کد خبر: 4228905
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۴ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۰
بخشعلی قنبری در گفت‌وگو با ایکنا تبیین کرد

تقویت کرامت انسانی نیازمند تبدیل اخلاق به دغدغه ذهنی

یک پژوهشگر نهج‌البلاغه با بیان اینکه کرامت انسانی در جامعه ما و در جامعه جهانی رو به ضعف است، گفت: عوامل گوناگونی در این زمینه تأثیرگذار است از جمله اینکه مبلغان، مروجان، معلمان و مربیان، اخلاق را دغدغه ذهنی مردم نمی‌کنند.

قنبریروز ۱۴ مردادماه در تقویم رسمی ایران، روز حقوق بشر اسلامی و کرامت انسانی نامگذاری شده است. حقوق بشر، اغلب در مفهوم سیاسی آن مورد توجه قرار گرفته است و حداقل حقوقی است که انسان در هرجا که هست باید از آن برخوردار باشد. به نظر می‌رسد باید قدری عمیق‌تر به کرامت انسانی بپردازیم که خود، پایه و اساس بسیاری از حقوق و امتیازات و تکالیف انسانی شناخته می‌شود. کرامت ذاتی انسان، هدیه الهی برای جامعه بشری است و نمود‌های آن در سخن و سیره امام علی(ع) فراوان به چشم می‌آید.

در همین راستا با بخشعلی قنبری، پژوهشگر نهج‌البلاغه و نویسنده کتاب ««اخلاق کرامت در نهج‌البلاغه» درباره مفهوم کرامت انسانی و عوامل کرامت‌ساز از دیدگاه نهج‌البلاغه به گفت‌وگو نشسته‌ایم، مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

ایکنا ـ مفهوم کرامت انسانی از دیدگاه نهج‌البلاغه چیست؟

کرامت در نهج‌البلاغه به خوبی مورد بحث قرار گرفته است و به اندازه‌ای از اهمیت ویژه برخوردار است که وقتی آن را بررسی کردم، کتابی با عنوان «اخلاق کرامت در نهج‌البلاغه» از آن به دست آمد. وقتی از کرامت صحبت می‌کنیم، منظور این است که درصدد هستیم، انسان به جایی برسد که از خود بزرگواری نشان دهد، به این دلیل که در متون دینی ما، کَرَم، کَرامت یا کِرامت آمده است و در قرآن کریم به معنی سخاوت، شرافت و عزت است. البته مشتقات آن متعدد بوده و دایره معنایی گسترده‌ای دارد.

در برخی موارد این واژه را به اشیا نیز نسبت داده‌اند؛ وقتی درباره کرامت یک شی صحبت می‌شود، به معنی نفاست و گرانبها بودن آن است. وقتی هم این واژه را برای خداوند به کار می‌بریم، به معنی احسان بی‌منت و بدون چشم‌داشت متقابل است. خداوند به ما پاداش می‌دهد و می‌گوید شما نماز بخوانید، من پاداش می‌دهم، اما یک بار هم خداوند می‌فرماید؛ بدون اینکه شما کاری انجام دهید، من به شما پاداش می‌دهم. پس اولی اخلاق عدالت خداوند است، اما پاداش بدون عمل، ناشی از کرامت است؛ بنابراین خداوند با انسان دو گونه تعامل دارد.

در سوره زلزال خداوند می‌فرماید؛ «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ؛ وَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ؛ هر کس به اندازه ذره‌ای عمل نیک انجام دهد، پاداش نیکی را می‌بیند و ذره‌ای هم عمل بد انجام دهد، جزای آن را می‌بیند» که به معنی اخلاق عدالت الهی است و اخلاق کرامت الهی جایی است که خداوند ما را می‌بخشد، بدون آنکه چیزی از ما بخواهد، «تو مگو ما را بدان شه بار نیست/ با کریمان کار‌ها دشوار نیست».

من براساس آنچه در زبان امام علی(ع) بیان شده است، اخلاقی را با عنوان «اخلاق کرامت» تنظیم کرده‌ام که با همین عنوان توسط انتشارات نوشناخت چاپ شده است. در اخلاق کرامت، مولا علی(ع) بیانی دارند که بسیار جالب است. ایشان می‌فرمایند؛ اخلاق کرامت باید از حدود ۳۰ سالگی شروع شود و هر چه سن بالاتر می‌رود، ضرورت این اخلاق بیشتر می‌شود.  

