کد خبر: 4217374
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۸
کودک مسئولیت‌‌پذیر/ 1

اعطای مسئولیت‌های کوچک؛ مقدمه آموزش مسئولیت‌پذیری به کودکان

راحیل شمسایی گفت: برای آموزش مسئولیت‌پذیری به کودکان ابتدا باید از مسئولیت‌های کوچک شروع کنیم، هرگز گذشته را یادآوری نکنیم و نگوییم که تو از ابتدا این‌گونه بی‌مسئولیت بودی. در این مسیر تشویق، تعریف و تمجید را نیز فراموش نکنیم. 

حتماً همه ما در روزمره بارها و بارها از بی‌مسئولیتی‌های فردی و اجتماعی افراد خشمگین، ناراحت و سرخورده شده‌ایم؛ بنابراین مسئولیت‌پذیری از جمله بایدهای زندگی است که اگر کسی آن را ندارد باید بکوشد تا به دست ‌آورد؛ چراکه قطعاً مسئولیت‌پذیری یکی از علت‌های بند شدن سنگ روی سنگ در جهان است و رنجی که فرد از فقدان این ویژگی‌ به خود و جامعه متحمل می‌کند، قابل سنجش نیست.

آموزش و تمرین مسئولیت‌پذیری را باید از کودکی آغاز کرد و قطعاً آموزش مسئولیت‌پذیری به کودکان و نوجوانان یکی از چالش‌های فرزندپروری است و اگر مسئولیت‌پذیری را از همان کودکی به عنوان یک «باید» مشق کرده بودیم مطمئناً روزگار کم‌چالش‌تری را شاهد بودیم. 

ایکنا برای پرداختن به این موضوع مهم، گفت‌وگویی با راحیل شمسایی، روانشناس حوزه کودک و نوجوان انجام داده و به موضوع «تربیت فرزند مسئولیت‌پذیر» پرداخته است که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید.

ایکنا ـ چگونه فرزندان مسئولیت‌پذیری را تربیت کنیم؟

آموزش مسئولیت‌پذیری از همان بدو تولد آغاز می‌شود و برای مسئولیت‌پذیر کردن کودکان، براساس سن او، مسئولیت‌های کوچک را بر عهده‌اش می‌گذاریم؛ زیرا ابتدا باید از مسئولیت‌های خیلی کوچک شروع کرد. پدر و مادر برخی مواقع به فرزند خود می‌گویند که اتاق خود را مرتب کن در صورتی‌ که کودک هیچ مفهومی از جمع کردن و مرتب کردن را در ذهن ندارند؛ بنابراین باید شفاف و روشن به کودک بیان کنیم که چه کاری باید انجام دهد؛ مثلاً لباس‌های مختلف هر کدام خود را در کدام کشو یا کمد بگذارد و هر قسمتی را که از او می‌خواهیم باید به او دقیق آموزش دهیم. 

نکته دوم این است که والدین باید خودشان افراد مسئولیت‌پذیری باشند و اگر به فرزند خود و دیگران قولی می‌دهند به آنها عمل کنند؛ زیرا رفتار و گفتار والدین بر کودک تأثیرگذار است، حتی نباید اینگونه باشد که صرفاً به قول‌هایی که به فرزند خود می‌دهیم عمل کنیم بلکه والدین باید به قول‌ها و وعده‌هایی که به هر کسی می‌دهند عمل کنند؛ زیرا کودک مشاهده می‌کند و می‌آموزد. 

برخی از والدین در اتاق‌های مشاوره بیان می‌کنند که به آنچه به فرزند خود گفته‌اند عمل کرده‌ا‌ند؛ من به‌ عنوان روانشناس می‌گویم درست است که هر چیزی را که به فرزند خود گفته‌اید، انجام داده‌اید اما آیا در مواجهه با افراد دیگر نیز همین‌گونه بوده است؟ آیا در برخورد با همسر خود نیز هر آنچه که به او گفته‌اید عمل کرده‌اید یا خیر؟ اگر به حرف‌های خود در قبال دیگران نیز عمل نکنیم، کودک چنین رفتاری را می‌آموزد.

رابطه والدین با یکدیگر بسیار مهم است؛ کودک هر چقدر در محیط امن رشد کند و رابطه والدین با هم خوب باشد از لحاظ روانی سالم‌تر خواهد بود. وقتی کودک از نظر روانی سالم باشد، ویژگی‌های مطلوب و پسندیده مانند مسئولیت‌پذیری، راستگویی، گذشت، مهربانی و… در او بیشتر پرورش می‌یابد اما اگر پدر و مادر با یکدیگر دائماً در حال جنگ و دعوا باشند این اتفاق رخ نخواهد داد؛ یعنی هر چقدر پدر و مادر با یکدیگر اختلاف داشته باشند؛ فرزندان از اهداف تربیتی دور می‌شوند. 

