طوفان الاقصی؛ جنگ «پیش‌دستانه» در مقابل سیاست «چمن‌زنی» صهیونیست‌ها + صوت
کد خبر: 4180318
تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۴۰۲ - ۰۷:۳۳
آجرلو بیان کرد:

طوفان الاقصی؛ جنگ «پیش‌دستانه» در مقابل سیاست «چمن‌زنی» صهیونیست‌ها + صوت

کارشناس مسائل غرب آسیا با اشاره به برخی شبهه‌ها درباره اقدام حماس به عملیات طوفان الاقصی بدون براورد دقیق از نوع واکنش رژیم صهیونیستی، با تحلیل این عملیات از منظر «جنگ پیش‌دستانه» گفت: صهیونیست‌ها در هر دوره‌ براساس سیاست «چمن‌زنی» هر از گاهی یک عملیات گسترده در غزه را برای از بین بردن یا کاهش توان نظامی مقاومت انجام می‌دادند و زمان وقوع این عملیات در این برهه به دلیل ارتقای توان نظامی مقاومت نزدیک بود و مقاومت ناگزیر از اجرای چنین عملیاتی بود.

حسین آجرلو، کارشناس مسائل غرب آسیا

حسین آجرلو، مدیر گروه غرب آسیا و شمال آفریقای مؤسسه بین‌المللی ابرار معاصر و کارشناس مسائل غرب آسیا، در گفت‌وگو با ایکنا، درباره تحلیل خود از سخنرانی اخیر سیدحسن نصرالله و پیام‌های آن به آمریکا، رژیم صهیونیستی از یکسو و حامیان محور مقاومت از سوی دیگر گفت: اصولاَ موضع‌گیری‌ها، کنش‌ها و واکنش‌های جبهه مقاومت هم در قالب عملیاتی و میدانی مانند عملیات طوفان الاقصی، براساس عقلانیت و محاسبه حماس و مقاومت فلسطین بوده و هم در صحنه مدیریتی و افکار عمومی نیز سیدحسن نصرالله در حوزه کلان منطقه‌ای مقاومت و داخلی لبنان موضع عقلانی و حکیمانه‌ای را اتخاذ کرد. پس از سخنرانی اخیر دبیرکل حزب‌الله لبنان بیشتر کسانی که آن را نشانه عقب‌نشینی تحلیل کردند، شناخت عمیقی از مقاومت ندارند. 
 
وی در تشریح ویژگی‌های برجسته مقاومت که شناخت آنها موجب فهم دقیق و بهتر محورهای سخنان سیدحسن نصرالله می‌شود، گفت: جبهه مقاومت یک نیروی انقلابی و تکلیف‌گرا است که هدف اصلی آن در منطقه آزادی قدس شریف و سرزمین‌های اشغالی و پابان دادن به حضور و دخالت آمریکا در غرب آسیا است. از سوی دیگر آنچه باعث مانایی مقاومت تا به امروز شده این است که این اهداف را با عقلانیت پیش‌ می‌برد. به عبارتی مقاومت در نظر گرفتن اهداف و آرمان‌های بلند را همراه با عقلانیت، برنامه‌ریزی و حکمت دنبال می‌کند و این دو را در تضاد با هم نمی‌بیند.
 

بیشتر بخوانید:


 
آجرلو اظهار کرد: براین اساس وقتی پس از چند روز و با فروکش کردن احساسات به فرازهای سخنان سید مقاومت می‌نگریم متوجه برجستگی چند بخش از سخنان وی می‌شویم. اول اینکه این سخنان نشان داد علیرغم همه مسائل و فشارها، مقاومت توانسته در قالب سیاست «وحدت عرصه‌ها» اقدام کند و طرفین مختلف مقاومت به همدیگر کمک کرده‌اند. به همین دلیل است که سیدحسن نصرالله اعلام کرد ما از روز اول در این جنگ بوده‌ایم و اقدامات حزب‌الله از 8 اکتبر تا امروز بسیار درخور توجه و برجسته‌ای بوده است.

