شعر و ادبیات یمن در خدمت ایدئولوژی غزه
سیدمجتبی ابطحی با بیان اینکه اگر یمنی‌ها نبودند اسرائیل از شکست خود در غزه، تصویر دیگری به نام پیروزی می‌ساخت، گفت: همیشه شعر و ادبیات یمن در خدمت ایدئولوژی این ملت قهرمان بوده و جدا از آن نبوده است.
به گزارش ایکنا به نقل از سی‌وپنجمین نمایشگاه کتاب تهران؛ سیدمجتبی ابطحی، دبیرکل کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین در نشست محفل ادبی شاعران ایران و یمن که در آخرین ساعات روز 24 اردیبهشت در نمایشگاه کتاب تهران با حضور شاعرانی از یمن برگزار شد، گفت: امسال برای اولین بار مهمان ویژه نمایشگاه، براداران یمنی هستند.
وی ادامه داد: مردم دنیا دو مرحله مردم یمن را مشاهده کردند یکبار در مقابل تهاجم سرسپردگان استکبار در ۹ سال پیش که علی‌رغم تمام تجهیزاتی که ارتش‌های متجاوز داشتند ملت یمن با سربلندی، محاصره‌ها و تحریم‌ها و مشکلات را پشت سر گذاشتتد و به زانو در نیامد. مرحله دوم هم نقش برجسته یمن در هشت ماه گذشته در «طوفان الاقصی» بود. ملتی که کاملاً صریح و آشکار اهداف و موضع خود را در برابر اسرائیل اعلام کرد.
این شاعر و پژوهشگر ادبیات مقاومت خاطرنشان کرد: ملت قهرمان یمن در این ۸ ماه علی رغم تمام مشکلات، زیباترین حماسه‌ها را در حمایت از فلسطین رقم زدند و با ضرباتی که داشتند بسیاری از پیروزی‌های اسرائیل را خنثی کردند. اگر یمنی‌ها نبودند اسرائیل از شکست خود در غزه، تصویر دیگری به نام پیروزی می‌ساخت. همیشه شعر و ادبیات یمن در خدمت ایدئولوژی یمن بوده است و جدا از آن نبوده است.
در ادامه مراسم «مرتضی حیدری آل‌کثیر» شاعر ایرانی که به عربی شعر می‌سراید، ابتدا شعری به زبان عربی خواند و سپس ابیاتی برای فلسطین و غزه خواند:
آن سان که ابر و صاعقه باهم صمیمی‌اند
طوفان و «غزه» هم دو رفیقی قدیمی‌اند
این آشیانه، پنجره بازَش آتش است
غزه پیمبری ست که اعجازش «آتش» است
غیرت به خواب رفته، مگرخون بریزد او
آتش به جانِ ظلمتِ صهیون بریزد او
در غزه «درد»، رنگِ امید است، سالهاست
ثبت است بر جریده… شهید است، سالهاست
«آزادی» است، شعر بلندی که آسمان
با خون نوشته گوشه دفترچه جهان
امشب که نور، هیبت شب را شکسته است
گوئی ستاره هم به تماشا نشسته است
دستی ستُرده از رُخِ انسان غبار را
با اشک غزه شسته کسی ذولفقار را
ای شب کمین کن این شرر سیلیِ من است
این ساعت هجوم ابابیلیِ من است
هان ای شبِ نشسته به خیبر چه می‌کنی؟
با وعده‌های صادق حیدر چه می‌کنی؟
با گوشِ جان شنیده جهان این حواله را
فرمانِ سرخ سیّدِ هشتاد ساله را
پیداست، پیکِ یار خراسانی است این
یک سطر از کتابِ «سلیمانی» است این
پس لشکرِ شهاب شب افروز را ببین
شیطانِ اِنس، رجمِ ستم سوز را ببین
فوجِ پرنده پر زد و عزمِ نشور کرد
تسبیح بر لب از افق اینک عبور کرد
با صد دلیل محکم و با حجتی جَلی
با رمز یا محمد و با عزم یا علی
حق رخ نمود و شیشه پندارها شکست
موسی رسید و هیمنه مارها شکست
بر هم زده ست پنجره‌های سکوت را
بادی که خوانده فاتحه عنکبوت را
طاغوت خوانده این خطِ آتش دمیده را
این نامه ز سمتِ سلیمان رسیده را
بسم‌الله ای غمِ کهن، ای قبله نخست
چشم جهان به روشنی صبحگاه توست
علیرضا قزوه، شاعر آیینی کشورمان نیز در ابتدا غزلی که به تازگی برای عملیات «طوفان الاقصی» سروده بود و سپس غزلی به احترام کودکان شهید یمن خواند.
