کد خبر: 4184707
تاریخ انتشار : ۰۷ آذر ۱۴۰۲ - ۲۱:۲۸
حجت‌الاسلام محمدی شاهرودی بیان کرد:

بیشتر شبهات مذهبی ساخته وهابیون است

استاد حوزه و کارشناس دینی با اشاره به شبهات دینی، تأکید کرد: به نظر بنده، وهابیون این نوع شبهات را ایجاد می‌کنند تا بین شیعه و سنی اختلاف بیندازند و واکنش یک گروه را نسبت به دیگری برانگیزند ولی ما دنبال این مسائل نیستیم گرچه از حقایق و معارف اهل بیت(ع) عالمانه و مخلصانه دفاع می‌کنیم.

محمدی شاهرودیبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین رضا محمدی شاهرودی، استاد حوزه و کارشناس دینی، 7 آذرماه در ادامه سلسله جلسات پاسخگویی به شبهات مرتبط با ایام فاطمیه که از سوی مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه در حال برگزاری است، گفت: منشأ شبهه عوامل گوناگون و مختلف است؛ یکی غرض‌ورزی و تعصب کور و جاهلی و لجاجت و دیگری جهل و نادانی نسبت به یک مسئله است و هر چه باشد مبنای عقلانی ندارد و به تعبیری، هم مبنا فاسد و غلط است و هم روشی که به کار گرفته شده است.  

وی با بیان اینکه مبنای فاسد را ای کاش با روش درست بیان می‌کردند ولی نه مبنا درست است و نه روش، منطقی و علمی، افزود: ای کاش کسانی که برخی از این شبهات را مطرح کرده و می‌کنند به نهج‌البلاغه رجوع کرده بودند و یا به مصادر و منابع قدیمی و گذشته سر می‌زدند نه اینکه بخواهند تاریخ را با روش عقلی بررسی کنند. بیان شده است که علوم را چهارگونه طبقه‌بندی می‌کنند یعنی وقتی موضوع، ریاضی است نمی‌توان آن را در فیزیک و فلسفه بحث کرد و یا وقتی موضوع تاریخ است نمی‌توان آن را در دستگاه فلسفی و ریاضی و ... مورد بحث قرار دهیم.

محمدی شاهرودی با بیان اینکه موضوعات تجربی هم با روش عقلی و برعکس ممکن نیست، اظهار کرد: شبهه‌ای که در این عرصه و مرتبط با مسائل صدر اسلام آن هم با بی‌ادبی مطرح شده، این است که در قضیه تغییر مسیر جانشینی پیامبر اکرم (ص)، چرا امام علی(ع) در این مسئله قیام نکرد؟ آیا قدرت این کار را نداشت یا اینکه قدرتش را داشت ولی از قدرت خود استفاده نکرد. اگر حالت اول باشد چگونه یک فرد ضعیف می‌تواند صلاحیت امامت جامعه را داشته باشد و اگر حالت دوم است آیا استفاده نکردن از قدرت و توانایی نوعی خیانت محسوب نمی‌شود؟

وی افزود: در مورد اینکه چرا حضرت علی(ع) بیعت کرد، دو مسئله باید از همدیگر تفکیک شود؛ اول اینکه آیا حقی ضایع شده است که قطعاً اینطور بود و دوم اینکه آیا استیفای این حق بر خود اسلام اولویت دارد یعنی اگر امر دائر بین این باشد که ایشان حق را استیفا کند ولو اینکه اسلام از بین برود یا خیر صبر کند و بفرمایند که من برای حفظ اسلام از حق خودم می‌گذرم. 

هم‌عهدی منافقان برای جلوگیری از خلافت امیرالمؤمنین(ع)

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: اگر امری دایر میان این دو باشد عقل چه حکمی می‌کند و اگر ما جای ایشان بودیم چه می‌کردیم؟ ایشان باید استخوان در گلو و خار در چشم صبر کند تا اسلام بماند یا خیر شمشیر بکشند و ریشه اسلام را بزند؟ ایشان در شرایطی قرار داشتند که بسیاری از بلاد اسلامی از دین برگشته بودند و فقط شهر مدینه بود و مدینه هم آبستن و آماده شورش‌ها و جنگ‌های داخلی بود. منافقان از زمان حیات پیامبر(ص) عهد و پیمان بسته و هم قسم شده بودند و حتی آخرین بار در منا با هم تجدید عهد کردند که به هیچ قیمتی اجازه ندهندکه علی(ع) حکومت را به دست بگیرد.

