حجتالاسلام علیرضا قبادی، جامعهشناس و کارشناس دین به مناسبت ارتحال امام خمینی(ره) یادداشتی نوشته که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
غربت اندیشه امام در بخشهایی از جامعه ما در حالی است که ایشان از معدود شخصیتهای مذهبی است که با قرائتی جذاب از دین اسلام، که جوهره آن پیوند میان دین و سیاست بود، توانست اکثر نیروها و گروههای مختلف اجتماعی و تودههای مردم دوران خودش را بسیج و نظام سیاسی حاکم را سرنگون و نظام جمهوری اسلامی را پایه ریزی کند.
با وجود این؛ مشاهدات و برخی دادهها نشان میدهد که هسته و بنیانهای اصلی اندیشه و افکار بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در روزگار ما در غربت و مهجوریت بسر میبرد. دلایل غربت و مهجوریت اندیشه امام خمینی بحث مستقلی میطلبد؛ اما برخی از دلائل غربت اندیشه امام خمینی(ره) را باید از یک سو به فاصله جوانان و نوجوانان امروز جامعه ما با دوران انقلاب و از سوی دیگر به توزیع و تبلیغ گزیده و سوگیری شده برخی از عبارتها و کلمات امام خمینی از سوی برخی مسئولان، جریانهای سیاسی و رسانههای حاکم به خصوص هنگام بروز اختلاف و منازعات سیاسی اجتماعی در کشور دانست که عمدتا برای توجیه رفتار و عملکرد غالبا نادرست و حفظ قدرت و جایگاهشان صورت میگیرد.
غافل یا ناغافل، از آنکه چنین عملی موجب از اعتبار انداختن اصل اندیشه و مهجوریت شخصیتی میشود که انقلاب و نهضت سیاسی او؛ قرار بود، منبع و تغذیه فکری و نظری نسلهای آینده کشور و الگویی برای تحول خواهی و اسلامخواهی در بیرون از مرزها باشد.
از این رو در گفتار حاضر به دور از هر گونه شعارزدگی با استناد به وصیت نامه آن امام سفر کرده، گزیدهای از سخنان ایشان بیان میشود، امید آنکه ارائه این گزیده کوتاه، اولاً سهمی هر چند ناچیز در بیان بنیانهای نظری و فکری ایشان داشته باشد؛ دوماً برخی قضاوتهای نادرست درباره اندیشه امام خمینی را اصلاح کند و ثالثا در غربتزدایی از اندیشه و افکار امام خمینی(ره) هر چند اندک مؤثر باشد.
1. امام خمینی هدف انقلاب را تحقق اهداف متعالی اسلام میدانست برخلاف عبارتهایی که گاهی به گونهای از ایشان نقل میشود که گویا اسلام باید فدای جمهوری اسلامی شود، هرچند که در ابعادی توفیق برای او حاصل نشد. در وصیت نامه ایشان آمده است: «... برملت عظیمالشأن ایران است که در تحقق محتوای آن(اسلام) به جمیع ابعاد و حفظ و حراست آن بکوشند که حفظ اسلام در رأس تمام واجبات است، که انبیای عظام از آدم( ع) تا خاتم النبیین(ص) در راه آن کوشش و فداکاری جانفرسا نمودهاند و هیچ مانعی آنان را از این فریضه بزرگ باز نداشته؛ و همچنین پس از آنان اصحاب متعهد و ائمه اسلام- علیهم صلوات الله علیهم با کوششهای توان فرسا تا حد نثار خون خود در حفظ آن کوشیدند».
2. احیای نقش و جایگاه قرآن در جامعه: امام خمینی(ره) قرآن را وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان نه وسیله تفرقه در صحنههای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی میدانست.
3. پیروی از ائمه(ع): امام خمینی(ره) در وصیتنامه خود آورده است «با کمال جد و عجز از ملتهای مسلمان میخواهم که از ائمه اطهار و فرهنگ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، نظامی این بزرگ راهنمایان عالم بشریت به طور شایسته و به جان و دل و جانفشانی و نثار عزیزان پیروی کنند».
4. توصیه خدمت به مردم: «... به مجلس و دولت و دستاندرکاران توصیه مینمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیای نعم همه هستند و جمهوری اسلامی رهاورد آنان و با فداکاری های آنان تحقق پیدا کرد و بقای آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگذار نکنید».
5. قدردانی از متخصصان و توجه به تولید داخلی: «بر دولتها و دستاندرکاران است چه در نسل حاضر و چه در نسلهای آینده که از متخصصین خود قدردانی کنند و آنان را با کمکهای مادی و معنوی تشویق به کار نمایند و از ورود کالاهای مصرف ساز و خانه برانداز جلوگیری نمایند و به آنچه دارند بسازند تا خود همه چیز بسازند».
6. احساس مسئولین نسبت به سرنوشت جامعه: «توجه و دخالت ملت از مراجع و علمای بزرگ تا طبقه بازاری و کشاورز و کارگر و کارمند، همه و همه مسئول سرنوشت کشور و اسلام میباشند؛ چه بسا که در بعض مقاطع، عدم حضور و مسامحه، گناهی باشد که در رأس گناهان کبیره است. پس علاج واقعه را قبل از وقوع باید کرد».
7. توصیه به رهبر یا شورای رهبری پس از ایشان: «وصیت اینجانب به رهبر و شورای رهبری در این عصر که عصر تهاجم ابرقدرتها و وابستگان به آنان در داخل و خارج کشور به جمهوری اسلامی و درحقیقت به اسلام است در پوشش جمهوری اسلامی و درعصرهای آینده، آن است که خود را وقف در خدمت به اسلام و جمهوری اسلامی و محرومان و مستضعفان بنمایند؛ لغزش در آن اگر خدای نخواسته با هوای نفس باشد، ننگ ابدی در این دنیا و آتش غضب خدای قهار در جهان دیگر در پیدارد».
8. عدم دخالت قوای مسلح در احزاب سیاسی: «قوای مسلح مطلقاً، چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیر اینها، در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازیهای سیاسی دور نگه دارند. در این صورت میتوانند قدرت نظامی خود را حفظ و از اختلافات درون گروهی مصون باشند و بر فرماندهان لازم است که افراد تحت فرمان خود را از ورود در احزاب منع نمایند و بر رهبر و شورای رهبری است که با قاطعیت از این امر جلوگیری نماید تا کشور از آسیب در امان باشد».
9. توصیه به خداشناسی؛ خودشناسی و خودکفایی: «وصیت من به همه آن است که با یاد خدای متعال به سوی خودشناسی و خودکفایی و استقلال، با همه ابعادش به پیش و بی تردید دست خدا با شماست، اگر شما در خدمت او باشید و برای ترقی و تعالی کشور اسلامی به روح تعاون ادامه دهید».
10.سخن آخر؛ طلب مغفرت از خداوند و حلالیت از مردم: «با دلی آرام و قلبی مطمئن و روحی شاد و ضمیری امیدوار به فضل خدا از خدمت خواهران مرخص، و به سوی جایگاه ابدی سفر میکنم. و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم و از خدای رحمان و رحیم میخواهم که عذرم را در کوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد».
مجموعه کوتاه بیان شده بخشی از بنیانهای فکری و نظری از جمله باورها، اهداف و شیوههای امام خمینی(ره) در حکمرانی و تأسیس حکومت جمهوری اسلامی بود که در وصیت نامه ایشان ذکر شد. خداوند روح پرفتوح ایشان را غریق رحمت و مغفرت فرماید.
انتهای پیام