نکته مهم دیگر برای آموزش مسئولیت‌پذیری این است که باید کارها را به قسمت‌های کوچک تقسیم کنیم و با توجه به شرایط سنی از کودک انتظار داشته باشیم. گاهی مواقع والدین از کودک 10 ساله خود مسئولیت‌هایی فراتر از سن او انتظار دارند؛ بنابراین انتظارات باید براساس سن کودک باشد. در قرآن نیز آمده است «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها» باید دید که آیا وسع و توانایی فرد در حد انتظارات ماست یا خیر. 

اعطای مسئولیت‌های کوچک، مقدمه آموزش مسئولیت‌پذیری به کودکان

بیشترین تمرکز ما بر روی رابطه است و هر چقدر رابطه بین والد و فرزند بهتر و در خانواده‌ انتقاد کمتر باشد، شرایط مطلوب‌تر است. نباید وقتی‌ با یکدیگر روبرو می‌شویم از هم انتقاد کنیم و کنایه بزنیم؛ هرچه طناب رابطه مستحکم‌تر باشد هر توقعی که از فرزند، همسر، دوست و خویشاوند داشته باشیم به نتیجه بهتری خواهیم رسید. ریشه و شالوده‌ تمام این‌ موضوعات بر رابطه انسان‌ها با یکدیگر استوار است. اکنون در بحث‌های مشاوره‌ای مطرح است که باید انتقاد از یکدیگر را به صفر برسانیم و بیشتر بر نقاط مثبت یکدیگر متمرکز شویم. 

وقتی کودک ببیند کارهایی که انجام می‌دهد، دیده و تشویق می‌شود انگیزه بیشتری پیدا می‌کند؛ مثلاً اگر کودک اتاق خود را جمع کرد اما آنطور که مورد نظر ماست نبود؛ نگوییم که چرا اتاق خود را جمع نکردی! باید به‌ جای نقاط منفی بر نقاط مثبت کاری که انجام شده است توجه کنیم. وقتی کودک احساس دیده نشدن دریافت ‌کند، سرخورده می‌شود و دیگر تمایلی به انجام کارهای نیمه‌کاره ندارد. باید نقاط مثبت را ببینیم و تقدیر و تشویق کنیم و بازخورد مثبت بدهیم؛ هر چه بازخوردهای مثبت بیشتر و بهتر باشد مطمئناً کودک نیز تلاش خود را بیشتر می‌کند. 

ایکنا - نحوه مواجهه والدین با نوجوانی که مسئولیت‌پذیر نیست باید چگونه باشد؟

مسئولیت‌پذیر نبودن در بین جوانان و نوجوانان امر رایجی است که بسیاری از خانواده‌ها از آن شکایت دارند؛ زیرا والدین در دوران کودکی فرزندان خود، مسئولیتی را بر عهده‌‌ او نگذاشته‌اند. وقتی فردی اینگونه رشد کند در بزرگسالی نیز بی‌مسئولیت خواهد بود و از عهده مسئولیت‌های کوچک برنخواهد آمد. موضوع دیگر به ارتباط خانواده‌ها با فرزندان مرتبط است؛ اگر این ارتباط خوب و مثبت باشد جوان و نوجوان بیشتر پذیرا خواهد بود اما اگر ارتباط مسالمت‌آمیز نباشد، نتیجه‌ای به‌دست نخواهد آمد. 

ریشه تمامی مشکلات ما با افراد مختلف در ارتباط با آنها نهفته است؛ اگر ارتباط خوبی برقرار شده باشد، هر کاری که بگوییم انجام خواهند داد اما اگر این‌گونه نباشد، اگر دنیایی هم تلاش کنیم اتفاقی رخ نخواهد داد.

وقتی فرزند، والد خود را دوست نداشته باشد و رفتارهای والدین مدام سرشار از توهین، توبیخ، تنبیه، تخریب، بازجویی، نصیحت کردن و... باشد، فرزند اصلاً به حرف آنها گوش نخواهد داد. برای آموزش مسئولیت‌پذیری ابتدا باید از مسئولیت‌های کوچک شروع کنیم، هرگز گذشته را یادآوری نکنیم و نگوییم که تو از ابتدا این‌گونه بی‌مسئولیت بودی و اشتباهات گذشته را بیان کنیم؛ در این مسیر تشویق، تعریف و تمجید را نیز فراموش نکنیم. 

در احادیث نیز داریم که گفته می‌شود افراد را به‌گونه‌ای ببخشیم که گویی هیچ کاری نکرده‌اند و نباید دوباره آن رفتار بد را بیان کنیم. علت اینکه افراد دوباره رفتار بد خود را تکرار می‌کنند این است که دائماً آن رفتار بد فرزند را به رخ او می‌کشیم؛ یعنی با اینکه می‌گوییم او را بخشیده‌ایم اما در بزنگاه‌های خاص دوباره رفتارهای بد او را یادآوری می‌کنیم، در صورتی‌ که به‌ هیچ وجه نباید گذشته را برای فرزند خود به یاد آوریم. تربیت به زمان نیاز دارد و به‌ شدت سخت است و صبوری محض لازم دارد. 