وی افزود: اگر دست به شمشیر می‌رفت چه نتیجه‌ای می‌داد؟ آیا چیزی جز کشتن جمع زیادی از مسلمانان مدینه و آشوب؟ فرض کنید که امیرالمؤمنین(ع) با اختیار خودشان، بیعت کردند در حالی که اینطور هم نبود و ایشان را با دستان بسته و کشان‌کشان به مسجد بردند و به زور بیعت گرفتند ولی باز با وجود این دو فرض کدامیک انتخاب عقلانی و سنجیده است؟

محمدی شاهرودی با بیان اینکه بیعت ایشان ولو به زور باعث حفظ اصل اسلام شد، گفت: ایشان نهال اسلام را حفظ کرد ولو اینکه دهقان اصلی آن را آبیاری نکرد و دایه این بچه را شیر نداد و اسلام را حفظ کرد ولو اینکه چند شاخه این نهال هم از بین برود. تاریخ امروز چگونه قضاوت می‌کند. اینکه گفته‌اند قدرت و توانایی نداشتند پس شایسته ولایت و خلافت نبودند باید گفت حکومت سه رکن دارد؛ قانون، مردم و حاکم و اگر مردم کوتاهی کردند و در میدان نبودند حاکم قرار است با چه کسانی حکومت کند؟ بارها و بارها آن حضرت فرمودند من اگر تنها 40 یار داشتم سکوت نمی‌کردم. حضرت بارها به منزل اصحاب رفتند و از آنان درخواست کمک کردند ولی در نهایت با اینکه قول داده بودند فقط سه نفر و 5 نفر حاضر می‌شدند جان برکف وارد میدان شوند. امام صادق(ع) هم اینطور بودند و فرمودند من اگر 17 یار داشته باشم خانه‌نشین نمی‌شوم.

استاد حوزه اظهار کرد: همه فقها هم این وظیفه را دارند و اگر یار داشته باشند حق ندارند در برابر ظلم و ظالم سکوت کنند؛ حضرت علی(ع) در نهج‌البلاغه فرمودند: لَولا حُضُورُ الحاضِرِ، و قِيامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ، و ما أخَذَ اللّه ُ عَلَى العُلَماءِ أن لا يُقارُّوا على كِظَّةِ ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ ، لأَلقَيتُ حَبلَها على غاربِهِا؛ اگر نبود حضور آن جمعيت و تمام شدن حجّت با وجود يار و ياور و اگر نبود كه خداوند از دانايان پيمان گرفته است كه بر سيرى ستمگر و گرسنگى ستمديده رضايت ندهند، هر آينه مهار شتر خلافت را بر شانه‌اش مى‌انداختم.

وی تأکید کرد: خدا از علما عهد و پیمان گرفته است و اگر حضور مردم نبود حضرت در دوره‌ای که خلافت را پذیرفتند هم نمی‌پذیرفتند. این یک تکلیف برعهده ولی و حاکم اسلامی است البته مشروط بر اینکه مردم از او حمایت کنند نه اینکه بخواهد از معجزه و قدرت تکوینی و الهی برای نابودی همه مخالفان و دشمنان استفاده کنند.

وی افزود: امیرالمؤمنین(ع) همان کسی بود که در هیچ جنگی عقب‌نشینی نکرد و درِ قلعه خیبر را از جا کند و دشمنان از او وحشت داشتند؛ ایشان هم قدرت مادی و هم قدرت معنوی داشت. وقتی معاویه، امام را تهدید کرد، فرمودند شمشیری که در یک روز جد، دایی و برادرت را کشت هنوز در دست من است؛ ایشان هم قدرت ظاهری و هم باطنی داشت و معتقدیم که اگر حضرت زهرا(س) یک لحظه نفرین می‌کردند همه منافقان و مخالفان نابود می‌شدند. آن حضرت فرمودند اگر نبود که با نفرین من تر و خشک با هم می‌سوختند و بی‌گناهان هم نابود می‌شدند نفرین می‌کردم ولی آیا این صلاح بود؟

