کد خبر: 4204503
تاریخ انتشار : ۰۲ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۵
در طلب احسن‌الحال/ 2

صداقت؛ پایه حفظ سلامت روان + فیلم

اگر انسان بتواند صداقت و راستگویی را حفظ و مدیریت کند، سلامت روانش را حفظ کرده است و در غیر این صورت دچار استرس، اضطراب و افسردگی خواهد شد که نکند دروغش برملا شود.

احسن الحال/2آغاز بهار، نوروز است و تداعی نو شدن، تولد دوباره طبیعت و تحول احوال انسان‌ها. از این رو عید نوروز نماد شادی، تازگی، تحول و پویایی است و با دعای تحول نیز آغاز می‌شود. دعایی که با خواندن آن از خداوند دگرگونی حال را طلب می‌کنیم، حالی که بتواند ما را به زندگی بهتر، حال خوب و سلامت روان برساند، اما چگونه می‌توان به احسن‌الحال و یا حال خوب رسید، به ویژه در عید نوروز امسال که تلاقی مبارکی را با ماه مبارک رمضان شاهدهستیم.

محسن محمدکریمی، روانشناس تربیتی در مجموعه درس‌گفتارهای «در طلب احسن الحال» که از سوی ایکنا تولید شده است به تبیین راهکاری رسیدن به حال خوب و نیکو که به تأمین سلامت روان انسان منجر می‌شود پرداخته است. در بخش دوم توصیه‌های وی با عنوان «راستگویی» تقدیم مخاطبان شده است.

یکی از نکات مهمی که باید در رفتار و عمل خود به آن توجه کنیم، پرهیر از دروغ است. دروغ یکی از مهمترین آسیب‌های اجتماعی، فردی و اخلاقی است که در حال حاضر جامعه به آن مبتلا شده است. در آیات فراوانی بیان شده است که فرد دروغگو، مورد غضب خداوند است و کسی که بر خدا و پیامبرش، سخن دروغی را نسبت دهد، در جبهه مقابل قرار می‌گیرد و وقتی ضرب‌المثل «دروغگو دشمن خداست» را مورد دقت قرار می‌دهیم، متوجه می‌شویم که راستگویی چقدر مورد تأکید بوده و حائز اهمیت است.

فردی که دروغ می‌گوید، در واقع به خودش دروغ می‌گوید. یعنی واقعیت را از خود پنهان و حقیقت را از وجود خود منحرف می‌کند و «من» اولین کسی است که از حقیقت و صداقت دور می‌شود و بعد می‌خواهد این نادرستی و دروغ را به دیگری منتقل کند. دیگری هم که دروغ را می‌شنود، شاید در ابتدا باور کند که این باور، حسن و محل اعتماد و باور است. همانطور که همه سعی می‌کنند، زندگی خود را براساس صداقت و اعتماد بنا کنند. دروغ باعث می‌شود پایه‌های اعتماد و زندگی که براساس آن بنا گذاشته شده است، فرو بریزد و از هم بپاشد.

اگر قرار است همدیگر را دوست بداریم و به همدیگر احترام بگذاریم و شخصیت یکدیگر را محترم بشماریم، فقط در سایه صداقت ممکن می‌شود. اگر صداقت نباشد، یعنی من تو را دوست ندارم و اصلاً برای من مهم نیستی و تو ابزاری برای من هستی. در حالی که ما ابزار هم نیستیم و ماهیت هم و وجود یکدیگر هستیم. انسان‌ها در یک تعبیر با هم یکی و متحد هستند. اگر شرایط و اتفاق بدی پیش بیاید، گویی برای همه ما پیش آمده است.

از نظر سلامت و بهداشت روان، این نکته مهم است که خود را جای آن فرد بگذاریم، وقتی خود را جای فرد مقابل بگذاریم، متوجه می‌شویم که این دروغ، چطور پایه‌های فکری و اعتماد را متزلزل کرده است. بنابراین اگر انسان بتوانند صداقت را حفظ و خود را مدیریت کنند، سلامت روانشان را حفظ می‌کنند و باعث می‌شود اعتمادها حفظ شود و از بین نرود.

نکته قابل تأمل در رابطه با دروغ این است که باعث می‌شود، روابط میان انسان‌ها متزلزل شود و کسی به دیگری اعتماد نکند و «من» ماهیت شخصیت دروغگو را پیدا کنم و در این صورت مسلم است که در ارتباط با افراد دیگر نمی‌توانم حقیقتی که وجود دارد را به نمایش بگذارم و اگر هم باشد باز هم دروغی دیگر است. ضمن اینکه برای پنهان کردن دروغ، مجبور می‌شویم دروغ‌های دیگری بگوییم و ماهیت شخصیت من از یک شخصیت صادق به دروغگو تغییر خواهد کرد. این شخصیت نه مورد قبول خداوند و نه دیگران است و کسی که با دروغ زندگی می‌کند و همه شاخصه‌های فکری و رفتاری‌اش آمیخته به دروغ است، از سلامت و بهداشت روان به دور است و همواره استرس و اضطراب دارد، گاهی افسرده و گاهی نگران است که نکند دروغش برملا شود. این اتفاقات ما را از سلامت روان دور خواهد کرد.

انتهای پیام
captcha