ایکنا ـ کرامت انسانی در مشی امام علی(ع) چگونه بروز و ظهور داشته است؟

در دیدگاه امام علی(ع) این مبنا وجود دارد که؛ شما را خدایی آفریده که آن خدا موصوف به کرامت است و طبیعی است که باید مراحل تکامل و تعالی را پشت سر بگذارد، به این معنی که آفریده‌شده به آفریدگار شباهت پیدا کند. چون در روایات «خلق الله آدم علی صورته» را داریم که مفسران معتقدند، خداوند مانند انسان صورت ندارد و صورت کنایه از اخلاق است و انسان باید خلق الهی پیدا کند. در روایت دیگری از پیامبر اکرم(س) داریم که می‌فرماید؛ «تخلقوا بأخلاق الله؛ شما باید به خلق خدا درآیید.» وقتی این مبنا را پذیرفتیم، مولا علی(ع) در نامه ۳۱ نهج‌البلاغه بیان کرده است؛ انسان کریمتر از آن است که خود را به پستی آلوده کند؛ بنابراین انتظار مولا علی(ع) از انسان این است که تحت هیچ شرایطی کرامت خود را از دست ندهد.  

شاید بعضی وقت‌ها تصور کنیم، حال که قرار است کریمانه زندگی کنیم، آیا معنایش این است که همواره باید ایثار کنیم و خودمان را از لذایذ زندگی محروم کنیم؟ پاسخ علی(ع) منفی است. شما می‌توانید به تمام غرایز برسید، ولی کریم باشید. یعنی بهره‌مندی از مال دنیا و پاسخ مثبت دادن حلال به غرایز با زیست کریمانه هیچ منافاتی ندارد. در واقع علی(ع) می‌فرماید، آنها(غرایز) هم در زندگی شما جایگاه دارند و براساس اخلاق، نیاز خود را تأمین کنید.

پایین‌ترین غریزه انسان، غریزه جنسی است و علی(ع) معتقد است، اگر همین غریزه را با اخلاق جنسی تأمین کنید، این اخلاق، به کرامتتان آسیب نمی‌زند؛ بنابراین کرامت در نهج‌البلاغه جایگاه ویژه‌ای دارد و دایره آن را منحصر به مسلمانان نمی‌داند، بلکه تمام موجودات عالم کرامت دارند و در رأس آنها انسان قرار دارد و ما به هیچ وجه نباید کرامت انسانی را زیرسؤال ببریم.

حضرت علی(ع) به روستایی در منطقه صفین(جنوب غربی رود فرات) می‌روند و از کدخدایان به استقبال حضرت می‌آیند، حضرت سوار بر الاغ جلوتر می‌رفت و کدخدا پشت سر علی(ع) بود. حضرت پیاده می‌شوند و آن کدخدا به علی(ع) می‌گوید؛ چرا پیاده می‌شوید؟ حضرت می‌فرماید؛ سوار شدن من بر الاغ و پشت سر من آمدن شما با اخلاق کرامت منافات دارد. در واقع امام علی(ع) نخواستند آن کدخدا تحقیر شود و یا به کسی آسیبی برسد.  

ایکنا ـ عوامل کرامت‌ساز چیست و ما چگونه می‌توانیم آنها را از نهج‌البلاغه برداشت کنیم و الگو بگیریم؟

اخلاق کرامت‌ساز بسیار زیاد است، اما اولین عامل برای کرامت، عامل شناختی است، یعنی ما باید در ذهنمان بررسی کنیم، دیدگاهی که ما به خداوند، خودمان، سایر انسان‌ها و طبیعت داریم، چگونه است؟ به این مجموعه عوامل شناختی، کرامت گفته می‌شود، یعنی نگرش ما عاملی می‌شود تا اخلاق کرامت را به لحاظ شناختی به وجود آوریم. مثلاً درباره خداوند ممکن است دو تصور وجود داشته باشد، یک عده بگویند، خداوند موجودی قهار است و هر کاری دلش بخواهد می‌تواند علیه انسان انجام دهد، یعنی می‌تواند بندگانش را تحقیر و یا مضمحل کند. تصویر دیگر این است که خداوند به انسان‌ها احترام می‌گذارد. طبیعی است که از میان این دو نگرش، در تصویر دوم، کرامت به وجود می‌آید. خدای تحقیرکننده انسان، مانع کرامت است و در این صورت دیکتاتورپرور می‌شود.  

اشاعره در فرهنگ اسلامی معتقدند، خداوند هیچ قاعده و قانونی ندارد و هرطور خواست می‌تواند با انسان‌ها مواجه شود. یعنی خداوند از دیدگاه اشاعره مطلق العنان است. در این صورت آیا خداوند مجاز است کاری غیراخلاقی انجام دهد؟ پاسخ آنها این است که اشکالی ندارد و می‌تواند این کار را انجام دهد. در این صورت آیا می‌توانید از این خداوند انتظار کرامت داشته باشید؟

شیعیان و معتزلیان معتقدند، این طور نیست و اگر کاری غیراخلاقی انجام دهد، دیگر خدا نیست. چون خداوند موجودی اخلاقی است؛ بنابراین انسان باید به این شناخت برسد که خداوند کریم است و از انسان کرامت می‌خواهد. انسان تجلیگاه الهی است و در این صورت تجلیگاه الهی، پست نمی‌شود. طبیعت هم منظور الهی است یعنی خداوند به طبیعت نگاه کرده است، پس طبیعت، کرامت دارد، پس می‌توانیم زمینه و عامل کرامت را ببینیم.  