 

دو هدف مهم محور مقاومت در جنگ غزه 

 

وی افزود: دیگر محور مهم سیدحسن نصرالله اعلام دو مسئله مهم مدنظر مقاومت بود؛ برقراری آتش‌بس و فراهم شدن ارسال کمک‌های انسانی به نوار غزه و به پیروزی رسیدن حماس. به نظر می‌رسد هر نوع ورود احساسی و غیر عقلانی، چه کم یا زیاد، هر دو مسئله را تحت تأثیر قرار می‌داد و عرصه‌های جنگ را گسترش می‌داد و این مطلوب مقاومت نیست که هم مردم بیشتری آسیب ببینند و هم پیروزی حماس کمرنگ شود.
 
این کارشناس مسائل غرب آسیا با اشاره به ضرورت نگاه راهبردی به سخنان سیدحسن نصرالله گفت: صهیونیست‌ها به دنبال این بودند که با یک اقدام پر سر و صدای تبلیغاتی وارد مرحله دوم عملیاتی خود شوند و گروه‌هاتی مقاومت را از چند جهت مورد تهاجم قرار دهند که این سخنان جلوی آنها را گرفت. در واقع این سخنان ضمن حفظ اقدامات حزب‌الله و انصارالله از شمال و جنوب، مانع از ماجراجویی جدید صهیونیست‌ها با کمک آمریکایی‌ها در منطقه شد و این دلالت بر وجه حکیمانه سخنرانی سیدحسن نصرالله در کنار وجه انقلابی آن بود. 

 

پاسخ به یک شبهه؛ حماس برآوردی از تبعات طوفان الاقصی کرده بود؟

 

آجرلو درباره طرح این شبهه که حماس تصور و برآوردی از این حجم جنایت و کشتار صهیونیست‌ها پس از عملیات طوفان الاقصی نداشت، گفت: مقاومت فلسطین چاره‌ای جز انجام این عملیات نداشت. غربی‌ها دائم اینگونه تبلیغ می‌کنند که گروه‌های مقاومت به خاطر منافع خودشان اقدام می‌کنند اما واقعیت این است که این گروه‌ها جز انجام این گونه اقدامات راه دیگری پیش روی خود نداشتند. اقدامات صهیونیست‌ها در کرانه باختری و به ویژه در مسجدالاقصی به حد غیر قابل قبولی رسیده بود به نوعی که هر روز به بهانه‌های مختلف افرادی را شهید یا اسیر می‌کردند و مقاومت فلسطین اگر اقدامی انجام نمی‌داد، این اقدامات وحشیانه صهیونیست‌ها روند صعودی به خود می‌گرفت و با توجه به رویکردهای افراطی در کابینه نتانیاهو این اتفاقات در آینده تشدید می‌شد و این یکی از مسائلی بود که از سوی حماس به منزله یک خط قرمز بارها مطرح می‌شد.
 
وی ابراز کرد: مسئله دوم این است که صهیونیست‌ها تقریبا تمام اقدامات خود را به سمت عادی‌سازی روابط با اعراب سوق داده بودند و عادی‌سازی روابط با عربستان و چند کشور اسلامی در عمل مسئله فلسطین را به حاشیه می‌برد و این فرصتی را برای رژیم صهیونیستی فراهم می‌کرد که به راحتی کوچ اجباری فلسطینی‌ها را عملیاتی کند در حالی که الان برای اجرای این برنامه با سختی و مخالفت بسیاری از کشورها مواجه هستند.
 

اتخاذ سیاست «جنگ پیش‌دستانه» در مقابل سیاست «چمن‌زنی» 

 
آجرلو در ادامه با تحلیل عملیات طوفان الاقصی برمبنی مسئله «جنگ پیش‌دستانه» گفت: رویکرد صهیونیست‌ها ثابت کرده که در هر دوره‌ براساس سیاست «چمن‌زنی» هر از چندگاهی یک عملیات گسترده در غزه برای از بین بردن یا کاهش توان نظامی حماس یا جهاد اسلامی انجام می‌دادند و زمان وقوع این عملیات به دلیل ارتقای توان نظامی گروه‌های مقاومت فلسطینی در این برهه نزدیک شده بود. (چمن‌زنی: سیاستی که به دنبال کنترل قد چمن‌هاست. اگر راهی برای نابودی چمن‌ها وجود ندارد، حداقل باید مسیری را طی کرد که مانع از گستردگی و بلند شدن طول چمن‌ها شود.) برهمین اساس مقاومت فلسطین باید این حمله پیش‌دستانه را انجام می‌داد. 
 