وی افزود: نقل است وقتی زهرا(س) بالای قبر پیامبر(ص) رفتند دیوارهای مسجد مدینه لرزید و حضرت علی(ع) به سلمان گفت فاطمه را دریاب تا نفرین نکند؛ ایشان هم ولایت تکوینی و هم قدرت ظاهری دارند ولی چیزی جز مشیت خدا را نمی‌خواهند و خودخواه نیستند که هر کاری را انجام دهند. بنابراین فرض کسانی که این شبهه را مطرح می‌کنند بی‌اساس است؛ فرض کنید یک مرجع تقلید اگر قدرت ظاهری و جسمی و مادی ندارد صلاحیت مرجعیت و اجتهاد ندارد؟ فرض کنید آیا اگر یک رئیس جمهور وزنه‌بردار و ورزشکار نباشد شایسته ریاست جمهوری نیست.

دو شرط برای امامت

محمدی شاهرودی با بیان اینکه عصمت و علم لدنی دو شرط اساسی برای امامت است، اظهار کرد: این حرف درستی نیست که بگوییم امام باید قدرت بدنی و مادی و ... داشته باشد تا لایق خلافت و حکومت شود بلکه قدرتی که امام دارد دو موهبت است یکی علم لدنی و دیگری عصمت. من نمی‌دانم این فرض‌ها را شبهه‌افکنان از کجا می‌آورند. گفته‌اند امام باید توانایی داشته باشد بار امامت را بر دوش بکشد مگر بار امامت یک امر مادی و یک جسم است که امام آن را بردارد یا گفته‌اند اگر توانایی داشت و از آن استفاده نکرد خیانت کرده است در حالی که اگر در راه دین و خدا استفاده نشود خیانت است نه اینکه از آن استفاده نکند تا دین محفوظ بماند.

محمدی شاهرودی با بیان اینکه ما دوست نداریم مطالب اینگونه مطرح شود زیرا ممکن است باعث دلخوری برخی از برادران اهل سنت شود، گفت: ما در موضع دفاع از حق هستیم و ابزارهای زیادی برای حمله و دفاع از اهل بیت(ع) داریم ولی برخی ذهن جوانان را با این شبهات آلوده می‌کنند و ده‌ها شبکه وهابی نفرت‌پراکنی و فتنه و دروغ‌پراکنی می‌کنند لذا ما مجبوریم این سخنان را بگوییم.

شبهه‌افکنی وهابیون برای تفرقه

استاد حوزه افزود: این کسانی که حضرت علی(ع) را خائن می‌دانند پس خدا را هم باید خائن بدانند زیرا خداوند هم از قدرتش برای حفظ انبیاء(ع) استفاده نکرده است و عمدتاً شهید شدند و یا ائمه(ع) همگی به شهادت رسیدند. پیامبر(ص) داخل تنه درخت گذاشتند و سوزاندند یا سر یکی از انبیاء را بریدند و نزد یک زن بدکاره‌ای بردند. در یک بین‌الطلوعین 70 پیامبر(ص) را سر بریدند و آیا خدا قدرت نداشت جلوی این ظلم‌ها را بگیرد؟ قادر فاعل مختار از دو وجه انجام می‌شود یکی قدرت و دیگر انگیزه و داعی. در اینجا قدرت هست ولی داعی و انگیزه نیست و چون انگیزه نیست باید بگوییم خیانت صورت گرفته است؟ آیا خداوندی که قدرت دارد حقش را بگیرد ولی از آن می‌گذرد، خائن است؟ 

وی افزود: به نظر بنده، وهابیون این نوع شبهات را ایجاد می‌کنند تا بین شیعه و سنی اختلاف بیندازند و واکنش یک گروه را نسبت به دیگری برانگیزند ولی ما دنبال این مسائل نیستیم گرچه از حقایق و معارف اهل بیت(ع) عالمانه و مخلصانه دفاع می‌کنیم.

انتهای پیام
captcha