«حقالناس» مهمترین و پربسامدترین موضوع در دین اسلام است تا جایی که طولانیترین آیه قرآن (سوره بقره آیه 282) نیز به همین موضوع اختصاص دارد و امیرالمؤمنین امام علی(ع) نیز میفرمایند «خدای متعال رعایت حقوق بندگانش را مقدمهای بر رعایت حقوق خودش قرار داده است».
اوج تجلیگاه توجه به حقالناس در مکتب اسلام و اهلبیت(ع) را میتوان در شب عاشورا مشاهده کرد؛ هنگامی که امام حسین(ع) شرط پیکار با ظلم و همراهی با خود را بدهکار نبودن گذاشت و بیعت خود را از افرادی که حقی بر گردن دارند برداشت چراکه پرداخت حق مردم را مقدم بر حضور در جهاد با طاغوت میدانستند.
همین رویداد مهم و درسآموز از واقعه کربلا سبب شد تا ایکنا در ماه محرم امسال به موضوع مهم «حقالناس» بپردازد و بخشهایی از کتاب «حقالناس، ارتباط متقابل حقوق مردم و اخلاق اسلامی»، نوشته آیتاللهالعظمی مظاهری را به نظر مخاطبان خود برساند که در ادامه مشروح بخش نخست با موضوع «عواقب اخروی تضییع حق مردم» را میخوانید.
پایمال کردن و ندیده گرفتن حقوق مردم در قیامت انسان را با مشکلات و سختیهای ناگواری مواجه میسازد. قبل از هر چیز باید دانست که حقالناس، انسان را جهنمی میکند و مانع برخورداری او از بهشت و نعمتهای بهشتی است.
در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است که هر کس حق مؤمنی را حبس کند در قیامت او را پانصد سال روی پا نگاه میدارند به گونهای که سیلاب عرق از او سرازیر میشود، بعد منادی ندا میدهد که وی ظالم است، سپس امر میشود که چنین کسی را به جهنم بیندازید «ثُمَّ يُؤْمَرُ بِهِ إِلَى النَّارِ».
قیامت، چندین موقف یا چندین گردنه دارد در هر موقف فرشتگان الهی سؤالاتی از بندگان میپرسند و اگر کسی پاسخ قانع کننده نداشته باشد، حق عبور از آن موقف را ندارد. سختترین این گردنهها که عبور از آن مشکلتر از سایر مواقف است، گردنه «حقالناس» نام دارد که در آن از حق مردم سؤال میشود در این موقف، برخلاف سایر مواقف خود خداوند متعال از بندگان سؤال میپرسد و بازجویی میکند؛ قرآن کریم نام این گردنه را مرصاد گذاشته است و میفرماید خود خداوند در کمین بندگان است «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ».
امام صادق(ع) درباره این آیه شریفه میفرمایند آن کمینگاه، پلی بر روی صراط است که هر کس حقی از مردم بر عهده اوست، نمیتواند از آن عبور کند. در روایت دیگری آمده است که خداوند میفرماید به عزت و جلال خودم سوگند که از حق مردم و از ظلم ظالم نخواهم گذشت «وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا يَجُوزُنِي ظُلْمُ ظَالِمٍ».
قرآن کریم در آیه دیگری میفرماید «وَقَدِمْنَا إِلَى مَا عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًاً»؛ این آیه شریفه میفرماید اعمال خیر برخی افراد در قیامت مثل گردوغبار پراکنده میشود؛ یعنی آثار آن اعمال برای صاحبش پوچ میشود و هیچ فایدهای ندارد. در روایتی نقل شده که از امام سجاد(ع) سؤال شد اگر کسی حق یک مسلمان را ضایع کند، آن مسلمان چگونه میتواند حق خویش را بستاند؟ آن حضرت فرمودند در قیامت به اندازه حق مظلوم از اعمال نیک ظالم برمیدارند و به اعمال مظلوم میافزایند «يؤْخَذُ لِلْمَظْلُومِ مِنَ الظَّالِمِ مِنْ حَسَنَاتِهِ بِقَدْرِ حَقِ الْمَظْلُومِ فَتُزَادُ عَلَى حَسَنَاتِ الْمَظْلُومِ».