درخت سیب را می‌آوردند
با دستبند
به جرم اینکه چرا
سیب‌هایش را
چون سنگ پرتاب کرده است!
درخت پرتقال را می‌آورند
به جرم اینکه چرا
میوه‌های امسالش خونین است
درخت زیتون را می‌آورند
به جرم اینکه چرا
یک در میان گلوله به دنیا آورده است!
دادگاه رسمی است!
متهم موجی است که به او ایست دادند
و نایستاد
متهم کبوتری است
که از قبه‌الصخره نرفت
متهم گنجشکی است
که زبان عبری نمی‌داند!
دادگاه رسمی است!
متهم درخت «سدره‌‌المنتها»ست
و جاده‌ای که به معراج می‌رود
متهم، تمام سنگ قبرهایند
که «بسم‌الله» دارند
و تمام مادران
که در شکم‌هاشان
فرزندانی دارند
سنگ در مشت!
غزلی تقدیم با کودکان شهید یمن:
لب اگر باز کنم سر مگو می‌ریزد
می روم گریه کنم چشم فرو می‌ریزد
چند وقت است می و ساقی و ساغر همه اوست
دست من باده نمی‌ریزد، او می‌ریزد
چند ماه است که در راه گلویم خار است
چشم من بغض دلش را به گلو می‌ریزد
جوی‌ها در همه جا روی به دریا دارند
این چه دریاست که یک باره به جو می‌ریزد
بی خبر از نفس سوخته حالان مگذر
خاصه صبحی که سبو پشت سبو می‌ریزد
این قدر پشت سر سوختگان حرف مزن
من اگر ها کنم از آینه هو می‌ریزد
هر طرف می‌نگری داغ اویس قرن است
خون طفلان یمن از همه سو می‌ریزد
در ادامه محمدعلی صالحی با بیان داستانی از دوران پیامبر(ص) و ارتباطش با یمنی‌ها گفت: پیامبر بزرگوار می‌فرمایند: «ایمان و حکمت نزد یمنی‌ها است». متأسفانه در نسل جدید آشنایی مردم ما با یمن کمتر از ۲۰ سال است. اما در گذشته دور اکثر ایرانیان با کشور و مردم خون‌گرم یمن آشنا بودند. تا حدی که ضرب‌المثلی داریم کهِ؛ «گر پیش منی در یمنی» اگر به گذشته روابط ایران و یمن برگردیم، تا قبل از اسلام ادامه پیدا می‌کند و در زمان ساسانیان که حبشی‌ها با حمله به یمن آنجا را اشغال می‌کنند و پادشاه آنجا را می‌کشند، پسر او از انوشیروان ایرانی کمک می‌گیرد.
وی ادامه داد: به علاوه اینکه اولین شهید ایرانی بعد از اسلام «شهر بن بازان» بود که در کشور یمن به شهادت رسید. بسیاری از شعرا و نویسندگان ایرانی از ارتباطات بین ایران و یمن شعر سروده و داستان نوشته‌اند.
در پایان این مراسم، «معاذ جنید» مهمان ویژه مراسم نیز به زبان عربی شعری خواند.
سی‌وپنجمین دوره نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با شعار «بخوانیم و بسازیم» از ۱۹ تا ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ در محل مصلی امام خمینی(ره) به شکل حضوری و در سامانه ketab.ir به صورت مجازی برگزار می‌شود.
انتهای پیام
