به گزارش ایکنا، پنجمین پیشنشست همایش دین، فرهنگ و رسانههای نوین با موضوع «فضای مجازی و سبك زندگي اخلاقی؛ دوگانه روایت/ عاملیت» صبح امروز 25 دی در دانشکده دین و رسانه برگزار شد.
در این نشست حجتالاسلام والمسلمین حسینعلی رحمتی؛ عضو هیئت علمی گروه اخلاق کاربردی پژوهشگاه قرآن و حدیث سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه میخوانید؛
هدف بحث من آشنا کردن مرتبطان فضای مجازی با کارکردهای فناوریهای نوین ارتباطی به ویژه فضای مجازی در مورد سبک زندگی است و همچنین تاکید بر اینکه این کارکردها هنگام ارزیابی و تحلیل اخلاقی فضای مجازی باید مورد توجه قرار گیرد. مخاطبان صحبت بنده افراد مرتبط با فضای مجازی، با اخلاق، تربیت و تبلیغ در جامعه هستند رسانههایی مثل صداوسیما یا نهادهایی مثل حوزه علمیه و به طور کلی کسانی که به صورت فردی و سازمانی درصدد تبلیغ دین و اخلاق و برنامهریزی در حوزه فضای مجازی هستند.
نکته بعدی تعریف سبک زندگی اخلاقی است. درباره سبک زندگی تعاریف مختلفی گفته شده که بیان آنها ضرورت ندارد. وقتی میگوییم سبک زندگی اخلاقی منظورمان شیوه زیست فردی و اجتماعی و شکلدهی به علائق و رفتارها و گفتارها در فضای مجازی و فضای فیزیکی است به شیوهای که بیشترین تطابق را با اخلاق اسلامی داشته باشد. در واقع منظور همان حیات طیبهای است که در ادبیات دینی ما از آن نام برده شده است.
سوال اصلی ما این است که نسبت فضای مجازی با سبک زندگی اخلاقی جامعه ایرانی چیست. در پاسخ به این سوال بر اساس یک حصر استقرایی به نظر میرسد دو سنخ کارکرد را میتوانیم برای نسبت سبک زندگی و فضای مجازی تبیین کنیم یعنی بگوییم دو نوع نگاه در این زمینه وجود دارد. یک دسته از دیدگاهها درباره این نسبت عاملگرا هستند. منظور این است عدهای وقتی میخواهند نسبت این دو را تبیین کنند بیشتر به اینکه این فضا چه تاثیری بر سبک زندگی میگذارد توجه دارند. این دیدگاه، دیدگاه غالبی است که مسائل سبک زندگی را متاثر از فضای مجازی میداند لذا در اغلب سخنرانیها گفته میشود فضای مجازی نسل جدید را بیاخلاق کرده است. این افراد روی عنصر عاملیت و تاثیرگذاری فضای مجازی بر سبک زندگی توجه دارند.
یک نگاه دیگر دیدگاه روایتگرا است؛ فضای مجازی یک حالت آیینهگی و پنجرهگی برای سبک زندگی دارد و نمایانگر نوعی سبک زندگی است که ممکن است در رسانههای ما تبلیغ و ترویج نشود. در این نگاه فضای مجازی آیینه و پنجرهای است که سبک زندگی نسل جدید را به ما نشان میدهد. این دو نگاه درباره نسبت فضای مجازی و سبک زندگی وجود دارد.
مدعای من این است هر دو اینها وجود دارد یعنی فضای مجازی بر شیوه زیست اخلاقی جامعه امروز ایران تاثیر دارد اما از سوی دیگر یک آیینه یا پنجرهای است که از آن میتوانیم این سبک زندگی را شناسایی کنیم مثل اینکه شما در ساختمان هستید و بچهها در حیاط، شما پنجره را باز میکنید ببینید بچهها چکار میکنند. نکتهای که مورد تاکید است این است باید به هر دو اینها توجه کنیم. چه ضرورتی اقتضا میکند به هر دو توجه کنیم؟ یکی اینکه بتوانیم مسئولیت اخلاقی و حقوقی خودمان را نسبت به جامعه امروز ایران به ویژه نسل جوان ایفا کنیم. اگر شناختمان از نسل جدید درست نباشد نمیتوانیم به درستی به این وظیفه عمل کنیم. نکته دیگر که ضرورت توجه به هر دو را میرساند این است که اگر خواهان اصلاح سبک زندگی جامعه ایران هستیم باید زیست بومی که جامعه ایران در آن زندگی میکنند را از هر دو منظر بشناسیم. طبیعتا فضای مجازی میتواند به ما نشان دهد این نسل در چه فضایی زندگی میکند.
