به گزارش ایکنا، انسان در طول تاریخ، تمام همتش پاسخ به نیازهایش بود، چراکه ذاتاً موجودی نیازمند آفریده شده است. خطر مهلکی که در کمین انسان است، از یک سو تشخیص نادرست نیازهایش و از سوی دیگر تجویز پاسخهای نادرست به این نیازهاست.
ارمغان انبیای الهی برای عبور دادن انسانها از این گردنه پرخطر، چیزی نیست، مگر تعالیمی از جنس وحی الهی؛ قرآن کریم آن تحفه گرانبهای بینظیر شفابخشِ هدایتکنندهای است که به واسطه حضرت محمد(ص) از طرف خدای متعال برای انسان فرستاده شده است. انسان به سرمنزل آرامش، اطمینان و رضایتمندی در این دنیا نمیرسد، مگر به واسطه استمداد و بهرهمندی عملی از این کتاب باعظمت.
حال با توجه به ضرورت گفتمانسازی و رواج مفاهیم قرآنی در زندگی آحاد مردم، جمعی از خادمان و دغدغهمندان قرآن کریم بر آن شدند که طرحی ملی با عنوان «مسطورا» یعنی سطر به سطر زندگی با آیههای قرآن کریم را در قالبهای گوناگون تبلیغ و ترویج کنند تا آیههای قرآن به گفتمان عمومی در جامعه تبدیل شود.
بر همین اساس این طرح از ماه مبارک رمضان آغاز شده است و ایکنا نیز به فراخور وظایف ذاتیاش در توسعه و تبلیغ فرهنگ قرآنی، فصول کتابی که به این جهت برای ماه مبارک رمضان تهیه شده است، روزانه بازنشر و به مخاطبانی که به این کتاب دسترسی ندارند، ارائه میدهد. این کتاب از ۳۰ فراز قرآنی مرتبط با آن پنج مفهوم زندگیساز تشکیل شده که هر فراز نیز در چهار قسمت فراز محوری، ترجمه تدبری، تمثیل و برشهایی از کتاب «طرح کلی اندیشۀ اسلامی در قرآن» تبیین شده است.
در ادامه فصل بیستم این کتاب از نظر میگذرد.
سطر بیستم: نفی ولایت غیرخدا
مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿۴۱﴾عنکبوت| جزء ۲۰
میتوانی به خانه عنکبوت تکیه کنی؟!
سورۀ عنکبوت
وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ مُوسَى بِالْبَیِّنَاتِ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ وَمَا کَانُوا سَابِقِینَ ﴿۳۹﴾فَکُلًّا أَخَذْنَا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنَا عَلَیْهِ حَاصِبًا وَمِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّیْحَةُ وَمِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنَا بِهِ الْأَرْضَ وَمِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنَا وَمَا کَانَ اللَّهُ لِیَظْلِمَهُمْ وَلَکِنْ کَانُوا أَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ ﴿۴۰مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاءَ کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ ﴿۴۱﴾ إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ مَا یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیْءٍ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ ﴿۴۲﴾وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا یَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ ﴿۴۳﴾خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً لِلْمُؤْمِنِینَ ﴿۴۴﴾اتْلُ مَا أُوحِیَ إِلَیْکَ مِنَ الْکِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْکَرِ وَلَذِکْرُ اللَّهِ أَکْبَرُ وَاللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ ﴿۴۵﴾
ترجمۀ تدبری آیۀ ۴۱ عنکبوت
مَثَلُ الَّذِینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیَاءَ مَثل کسانی که ولایت غیرخدا را پذیرفتند و با آنان همجبهه شدند تا مشکلاتشان حل شود و پشتیبانی داشته باشند، کَمَثَلِ الْعَنْکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتًا مانند عنکبوتی میماند که از تارهای نازک و سستش خانه ساخته باشد! وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُیُوتِ لَبَیْتُ الْعَنْکَبُوتِ درحالیکه قطعاً سستترین خانهها، خانۀ عنکبوت است. به همین صورت، هر پشتیبانی غیر از خدا، سست است و اگر کسانی به پشتیبانی غیرخدا دل خوش کنند، هیچ امنیت و آرامشی دریافت نخواهند کرد. لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ اگر اهل علم و معرفت بودند، این مسئله را میفهمیدند که پذیرش ولایت دشمنان خدا و دوستی و همجبههشدن با آنان برای قدرتمندی بیشتر، سرابی بیش نیست!