سپس از ایشان سؤال شد اگر ظالم حسنهای نداشته باشد، چه میشود؟ فرمودند گناهان مظلوم را به پرونده ظالم منتقل میکنند. یعنی اعمال نیکوی بدهکار را به بستانکار میدهند و اگر عمل نیکی نداشت با آن اعمال تمام شد، گناهان و اعمال بد بستانکار را روی گردن بدهکار میگذارند. با این حساب ممکن است بستانکار بهشتی و بدهکار جهنمی شود.
در برخی روایات دیگر میخوانیم برخی افراد در قیامت پرونده خویش را خالی از حسنات مییابند. با تعجب سؤال میکنند اعمال خیر و عبادات و انفاقات ما چه شد که اثری از آن نمییابیم؟ به آنان خطاب میشود حسنات شما به پرونده اعمال کسانی که با آنان خصومت داشتید منتقل شده است. سپس مشاهده میکنند علاوه بر اینکه نامه اعمالشان تهی از نیکیهاست گناهانی در آن ثبت شده است که هرگز مرتکب نشدهاند. وقتی علت را جویا میشوند به آنان خطاب میشود اینها گناهان کسانی است که از آنها غیبت کردهاید به آنها ناسزا گفتهاید و در خرید و فروش بر آنان ستم کردهاید.
بنابراین در قیامت اگر حقالناس در پرونده کسی باشد اعمال نیکوی او به تعبیر قرآن کریم «هَبَاءً منثوراً» میشود گناهانی نظیر، غیبت، تهمت و شایعه پراکنی از یک سو و خوردن اموال مردم از سوی دیگر باعث پوچ شدن اعمال نیکو در آخرت میشود.
توبه از حقالناس و جبران حق مردم عواقب سوء آن را رفع میکند. اسفناکتر و حسرتآورتر از آنچه بیان شد این است که افرادی که حق دیگران را ضایع میکنند، معمولاً برای رفاه زن و فرزندان خویش مرتکب ظلم میشوند، اما در روایت داریم که همان زن و بچهها در قیامت اولین کسانی هستند که از شوهر و پدر خود شکایت میکنند و میگویند «خدایا! حق ما را از او بگیر، زیرا او از راه حرام به ما غذا میداد».
در واقع آن فرزندان در قیامت شقاوت خود را تقصیر پدر یا مادر و متأثر از مال حرام آنان میدانند و از آنها شکایت میکنند این افراد از نظر قرآن شریف، ورشکستهترین افرادند «إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَّا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبين» ورشکستهترین افراد در روز قیامت پدر و مادری هستند که باید به خاطر اولاد به جهنم روند. گاهی در تربیت و مواظبت اخلاقی کوتاهی کردهاند و گاهی با غذای حرام، باعث انحراف و گمراهی اهل خانه شدهاند.
قرآن میفرماید چقدر آنها ورشکسته و بدبخت هستند که برای اولاد به جهنم میروند؛ اگر احتمال وقوع تبعات ناشی از تضییع حق مردم یک درصد هم باشد، منجّز تکلیف است و انسان عاقل به آن اهمیت میدهد؛ همانطور که احتمال ضعیف برای وجود یک مار یا عقرب در خانه منجز تکلیف است و انسان عاقل را وادار میسازد از آن خانه حذر کند یا مار را پیدا کرده او را بکشد؛ راجع به حقالناس نیز عقل انسان حکم میکند که از آن حذر کند یا چنانچه حقی از مردم نزد اوست برگرداند و به اصطلاح مار و عقرب حقالناس را با آب توبه، بکُشد.
برای احتمال حقالناس هم آدم باید دق کند چه رسد به اینکه تبعات سخت حقالناس، از نظر قرآن و روایات اهلبیت(ع) یقینی است و شوخیبردار نیست. تسامحی که بعضی اوقات راجع به حقالناس در میان مردم دیده میشود خیلی بیجاست و وقتی پشیمان میشوند که دیگر راه چارهای وجود ندارد به قول قرآن کریم وقتی بیدار و متوجه میشوند که فایدهای ندارد و کار از کار گذشته است «وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنِّي لَهُ الذِّكْرِي».
انتهای پیام