمدالله و لطفه، صدها آیه قرآن مستقیما برای شناخت سیره رسول‌الله(ص) و شخصیت او قابل استفاده است. معلوم است که هر جا رسول خدای احادیث با رسول خدای قرآن کریم ناسازگار بودند بی درنگ باید کلام معصوم و محکم الهی را مقدم نمود و احادیث مزبور را کنار گذاشت.

ردپای یهود در تخریب چهره رسوال‌الله(ص)

در ماجرای تخریب شخصیت رسول خدا در درون جهان اسلام و توسط خود مسلمانان، رد پای یهود مدینه و منافقانی که قبلا از اهل الکتاب بودند و با لطایف‌الحیلی توانستند تفاسیر توراتی و اسرائیلیات را وارد ادبیات حدیثی و تفسیری کنند و نیز دستگاه‌های سلطنت امویان کاملاً مشهود و قابل ردیابی است.

و اینک ماییم و دو چهره کاملاً ناسازگار و گاه متناقض با یکدیگر از رسول‌الله؛ یکی نبی و رسول‌الله در منابع تاریخ و حدیثِ مسلمانان که وصف آن گذشت و ناسازگاری آن با شخصیت واقعی پیامبر قطعی است، و آن دگر، چهره تابناک و مشعشعی است که قرآن آن را سراج منیر، نور، خلق عظیم، رحیم و رؤوف و ملازم با وحی الهی و معصوم و خطاناپذیر و همواره بر صراط مستقیم الهی است. محمدی که در صدها آیه قرآن کریم مقام کریم و محمودِ او، مکانت، اوصاف مطهر و سیره عملی او ترسیم شده است.

در این چهره، تمام جاذبه‌های معنوی، صفات اخلاقی و حکمت و معارف ناب او بازتاب یافته است. اتهامات و افترائات و اوصاف ناروایی که مشرکان و کفار قریش و یهودیان و دیگر نحله‌های آن زمانه به او می‌بستند، دفع و خنثی شده و نورانیّت و طهارت خاتم‌الانبیا که نور اعظم الهی در تاریخ بشریت است، مصون و محفوظ است.

مرجعیت ثقلین؛ ضامن مصونیت شخصیت قرآنی رسول‌الله(ص)

گرچه تمام تلاش‌ها به کار رفت تا مسیر تاریخ اسلام با نقشه‌های بسیار زیاد و پیچیده دشمنان آگاه و دوستان نا آگاه و دنیاطلب، از رهگذر تحریف شخصیت پیامبر(ص) و از خط مستقیم خارج کردن سنت و تبیین قرآن، به‌کلی دستخوش تغییر و تحول شود و از ریل طبیعی خود خارج گردد،که پیچیده‌ترین آن در ماجرای جلوگیری قطعی و آشکار از وصیت رسول‌‌الله(ص) و نسبت‌دادن‌های عجیب و نامعقول و غیر قابل قبول به پیامبر در بستر بیماری مرگ و اعلام رسمی استغنای از «سنت» و تدوین آن خود را نشان داد و آن گاه، نمودِ آن در قالب ورود مستقیمِ امویان و عباسیان و دستگاه‌های قدرت به فرایندهای «تدوین سنت» یا در واقع، سنت‌سازی و حدیث‌پردازی و دست‌بردن به سنت واقعی رسول‌الله(ص) نمایان شد اما تدبیر الهی چیز دیگری مقدر کرده بود.

حدیث ثقلین در تاریخ اسلام به یکی از متواترترین، قطعی‌ترین و با اهمیت‌ترین احادیث تمام تاریخ مسلمانان تبدیل شد. توجه به این حدیث و ابعاد آن این مطلب را اثبات می‌کند. تعداد طرق و صحابه‌ای که آن را نقل کرده‌اند شگرف است. آنان به دنبال جلوگیری از وصیت رسول‌الله(ص) بودند، حالا این حدیث ثقلین که صورت و قالب وصیتی دارد و تعابیری چون: « انی تارک فیکم»،« ترکت فیکم» یا «خلّفتُ فیکم» و هم چنین تعبیر «يَا أَيُّهَا النَّاسُ ! أَلاَ وَيُوشِكُ أَنْ أُدْعَي‌ وَأُجِيبَ» که همگی کما یش دلالت بر قرب رحلت و صورت وصیت داشتن آن دلالت دارند ،دقیقا همان ماموریت رسول‌الله(ص) برای وصیت به امری که اگر امت آن را داشته باشد تا قیامت به راه ضلالت نخواهد رفت، تحقق یافت. با این تفاوت که اگر این سخنان را در آن لحظات فتنه و منازعه اصحابش نزد او می گفت، حتماً همان‌ها که گفتند این سخنان از باب فشار درد و هذیان است، آن سخن را ابطال می‌کردند، اما حدیث ثقلین در مناسبت‌ها و فرصت‌های گوناگون بر زبان آمده و هیچ کسی نمی‌تواند در صدور آن از آن حضرت تشکیک کند.

خدای متعال شاهد است که این قلم در این لحظات به هیچ روی قصد کوبیدن مذهبی و بالابردن مذهبی را ندارم. اصولاً هدفم طرح چالش تصاویر متناقض از شخصیت رسول خدا در قرآن و حدیث و فراخوانی به قرآن برای بازسازی این شخصیت و ارائه آن به بشریت تا روز قیامت است. البته با مباحث بالا به این نتیجه هم رسیدیم که پیامبر اکرم(ص) چنین رسالتی را ادا کرد و چنین وصیتی را ابلاغ فرمود. او با وصیت کردن به ثقلین، به طور قطع و جزم تکلیف مسلمانان را روشن نمود. اگر قرآن و عترت او در کنار هم و با هم حفظ شوند و مردم به آنان متمسک گردند و معارف و اندیشه‌ها و نیز اعمال و کنش‌های آنان با قرآن و عترت هماهنگ باشد بی تردیدهیچ اعوجاج و گمراهی در مسیر کلی آنان رخ نخواهد داد.

گرچه ما در این مقال، بر مرجعیت قرآن کریم برای بازیابی شخصیت واقعی رسول‌الله تأکید کردیم اما مطابق ثقلین، تفسیر عترت پیامبر(ص) از قرآن قابل تفکیک نیست. عترت پیامبر مطابق حدیث ثقلین مرجعیت ناب و تحریف نشده سیره و سنت رسول‌الله(ص) به شمار می‌روند.

در این چهره ملکوتی و قرآنی رسول‌الله(ص)، حسبنا کتاب الله وقتی به معنای نفی سنت رسول‌الله(ص) است، هیچ جایگاهی ندارد. اطاعت رسول‌الله(ص) و اطاعت الهی قابل تفکیک نیستند. امکان تحقق اسلام و غایات آن با بسنده‌کردن به قرآن و منع تدوین و تبیین سنت واقعی که مبنای ده‌ها سال از صدر اسلام پس از رحلت رسول‌الله(ص) بود، وجود ندارد.

انتهای پیام
captcha