آجرلو با اشاره به پشتوانه حمایتی این عملیات در بین مردم غزه گفت: مردم غزه با وجود این همه شهید و مجروح و تخریب منازل خود، باز هم از مقاومت حمایت می‌کنند و حتی وقتی کسی زنده از زیر آوار خارج می‌شود شعار حمایت از مقاومت سر می‌دهد. نباید فراموش کرد که مردم غزه حدود 16 سال است که تحت سخت‌ترین و بدترین شرایط زندگی می‌کنند و جنایات و کشتارهای اسرائیل اتفاق جدیدی برای آنها محسوب نمی‌شود. در همین چند سال اخیر حدود 6 هزار فلسطینی براثر حملات صهیونیست‌ها شهید شده و حدود هزاران نفر نیز در بیمارستان‌ها براثر کمبود دارو از دنیا رفته‌اند و این به غیر از مجموعه مشکلات شدید معیشتی و زیستی مردم در این منطقه کاملا محاصره شده است.
 
این کارشناس مسائل غرب آسیا تأکید کرد: در واقع همه این مصائب و تنگناها مقاومت را ناگزیر از انجام این عملیات کرده بود. حال پیروزی این عملیات در چنین وضعیتی یک نقطه عطف برای فلسطینی‌ها و مردم غزه محسوب می‌شود و آنها به خوبی می‌دانند این پیروزی عواقب و تبعاتی دارد و آنها در این روزها هزینه پیروزی خود را می‌دهند و این نمی‌تواند عقلانی و محاسبه شده بودن این عملیات را زیر سؤال ببرد.
 

هدف نهایی اسرائیل و موانع پیش رو

 
آجرلو در پاسخ به این سؤال که هدف نهایی اسرائیل از این جنگ چیست و چقدر قابلیت رسیدن به این اهداف ترسیم‌شده وجود دارد، گفت: هدف اصلی مدنظر صهیونیست‌ها این است که یک کوچ اجباری در نوار غزه اتفاق بیفتد و این منطقه دچار خلأ  جمعیتی شده و آنها بتوانند سلطه امنیتی بر این منطقه پیدا کنند و نابودی حماس نیز ذیل این هدف اصلی قرار می‌گیرد اما چند عامل، مانع اصلی تحقق این هدف صهیونیست‌ها است که از جمله آنها می‌توان به مقاومت سرسختانه مردم غزه و عدم پذیرش خروج از غزه، حضور گروه‌های مقاومت، مخالفت جدی کشورهای اسلامی، عدم توان نظامی و امنیتی رژیم صهیونیستی برای تحقق این خواسته و در نهایت افزایش فشارهای جهانی در برابر این اقدام به مثابه جنایت علیه بشریت اشاره کرد.
 
کد
 
وی ادامه داد: همچنین رسیدن به این هدف جز با یک جنگ طولانی امکان‌پذیر نیست و تجربه ثابت کرده صهیونیست‌ها به دلیل فقدان مزیت ژئوپلیتیک و ضعف در حوزه اقتصادی در جنگ‌های بلندمدت و فرسایشی دچار چالش‌های جدی و خسارات بعضا جبران‌ناپذیر می‌شوند.
 

اشتراک نظر کامل آمریکا و اسرائیل

 
آجرلو درباره ارزیابی خود از سیاست‌های آمریکا در این جنگ و بروز نوعی تناقضات در این سیاست‌ها گفت: آمریکا به دنبال این است که اولاً؛ رژیم صهیونیستی مجددا بتواند به یک ثبات امنیتی برسد و همچنان مهمترین متحدش در منطقه باقی بماند و ثانیاً؛ گروه‌های مقاومت در غزه از بین رفته یا بسیار ضعیف شوند. لذا از منظر اهداف یک اشتراک نظر بین اسرائیل و آمریکا وجود دارد اما آمریکایی‌ها به دلیل دوری از این منطقه یک نگاه راهبردی دارند و به همین جهت طرح آتش‌بس موقت را مطرح می‌کنند اما در نهایت همان اهداف اساسی رژیم صهیوینستی را دنبال می‌کنند.    
 
گفت‌وگو از مهدی مخبری
انتهای پیام
captcha