کد خبر: 4226761
تاریخ انتشار : ۲۵ تير ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۵
یادداشت

جایگاه علمی وصی پیامبر(ص) نزد اهل سنت

امام علی بن ابی طالب(ع) سرچشمه علومی است که در جهان اسلام رشد یافته و به بالندگی رسیده است؛ دانش‌هایی همچون تفسیر قرآن، حدیث، فقه، کلام، تصوف، نحو و قواعد زبان عربی و... و پس از رسول خدا(ص)، کسی مانند او یافت نشده که توحید و خداشناسی را به زیبایی و فصاحت وی بیان کند.

محمدجواد گودینی؛ استاد حوزه و دانشگاه، در یادداشتی که در اختیار ایکنا قرار داده به بیان نکاتی درباره علم و دانش امام علی(ع) در کتاب مناقب ابوبکر احمد بن موسی پرداخته است که در ادامه میآید:

ابوبکر احمد بن موسی بن مردویه؛ از مفسران، مورخان و دانشمندان برجسته اهل سنت در سده چهارم و ابتدای سده پنجم هجری بوده که آثار ارزنده‌ای از خویش به یادگار گذاشته است که ازجمله آنها تفسیر قرآن، الأمالی، حدیث الطیر، کتاب العلم، مناقب علی بن ابی‌طالب(ع) و ... هستند. وی در کتاب «مناقب علی بن ابی‌طالب(ع)»، روایات بسیاری را به طُرُق اهل سنت درباره فضیلتها و برجستگیهای امام الموحدین علی(ع) گردآوری کرده و در فصل ششم این اثر روایی، به بررسی جایگاه علمی امام علی(ع) میپردازد و آن حضرت(ع) را داناترین صحابه پیامبر(ص) توصیف کرده که دانش همه اصحاب و یاران پیامبر(ص) به او ختم شده و به ویژه در دانش خداشناسی کسی همتای او نمیشود و به فرموده پیامبر اسلام(ص)، دروازه علم و دانش به شمار میرود

در ادامه این نوشتار، به بررسی برخی از روایاتی خواهیم پرداخت که وی در این اثر روایی و تاریخی خود گردآوری کرده که موید دیدگاه اهل سنت درباره علم و دانش امام علی(ع) است.

ابوبکر احمد بن موسی روایت نموده است که رسول خدا(ص) چنین فرمود: من شهر دانشم و علی، درب آن است؛ هر کس خواهان علم و دانش است، باید از دروازه آن وارد گردد. (مناقب علی بن ابی‌طالب«ع»، ص86). وی همچنین از صحابی بزرگوار رسول خدا(ص) یعنی ابوسعید خُدری چنین روایت کرده است: رسول اکرم(ص) فرمود: من شهرِ حکمت و فرزانگی هستم و علی درب آن است. (همان)از سعید بن مُسیِّب (یکی از چهره‌های شاخص و نامدار تابعان) چنین نقل شده است: از هیچ یک از اصحاب رسول خدا(ص) شنیده نشد: از من پرسش کنید؛ جز علی(ع). (همان، ص87).

از مسروق نیز روایت است که چنین گفت: من اصحاب محمد(ص) را آزمودم و با آنان گفتوگو کردم، دیدم دانش آنان به چند نفر میرسد (و این چند نفر، از دیگران داناتر هستند): عمر، علی، عبدالله بن مسعود، ابودَرداء، مُعاذ بن جَبَل و زید بن ثابت. آنگاه این شش تن را بوییدم (و علم و دانش آنان را آزمودم) دیدم دانش آنان به دو تن از اصحاب میرسد: علی و عبدالله بن مسعود. آنگاه این دو تن را آزمودم (و علم و دانش آنان را بررسی کردم)، دیدم دانش اصحاب به علی(ع) منتهی میگردد (و از در علم و دانش، یگانه و بیهمتاست و همگان از دانش او بهره جستهاند). (همان، ص87).

همچنین روایت کرده است: برای اصحاب رسول اکرم(ص) مشکلی ایجاد گردید و عمر بن خطاب، آنان را جمع نمود. در محفلی که اصحاب حضور داشتند، خلیفه عمر به علی(ع) چنین گفت: سخن بگو؛ تو برترین و داناترین آنان (اصحاب پیامبر«ص») هستی. (همان، ص88).