چرا من بر وجه روایتگری فضای مجازی تاکید دارم؟ چون بخشی از تحولاتی که در جامعه امروز ما شکل میگیرد متاثر از فضای رسمی بیرونی نیست. نه تنها متاثر نیست بلکه ممکن است مخالف آن باشد. ما در فضای رسمی سنخی از سبک زندگی را تبلیغ میکنیم که نسلی که در کف خیابان است ممکن است همه یا بخشهایی از آن را نپذیرد. اگر کسی این پنجره را باز نکند و زیستجهان جامعه ایران را نبیند نه میتواند جامعه ایران را شناسایی کند و نه علل و عوامل را شناسایی کند.
اگر ما از این نگاه دوگانه غافل شویم پیامدهایی دارد از جمله اینکه وقتی فقط یک عامل را ببینیم از عوامل دیگری که بر سبک زندگی تاثیر دارد غافل میشویم. زندگی انسان تحت تاثیر شاخصهای مختلفی است. شرایط خانواده، محیط اجتماعی و حتی مسائل سیاسی و اقتصادی روی نوع زندگی افراد تاثیر میگذارد. اگر در هر مسئله گناه را گردن فضای مجازی بیندازیم یکی از مشکلاتش این است که از عوامل دیگر غفلت میکنیم. وقتی همه عوامل را در نظر نگیریم شناخت واقعبینانه و منصفانه از میزان و چگونگی تاثیر فضای مجازی هم به دست نمیآوریم.
پیامد دیگر این است که نه تنها وضعیت حال را درست نمیتوانیم شناسایی کنیم بلکه در حوزه آیندهپژوهی هم نمیتوانیم کار درستی انجام دهیم. وقتی وضعیت فعلی را درست نشناسیم در مورد اینکه در سالیان آینده فضای مجازی چه تبعاتی خواهد داشت ارزیابی درستی نخواهیم داشت. نکته دیگر اینکه نمیتوانیم از مزیتهای فضای مجازی به درستی استفاده کنیم. پیامد دیگرش این است که ما فرصت همسخنی و همفکری با نسل جدید را از دست میدهیم. پیامد دیگرش این است که غافلگیر میشویم در حالی که یک مبلغ اخلاق به هیچ وجه نباید از تحولات اجتماعی غافلگیر شود بلکه باید خودش را آماده کرده باشد. ما باید از چند سال قبل فرایند را پیشبینی میکردیم که سیر تحول ارزشهای جامعه به وضعیت امروز خواهد رسید و باید خودمان را آماده میکردیم. وقتی آماده نکنیم میبینیم شمار فروشگاههایی که کالای ولنتاین میفروشند رو به افزایش است یا نوع پوشش طیفی از جامعه دارد عوض میشود. کسی که از این تحولات تعجب کند و جا بخورد یعنی نگاه واقعبینانه و رصدی و میدانی نداشته است.
حاصل اینکه اگر شناخت واقعبینانه نسبت به عاملیتگرایی و روایتگری فضای مجازی درست تبیین نشود و درست مورد توجه قرار نگیرد تبعات بسیاری دارد. وقتی از عاملیت صحبت میکنیم منظور این است فضای مجازی یکی از عواملی است که بر شیوه گفتار و رفتار و سبک زندگی تاثیر میگذارد. این تاثیر یک حالت دوگانه دارد. یکسری تاثیرات مثبت دارد مثلا فضای مجازی زمینه خوبی برای دانشافزایی و ایجاد ارتباطات سالم است. همچنین یکسری کارکرد منفی دارد مثل شکلدهی به مراودات غیر اخلاقی، بدننمایی، شایعهپراکنی و ایجاد روابط ناسالم درون خانوادهها و بین همسران. وقتی میگوییم فضای مجازی بر سبک زندگی تاثیر دارد باید به هر دو کارکرد توجه کنیم. نه کسانی که فقط مزیتهای فضای مجازی را میبینند نگاه واقعبینانه دارند و نه کسانی که فقط کارکردهای منفی فضای مجازی را میبینند.
