کد خبر: 4218840
تاریخ انتشار : ۰۸ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۴۱
محمدحسین منتظری:

الهیات سلبی را محدود به شناخت اسماء و صفات نکنیم

عضو هیئت علمی دانشگاه ضمن تاکید بر اینکه الهیات سلبی یک رویکرد است که بر امکان شناخت امر الوهی می‌پردازد، تصریح کرد: این رویکرد هم در حوزه ذات، هم در حوزه صفات و هم در حوزه افعال مطرح می‌شود و ممکن است در همه این امور کسی رویکرد سلبی داشته باشد.

به گزارش ایکنا، نشست «مسئله‌شناسی الهیات سلبی با تاکید بر رویکرد ملارجبعلی تبریزی و شاگردانش» با سخنرانی محمدحسین منتظری؛ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، امروز 8 خرداد در دانشکدگان فارابی دانشگاه تهران برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه می‌خوانید؛

این مسئله، مسئله‌ای است که در درازنای تاریخ ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خودش مشغول کرده و گفت‌وگوهای اندیشه‌ای ذیل آن شکل گرفته و اختصاص به عالم اسلام هم ندارد ولی دانشمندان اسلامی در کنار اندیشمندان سایر مکاتب و مذاهب این مسئله را جدی گرفتند و به آن پرداختند. در مسئله الهیات سلبی نسبت ما با خدا و معرفتی که می‌توانیم به «الله»  داشته باشیم و نسبت منابع معرفتی که در اختیار ما قرار گرفته برای مواجهه با امر قدسی الوهی و مسئله‌های متعدد ذیلش مورد بررسی قرار می‌گیرد. حال می‌شود این مسئله‌ها را ناظر به جریان فکری رجبعلی تبریزی مرتب کرد و پاسخ اینها را مشاهده کرد.

 

مسائل الهیاتی ملک مشاع اندیشه است

بنده گمان می‌کنم مسائل عام بشری اعم از مسائل الهیاتی و غیر الهیاتی ملک مشاع اندیشه است. بنابراین اینگونه نیست در مسائل اندیشه‌ای، اندیشمندان مسلمان تقلید یا اقتباسی از سایر بوم‌های فکری و اندیشه‌ای داشته باشند. این دیدگاه دقیقی نیست. اساسا هر اندیشمندی در هر بوم فکری ممکن است این مسائل را به صورت مستقل بررسی کند هرچند این مسائل مشترکاتی دارد و اینطور نیست که انتظار داشته باشیم یک اندیشمند مسئله‌ای مستقل و مجزا و برای خودش تولید کند. اساسا جنس و سنخ مسئله‌ها این است که تا حد قابل توجهی اشتراکات دارند ولی این اشتراکات دلیل بر اقتباس و تقلید متفکران از همدیگر در مسائل نیست. مسئله‌های موجودی که ما می‌خواهیم بحث کنیم از همین جنس است ولی ممکن است مواجهه‌های متفاوتی با مسئله وجود داشته باشد. پس این مسئله‌ها ابتدائا مسئله‌های عام و مشترک است که در ساختار اندیشه‌ای اندیشمندان مورد بررسی قرار گرفته است.

قبل از اینکه اشاره کنم مسئله‌هایی که در الهیات سلبی مطرح می‌شود چه مسئله‌هایی است باید به این نکته توجه کنیم الهیات سلبی یک رویکرد کلان است، نه یک ایده واحد. یک رویکرد است که ذیل این رویکرد روش و ایده‌های متفاوتی مطرح می‌شود. بنابراین شما باید نگاه موسعی به این مسئله داشته باشید. پس الهیات سلبی بیش از اینکه یک ایده باشد یک رویکرد است و این رویکرد در مواجهه با این مسائلی که عرض می‌کنم شکل گرفته است. 