همین‌طور از خلیفه دوم روایت است که فراوان میگفت: اگر علی نبود، عمر نابود میشد. یا میگفت: در مشکلی که ابوالحسن(ع) در آن حاضر نباشد، عمر زنده نماند.(همان). در همین راستا از ابوهریره نیز نقل است که عمر بن خطاب چنین گفت: علی، در قضاوت از همه ما برتر است. (ابوتراب، ص186). ابن ابی الحدید معتزلی (شارح نهج البلاغه و از دانشمندان بزرگوار جریان اعتزال از اهل سنت در سده هفتم هجری)، در توضیح فرازی از نهج البلاغه (خطبه 90) درباره خداشناسی و سخنان بلند و حکیمانه امام علی(ع) در این باره چنین گفته است: سزاوار است عَدنان و قَحطان (همه عرب) به این گفتار (این سخنان بلیغ، رسا و آموزنده) افتخار نمایند؛ اگر جدش ابراهیم خلیل الرحمن(ع)، این سخنان را میشنید، دیدگانش روشن شده و به فرزندش (علی«ع») میگفت: آنچه از نشانههای توحید و خداپرستی آشکار کردم، کهنه نگردیده و خداوند از میان نسل من، کسی را به دنیا آورده که توحید و معرفی پروردگار را در زمان جاهلیت عرب آن‌چنان بالابرده و (سخنانی نغز و بی‌مانند بیان فرموده) که من در جاهلیت نبطی چنین نکردماگر این سخن را ارسطو (فیلسوف و دانشمند برجسته یونانی مشهور به معلم اول) میشنید؛ همو که بر این باور بود، خداوند بر جزئیات جهان، علم و احاطه ندارد، قلبش فروتن شده و موی بر اندامش لرزان میشد و اندیشهاش آشفته میگردید (و راهی برای پاسخ‌گویی بدان نمییافت و در برابر این سخن، فروتن میگردید).... (شرح نهج البلاغة، ج7 ص24).

آری، با بررسی منابع روایی و تاریخی اهل سنت ازجمله کتاب مناقب احمد بن موسی، درمی‌یابیم از منظر دانشمندان وی به عنوان یکی از بزرگانِ اهل سنت و بر پایه روایات و گفتههای اصحاب و تابعان، امام علی(ع) سرآمد اصحاب رسول خدا(ص) در علم و دانش است. وی بر پایه روایات بر این باور است امیر مومنان علی(ع) وارث پیامبر(ص) بوده و دوست او، دوست رسول خدا(ص) و دشمنش نیز دشمن پیامبر(ص) بوده و هر کس علی(ع) را دوست ندارد، از ایمان، او را بهرهای نیست و دوستی او نشانه ایمان و دشمنی با او نشانه کفر است و آن حضرت(ع) داناترین، سخنورترین و خداشناسترین فرد در میان امت پس از رسول گرامی اسلام(ص) است.

همچنین درمی‌یابیم امام علی بن ابی‌طالب(ع) سرچشمه علومی است که در جهان اسلام رشد یافته و به بالندگی رسیده است؛ دانشهایی همچون تفسیر قرآن، حدیث، فقه، کلام، تصوف، نحو و قواعد زبان عربی و ... و پس از رسول خدا(ص)، کسی همانند او یافت نشده که توحید و خداشناسی را به زیبایی و فصاحت وی بیان کند. (اسوه رادمردی، ص99). سخن را با توصیفی زیبا و خواندنی از ابونُعَیم اصفهانی از بزرگان اهل سنت در کتاب «حِلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء» درباره امام علی(ع) به پایان میبریم:

امام علی«ع» پیشوای قوم، دوستدار پیامبر(ص) و مورد علاقه خداوند بوده و همچون درب برای ورود به شهر دانش است [اشاره به حدیث مشهور پیامبر] و دریافت‌کننده اشارتهای [دینی، قرآنی و ...] بوده و پرچم ره‌یافتگان است. او همچنین روشنایی فرمانبرداران، سرپرست اهل تقوا و پیشوای دادگران است و نخستین کسی است که دعوت پیامبر«ص» را اجابت نمود [و آیین اسلام را پذیرفت و آن را گردن نهاد] و استوارترین مردم در یقین بوده، بردباریاش از همگان بیشتر، دانش و معرفتش از دیگران فراوانتر است. او علی بن ابی‌طالب است که خداوند چهرهاش را تکریم فرماید؛ پیشوای پارسایان، زینت عارفان، خبر آورنده از حقیقتهای [ناب] توحیدی و یکتاپرستی و بررسی‌کننده درخششهای دانش یکتاپرستی. کسی که دارای قلبی خردمند و زبانی پرسشگر و گوشی شنوا [و پذیرای دستورهای خداوند و پیامبر اکرم«ص»] بود و بر سرِ پیمان خویش باقی ماند و وفادار بود ...".

فهرست منابع:
1-
ابن ابی الحدید معتزلی، شرح نهج البلاغة، دار احیاء الکتب العربیة 1960
2-
ابوبکر احمد بن موسی بن مردویه، مناقب علی بن ابی‌طالب(ع)، دار الحدیث 1380
3-
ابونعیم إصفهانی، حلیة الأولیاء و طبقات الأصفیاء، مصر، مطبعة السعادة 1932م
4-
گودینی، محمدجواد، اسوه رادمردی، انتشارات نظری 1399
5-
یوسف محمد عمرو، ابوتراب، بیروت، دار المؤرخ العربی 2001

انتهای پیام
captcha