وقتی میگوییم روایتگر است منظورمان چیست؟ به نظر میرسد فضای مجازی میتواند به مثابه یک آینه بازتابدهنده سبک زندگی جامعه امروز ایران به طول کلی و به خصوص نسل جدید باشد. این روایتگری دو جهت میتواند داشته باشد فضای مجازی از یک طرف میتواند نشانگر و روایتگر سویه درونی سبک زندگی باشد و بینش و منش کاربران را به ما نشان دهد. بخشهایی از بینش و منش در فضای بیرونی قابل شناسایی نیست ولی فضای مجازی میتواند تا اندازهای این را به ما نشان دهد. پس یک وجه روایتگری ناظر به سویه درونی سبک زندگی است و سمت دوم ناظر به لایه بیرونی سبک زندگی است که همه ما به دو چشم میبینیم و به آن ناحیه کنشی و رفتاری میگوییم. وقتی کسی در بینش تغییر کند، در کنش و رفتار هم تغییر خواهد کرد.
به نظرم من باید ریشه عدم موفقیت در ارتباط با نسل جوان، عدم موفقیت در برنامهریزی برای آنها در حوزه سبک زندگی را در این داستان ببینیم. چون ما این عامل را درست و کامل شناسایی نکردیم لذا برنامهای که ارائه میدهیم درست و کامل نیست لذا از آن استقبال نمیشود.
نکته بعدی این است که هر کدام از عامل بودن و راوی بودن با چالشهایی مواجه است. ما گفتیم فضای مجازی بر سبک زندگی تاثیر میگذارد. در ناحیه تاثیرگذاری، فضای مجازی تاثیرات دوگانه دارد؛ تاثیرات مثبت و تاثیرات منفی. یکی از معضلات آن الگوی عملی شدن افراد ناصالح است. افرادی در فضای مجازی خودشان را به عنوان الگوی عملی زندگی نشان میدهند که صلاحیت این کار را ندارند که ما به آنها «مشهوران بیدلیل» میگوییم. فضای مجازی میدانی فراهم میکند که با دلیل و بیدلیل هر کس میتواند در آن الگوی عملی شود. لذا یکی از چالشها الگو شدن افراد ناصالح است. یک چالش دیگر راهنماشدن افرادی است که تخصص و سواد لازم را ندارند.
آخرین نکته چالشهای مربوط به روایتگری است. درست است که فضای مجازی میتواند نشاندهنده سبک زندگی بخشی از جامعه باشد اما اگر شما خواستید از فضای مجازی به عناون راوی استفاده کنید باید حواستان به مشکلات هم باشد که یکی از آنها حقیقتسازی است. فضای مجازی مستعد است که زمینه حقیقتسازی باشد. هر روایتی فضای مجازی به ما میدهد واقعیت نیست یا همه واقعیت نیست لذا باید مواظب باشیم وقتی میخواهیم به فضای مجازی استناد دهیم همیشه احتمال خطا بدهیم.
در ادامه نشست حجتالاسلام والمسلمین محمد کاویانی؛ عضو هئیت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اظهار کرد: نگاه به سبک زندگی سه رویکرد کلان داشته است: یک نگاه جامعهشناختی، یک نگاه روانشناختی و یک نگاه دینمدارانه. در نگاه جامعهشناختی رنگ و بوی توصیف غلبه داشته و دارد و جامعهشناسان سبک زندگی را جزء اصطلاحات رایج خودشان قرار میدهند. نگاه این رویکرد این است که میخواهد توصیف کند در جوامع سبک زندگی چگونه است. در روانشناسی نگاه توصیفی هست اما نگاه تجویزی هم ضمیمه شده است یعنی هم توصیف میکنند زندگی چگونه است و هم تجویز میکنند زندگی چگونه باشد باشد.
وی افزود: در نگاه دینمدارانه که ما آغاز آن را به سخنان رهبر انقلاب درباره سبک زندگی ربط میدهیم، علاوه بر توصیف و تجویزهای دینمدارانه، به این مسئله پرداخته میشود که نگاه رهبر انقلاب نگاه علمی و نظری صرف نیست و تاکید بر این نیست که چرا دانشگاه ما رشته سبک زندگی ندارد بلکه نگاه عملگرایانه و اصلاح اجتماعی است یعنی باید همه تلاشمان را بکنیم و ببینیم راه گریز از این آسیبهایی که در سبک زندگی ما وجود دارد چیست. این رویکرد رویکردی نیست که در جامعه ما غالب باشد.
انتهای پیام