مسئله‌هایی که برای پاسخ به آنها این رویکرد اتخاذ شده است چیست؟ تاکید اساسی در شکل‌گیری این مسئله‌ها بر این نقطه متمرکز است که انسان با یک سلسله منابع معرفتی محدود قرار است یک امر قدسی و نامحدود را بشناسد، یعنی نوع مواجهه چنین مواجهه‌ای است. من به عنوان کسی که منابع معرفتی محدود دارم قرار است با امر متعالی و نامحدود و والا مواجه شوم. اینجا چه مسائلی ایجاد می‌شود و الهیات سلبی چطور به آن پاسخ خواهد داد.

 

چهار سنخ مسئله در الهیات سلبی

اگر بخواهیم مسائل را با نگاه کلان نگاه کنیم با چهار سنخ مسئله مواجهیم؛ سنخ اول این است که ما باید کاملا پیش از ورود به رویکردهای مختلف در حوزه الهیات مفاهیم و تصورات خودمان را ایضاح کنیم. اگر این مسئله حل و فصل نشود منشا سوء تفاهمات زیادی می‌شود که موجب می‌شود این نزاع به سروسامان نرسد. مثلا وقتی می‌گویم انسان به عنوان فاعل شناسا، باید روشن شود انسان به عنوان فاعل شناسا چه معنایی دارد یا اگر از معرفت سخن می‌گویم باید مشخص شود منظورم از معرفت چیست. در گام دوم باید درباره منابع معرفتی گفت‌وگو کنیم. بنابراین باید روشن کنیم منابع معرفتی ما چیست و اگر می‌گوییم عقل مقصودمان از عقل چیست، اگر می‌گوییم ادراک حسی مقصودمان از ادراک حسی چیست، اگر می‌گوییم قلب مقصودمان از قلب چیست. اگر چنین نکنیم روشن نمی‌شود داریم چکار می‌کنیم.

سنخ دوم از مسئله‌ها مسئله‌هایی است که به عنوان مسئله‌های معرفت‌شناختی عنوان‌گذاری می‌شود یعنی ما بعد از اینکه روی اصطلاحات و مفاهیم تفاهم کردیم، سراغ این می‌رویم که من انسان چه مسائلی مد نظرم هست. مسئله مهمی که اینجا به عنوان کلان‌مسئله مطرح می‌شود این است اساسا انسان به عنوان فاعل شناسا با منابع معرفتی محدودش می‌تواند شناخت تاحدی مطابق با آنچه که هست داشته باشد؟ آیا این شناخت ممکن و مجاز است؟ اساس چه سنخی از معرفت نسبت به امر الوهی مجاز است؟

سنخ سوم مسئله‌ها مسئله‌های لفظ‌شناختی و معناشناختی است. فرض کنید من نوعی از معرفت را نسبت به امر قدسی الوهی مطلوب و ممکن و مجاز می‌شمارم و نوعی را نامطلوب و ناممکن می‌شمارم. خب الآن با یک سلسله متون قدسی مواجهم که در این متون درباره امر الوهی اسماء و صفاتی به کار برده است. این اسماء و صفات را من باید چطور بشناسم؟ معنایش را باید چطور درک کنم؟ آیا من می‌توانم در حوزه مباحث الهیاتی درباره خالق و امر غیبی و امر قدسی از واژگان دیگری غیر از واژگانی که متون دینی به کار بردند استفاده کنم یا نمی‌توانم؟ آیا من می‌توانم واژگان را توسعه دهم یا نمی‌توانم؟ آخرین سنخ مسئله، مسئله‌هایی است که وجودشناختی است. آیا امر قدسی الوهی وجود دارد یا ندارد اگر وجود دارد چه سنخی از وجود دارد؟ آیا اساسا باری واجد صفت می‌تواند باشد؟

نکته آخر اینکه به نظر بنده مواجهه نادقیقی با رویکرد الهیات سلبی است که بگوییم الهیات سلبی در حوزه صفات الهی مطرح شده بلکه الهیات سلبی کلان رویکردی است که مواجهه معرفتی انسان به عنوان فاعل شناسایی نسبت به امر الوهی را در نظر دارد، لذا هم در حوزه ذات، هم در حوزه صفات و هم در حوزه افعال مطرح می‌شود و ممکن است در همه این امور من رویکرد سلبی داشته باشم.

 

انتهای پیام
captcha