البته عوامل شناختی لازم است، ولی کافی نیست. یعنی، چون خداوند کریم است، پس من هم کریم می‌شوم. ممکن است این دیدگاه را داشته باشید و به کرامت دست نیابید. برای اینکه باید تمرین کنید تا در اعمال شما جاری شود. یکی از راهکار‌ها این است که با کریمان نشست و برخاست کنید. علی(ع) به مالک اشتر می‌گوید؛ وقتی می‌خواهی مسئولان زیردست انتخاب کنی و یا با کسی رفت و آمد کنی؛ جوانمردان و اهل کرامت را انتخاب کن. مطالعه در این زمینه نیز می‌تواند کمک‌کننده باشد.

ایکنا ـ در مناسبات و مراودات اجتماعی چقدر قائل به کرامت انسانی هستیم و چرا از این اخلاق دور شده‌ایم؟

کرامت در چهار زمینه قابل بررسی است، یکی از این موارد کرامت در رابطه با خداوند است، یعنی خداوند، کریمانه می‌بخشد و من نیز باید این طور باشم. دوم، کرامت در رابطه با خود، یعنی خودم را عزیز بشمارم و متعالی بدانم و را از برخی کار‌ها دور نگه دارم. اما نکته مهم درباره کرامت این دو نیست و مهمتر، کرامت در تعامل با دیگران است، باید این را بر خود فرض بدانیم که تمام موجودات الهی، جلوه‌های الهی هستند، شیر درنده جلوه خداوند است، برای اینکه این غریزه را خداوند به او داده است و اگر آهو را شکار می‌کند، براساس خوی و غریزه او است و کاری خلاف قاعده نمی‌کند.  

اینکه در جامعه ما و در جامعه جهانی کرامت انسانی رو به ضعف است، عوامل گوناگونی دارد، یکی از عوامل این است که مبلغان، مروجان، معلمان و مربیان، اخلاق را دغدغه ذهنی نکرده‌اند. آنها می‌گویند، دروغ نگویید، وگرنه وارد جهنم می‌شوید. اگر قرار بود با این سخنان اخلاقی شویم، همه جامعه اخلاقی می‌شدند، چه کسی در کشورمان است که این جملات را نشنیده باشد؟! پس چرا اخلاقی نشده‌ایم؟! چون برای ما تبدیل به دغدغه نشده است.  

فرد بازاری پای منبر و سخنرانی یک واعظ می‌نشیند و تحت تأثیر قرار می‌گیرد، اما بین مسجد تا حجره که چند قدم بیشتر نیست، وقتی به حجره می‌رسد، برای یک معامله، چند قسم دروغ می‌خورد. چون اخلاق برای او دغدغه نشده است. باید بدانیم که با توصیف و امر و نهی دغدغه اخلاقی ایجاد نمی‌شود.  

همچنین برخی از واعظان و مبلغان، سرمایه و اعتماد اجتماعی را از دست داده‌اند، چون از یک سو به کار نیک دعوت می‌کنند و از سوی دیگر این گفته‌ها را در رفتار آنها نمی‌بینیم. 

باید به جای اینکه بگوییم دروغ نگویید، بگوییم در ذهن خود هم دروغ نگویید. چون تا از ذهن به زبان برسد، زمانی برای آن صرف می‌شود. همانطور که حضرت عیسی(ع) به مردم می‌گفت: «پیش از من به شما می‌گفتند، دوستان خود را دوست بدارید، من به شما می‌گویم، دشمنان خود را هم دوست بدارید.» این گفته است که اخلاق را توسعه می‌دهد.

به همین دلیل به مروجان، معلمان، مبلغان، والدین و ... پیشنهاد می‌کنم، مخاطب را به اخلاق حداکثری و نه حداقلی دعوت کنند، چون ۱۰۰ آید، نود هم پیش ماست. هنوز مردم دنیا تردید دارند و می‌گویند؛ آیا اخلاقی زندگی کردن به صرفه است؟ چون هزینه دارد. دانشمندانی که در دنیا پژوهش کرده‌اند، می‌گویند، اخلاقی زندگی کردن به صرفه است و اگر این دیدگاه در مردم به وجود آید، بیشتر به آن گرایش پیدا خواهند کرد.

ایکنا ـ چه کتاب‌هایی را برای مطالعه در زمینه اخلاق کرامت انسانی پیشنهاد می‌کنید؟

پنج کتاب «فلسفه اخلاق»، «نظام اخلاقی»، «اخلاق شفقت در نهج البلاغه»، «اخلاق کرامت در نهج‌البلاغه» و «نظام عرفانی نهج البلاغه» بسته اخلاقی مهمی است که می‌تواند مورد استفاده مخاطبان قرار گیرد. این آثار از سوی انتشارات نوشناخت به چاپ رسیده است.

گفت‌وگو از سمیه قربانی

انتهای پیام
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۳/۰۵/۱۴ - ۲۲:۱۱
0
0
استاد زنده باشید. کلامتون همیشه بدیعه
captcha