خانۀ عنکبوت
رشته سیم به راحتی خم میشود، مچاله میشود، میشکند؛ اما همین رشته سیم اگر گرداگرد یک مفتول آهنین بپیچد، چه؟
هرگز خم و مچاله نمیشود و نمیشکند. آدمی وقتی که تکیه و توکلش به خداوند باشد، یک چنین حکایتی دارد، همان که سعدی میگفت:
چرا باید از ضعف حالم گریست؟ / اگر من ضعیفم پناهم قوی است
ولی جز خداوند هرکه و هرچه باشد، حکایت خانۀ عنکبوت برای عنکبوت دارد، خانهای که از خانهبودن فقط نام آن را دارد، نه دری، نه دیواری، سست است و فقط به یک فوت بند. هیچکس برای آدمی خانهای امن نمیشود و اسباب راحت و آسایش فراهم نمیسازد.
تو گویی غیرخدا، چون آتش است و آتش با یک درخت چه میکند؟ پیوسته از درخت میکاهد و هرچه دارد میگیرد؛ حیات را، سرسبزی را، ثمر را، سایه را و به تلّی از خاکستر تبدیل میکند. درست برخلاف آب که فقط گلریزان میکند و مدام بر درخت میافزاید و خرّم و سبز میکند، و پُر سایه و ثمر.
الگوی روابط خارجی اسلامی
اینها میخواهند سراغ طاغوت بروند، غافل از اینکه این شیطانِ طاغوت، این شیطانی که با عنوان طاغوت در قرآن شناخته میشود، آنها را از راه راست دور میکند تا از گمراهیها، از وادیهای تِیهِ سرگردانی، سرشان را درمیآورد. طاغوت آنها را، شیطان آنها را از جاده آنچنان دور میاندازد که برگشتنشان کار یک ذره، دو ذره نیست؛ خیلی به دشواری دیگر برگردند به راه راستِ هدایت. این آیۀ قرآن است.
از لحاظ روابط خارجی، یک ذره تأثیرپذیری از جناحهای ضداسلامی یا غیراسلامی، مخصوصاً ضداسلامی، ممنوع است. حق ندارد جامعۀ اسلامی و امت اسلامی که پیوند خودش را با دنیای خارج از اسلام، جز بهصورت فرادستبودن، بالادستبودن، برقرار کند؛ یعنی اگر چنانچه یک رابطهای میان امت اسلامی و امتی غیر مسلمان بنا شد برقرار بشود، رابطۀ استثماری، مثلاً فرض کنید از قبیل ماجرای تنباکو و کمپانی رِژی که آقایان میدانید و شنیدید، عالَم اسلام حق ندارد این رابطه را ببندد.یا فرض بفرمایید مثل آن سلاطین و حکام مغولیِ هندوستان که اجازه دادند دولتهای خارجی بیایند آنجا کمپانی تأسیس بکنند، عملی برخلاف ولایت عالَم اسلام انجام دادند. جایز نبود این کار که بگذارند کمپانی بیاید؛ چون میدانستند یا اگر نمیدانستند، بایست میدانستند ـ باید بدانند ـ که کمپانی مثلاً هند شرقی، وقتی که وارد آن منطقه شد، وارد آن سرزمین شد، چه بلایی به روزگار آن مردم درخواهد آورد و چگونه سرطان استعمار را تا رگ و پیِ آن شبه قارۀ عظیم خواهد گسترانید. باید میفهمیدند اینها را، نفهمیدند و عالَم اسلام و امت اسلامی اجازه نمیدهد هرگز اینگونه روابط را.
انتهای پیام