باید این اطمینان را به فرزندمان بدهیم که به خاطره وجود او است که او را دوست داریم و اینگونه نیست که اگر فرزند بدی بودی، کار بدی انجام دادی، در مدرسه نمره پایینی گرفتی و… دیگر بچه‌ ما نیستی و دیگر دوستت نداریم! والدین باید بدانند که نسبت‌ به فرزند خود پذیرش بی‌قید و شرط داشته باشند و حتی اگر بدترین یا بهترین انسان دنیا هم باشد او را به‌خاطر وجود خودش دوست بدارند و نباید کاری داشته باشند که او چه مدلی است، چگونه رفتار می‌کند و چه اندیشه‌ای دارد. 

فرزند را باید به‌ خاطر وجود خودش دوست داشته باشیم؛ درست است که اگر فرد موفقی باشد خوشحال خواهیم شد که آن‌ هم به‌دلیل وجود خود اوست ولی اگر غیر از این هم باشد نباید از محبت و عشق والدین نسبت‌به فرزند کاسته شود.

ایکنا - در صحبت‌های خود اشاره کردید که ابتدا والد باید خود مسئولیت‌پذیر باشد تا بتواند به فرزند خود مسئولیت‌پذیری را آموزش دهند؛ والدی که چند دهه از زندگی خود را سپری کرده و مسئولیت‌پذیر نبوده است چگونه ابتدا خود را تغییر دهد و مسئولیت‌پذیر شود؟ 

عدم عزت‌نفس یکی از دلایل مسئولیت پذیر نبودن است؛ وقتی عزت‌نفس پایین باشد مسئولیت‌پذیری نیز کم می‌شود. وقتی فردی به‌عنوان والد خود را قبول ندارد، یعنی خود را دوست ندارد؛ زیرا ویژگی‌های مثبت خود را نمی‌بینند، این یعنی رابطه فرد با خودش دچار اختلال است؛ به همین دلیل مسئولیت‌پذیری کاهش می‌یابد.

والد در گام اول باید ابتدا ارتباط با خود را تصحیح کند و به خود بگوید که اگر هر چقدر اشتباه کردم عیبی ندارد؛ من کنارت هستم. شاید این جملات کمی شعاری به‌نظر بیاید اما وقتی وارد عمق مشکلات و مسائل زندگی آدم‌ها ‌شویم، متوجه می‌شویم که ۹۰ درصد آ‌نها از این موضوع ناراحت هستند که نمی‌توانند از تنهایی خود لذت ببرند و دائماً خود سرزنشگری دارند؛ بنابراین هر چقدر رابطه با خودمان را بتوانیم بهتر و زیباتر کنیم، ارتباطمان با کل دنیا زیباتر می‌شود. 

وقتی من مسئولیت‌پذیر نیستم به اهمال‌کاری رو می‌آورم و کارها را شروع به عقب انداختن می‌کنم. باید کارها را فهرست کنیم و مسئولیت‌هایی را که داریم بنویسیم؛ مثلاً شاید بعضی از کارها را بتوانیم برون‌سپاری کنیم. وقتی کارهای خود را شروع به نوشتن می‌کنیم با چند مورد مواجه می‌شویم؛ برخی از کارها مهم و فوری هستند که ما به آنها ضرورت می‌گوییم؛ مثلاً پاسخ پیامی را اکنون باید بدهیم یا امتحانی را که باید امروز شرکت کنیم، برخی کارها فوری هستند ولی مهم نیستند؛ مثل چک کردن استوری فضای مجازی، برخی کارها مهم هستند ولی فوری نیستند مانند یاد گرفتن یک زبان.

وقتی کارها در چنین قالبی فهرست شوند، کارهایی که باید اکنون باید انجام شوند مثل کارهایی که کمتر از دو دقیقه وقت می‌گیرد در اولویت قرار می‌گیرد، کارهایی که مهم و فوری نیستند کنار می‌روند و برخی کارها برون‌سپاری می‌شوند؛ اینگونه می‌توان تمرین مسئولیت‌پذیری کرد و کار امروز را به فردا نینداخت. 

ایکنا - سخن پایانی.

مسئولیت‌پذیری موضوع بسیار مهمی است و باید به آن بسیار پرداخته شود. وقتی کارها تلنبار شود و آدم‌ها کمال‌گرا باشند، اهمال کار می‌شوند و کارها را به عقب می‌اندازند؛ بنابراین اولین چیزی که باید یاد گرفت این است که عزت‌نفس خود را تقویت کنیم تا عزت‌نفس و مسئولیت‌پذیری فرزندانمان نیز تقویت شود.

باید به فرزندانمان بگوییم که لزومی ندارد همیشه کامل باشی، همین که تا حدی مسئولیت خود را انجام دهی یعنی اگر عالی هم نباشد، خوب است. بسیاری از افرادی که به اتاق‌های مشاوره مراجعه می‌کند دچار کم بودن و کافی نبودن در ذهن خود هستند و این احساس سبب انجام ندادن کارها و تلنبار شدنشان می‌شود؛ بنابراین خود را آنگونه که هستیم بپذیریم و از کمال‌گرایی بپرهیزیم.

گفت‌وگو از سجاد محمدیان

انتهای پیام
captcha