سالهای ابتدایی دهه هفتاد است، هنوز فضای مجازی و شبکههای اجتماعی نیستند تا گرمای خانوادهها را بگیرند، روزهایی که حاکم بلامنازع رسانههای نه چندان متنوع آن، کودکی خردسال بود که نه رنگ مدرسه را به چشم دیده بود و نه سواد کودکیاش به اندازه اعداد میرسید، اما همین کودک در آن ایام به بزرگترین رسانه و مروج قرآن تبدیل شده بود.
خانوادههای زیادی در آن سالها با دیدن برنامههای این کودک خردسال، خیال داشتن چنین فرزندی داشته باشند. یکی از همین خانوادهها پدر و مادر زهرا انصاری بود که دوست داشتند، فرزندشان پا جای پای سیدمحمدحسین طباطبایی بگذارد، 10 سال بعد که صاحب فرزندی شدند، نیمی از آرزوی خود را محقق شده یافتند و از همان بدو تولد روی تحقق این آرزو تمرکز کرده بودند.
حالا بیست و چند سال از آن روزهایی که پدر و مادر زهرا انصاری آرزویی بزرگ را از ذهن گذرانده بودند، گذشته است و نه تنها فرزندشان حافظ کل قرآن کریم شده بلکه مسیری را رفته که میتواند افراد زیادی را هم جذب قرآن کریم کند، همان کاری که کودک دهه هفتادی انجام داده بود.
زهرا انصاری از آن دهه هشتادیهایی است که دوست دارد بیشترین تأثیر را بر اطرافیان داشته باشد و اگر هم بتواند آنها را هر چند کوتاه هممسیر صراط مستقیم خود کند. اصلاً با همین نیت وارد عرصه معلمی شده و چون اعتقاد دارد در دوران دبستان دانشآموزان بیشترین تأثیرپذیری را از معلم دارند، زمان انتخاب رشته، معلمی ابتدایی را انتخاب کرده است. او با این هدف که بتواند دانشآموزان و شاگردان خودش را عاشق قرآن کند معلم شده است و به موفقیت در این مسیر امیدوار است.
برای دقایقی پای صحبت این حافظ کل قرآن و دانشجومعلم دانشگاه فرهنگیان نشستهایم تا بیشتر با نگاه و دیدگاه او در مورد حفظ قرآن و فعالیت در این عرصه آشنا شویم.
ایکنا – خانم انصاری ابتدا معرفی کوتاهی از خود داشته باشید.
زهرا انصاری، حافظ کل قرآن هستم. متولد بیستم اسفندماه سال 1381 در تهران و در حال حاضر دانشجوی رشته آموزش ابتدایی در دانشگاه فرهنگیان هستم. یک خواهر 10 ساله دارم، پدرم کارمند بانک و مادرم نیز خانهدار است. هیچ یک از اعضای خانواده به صورت حرفهای فعالیت قرآنی ندارند، تنها عضوی که در این سطح فعالیت میکند، من هستم.
ایکنا – پس چه شد که علاقهمند به قرآن کریم آن هم به صورت حرفهای و در بالاترین سطح شدید؟
هر چند پدر و مادرم فعالیت قرآنی در این سطح نداشتند، اما علاقه به قرآن کریم در همه مردم وجود دارد. پدر و مادرم هم بر اساس علاقهای که به قرآن داشتند، با قرآن مأنوس بودند. وقتی میدیدم پدر و مادر در منزل قرآن میخوانند یا وقتی صدای قرآن در منزل پخش میشد به شدت به آن صدا علاقه و واکنش مثبت نشان میدادم، یا زمانی که توان ادای کلمات را داشتم، سعی میکردم کلمات آیات را تکرار کنم.
پدر و مادرم در دهه هفتاد آقای طباطبایی(حجتالاسلام محمدحسین طباطبایی، حافظ کل قرآن کریم) و مانند بسیاری از پدران و مادران در آن سالها خیلی دوست داشتند فرزندشان حافظ قرآن شود و لذا تصمیم گرفتند من را به صورت آزمایشی در دارالقرآن آستان حضرت عبدالعظیم(ع) ثبتنام کنند.
یک ماه در آن کلاسها حضور داشتم و توانستم جزء 30 قرآن را حفظ کنم. با توجه به اینکه حفظیاتم خیلی خوب بود اساتید خیلی تشویقم کردند و همین انگیزه و ذوق بیشتری در من به وجود آورد، بعد از این تشویقها بود که جرقه حفظ کل قرآن کریم در من زده شد و در نهایت طی مدت دو سال حافظ کل قرآن شدم.
ایکنا – قطعاً این دو سال به راحتی سپری نشده و احتمالاً بسیار سخت بوده، اینطور نیست؟
بله، چیزی که برای من اهمیت داشت و لطف خدا شامل حال من شد این بود که انگیزه حفظ در من از بین نمیرفت. در زمان شروع حفظ با مادرم قرار گذاشته بودم که طی دو سال کل قرآن را حفظ کنم، شرایط به نحوی پیش رفت که سه ماه مانده به پایان این مهلت تنها 18 جزء را حفظ کرده بودم و 12 جزء باقی مانده بود. ناچار بودم در سه ماه آخر، روزانه پنج صفحه حفظ کنم، در نهایت هم موفق شدم در آن سه ماه 12 جزء باقیمانده را حفظ کنم.
ایکنا – یعنی در یک ماه چهار جزء یا به عبارتی هفتهای حدود یک جزء؛ سخت نبود؟
خیلی سخت بود، اما علاقه شدیدی که داشتم باعث شده بود سختیها را کمتر احساس کنم، علاقه من به حفظ قرآن هیچ وقت کم نشد و هرچه جلوتر میرفتم این علاقه و این عطش در من بیشتر میشد.
ایکنا – در مدت دو سال که مشغول حفظ قرآن بودید، پیش نیامد که انگیزه خودتان را از دست بدهید و به این که کار را رها کنید، فکر کنید؟
خیر، من در کنار حفظ قرآن، تفریحات خودم را داشتم، بیرون میرفتم، بازی میکردم و همان کارهای معمولی که بقیه بچهها در سنین کودکی انجام میدادند، انجام میدادم.
ایکنا – احتمالاً روزهایی هم بوده که حوصله شما سر رفته و خواستهاید حفظ را رها کنید، دوست دارم بیشتر در مورد این شرایط صحبت کنید، برخورد شما و خانواده در این شرایط با موضوع حفظ چگونه بود، چطور آن شرایط سپری شد و از آن عبور کردید؟
من خستگی را زمانی در خودم احساس میکردم که کار حفظ با ایام امتحانات مدرسه تداخل پیدا میکرد، شاید برخی وقتها میگفتم دیگر نمیخواهم ادامه دهم، اما لطف خدا و پیگیری پدر و مادر باعث ادامه مسیر میشد. تأثیر این کار را در درسهایم میدیدم، مثلاً اگر دوستان و همکلاسیها مطلبی را در یک ساعت حفظ میکردند من در 15 یا 20 دقیقه حفظ میکردم، به نظر من این اثر قرآن بود.
ایکنا – بعد از اینکه حفظ را به پایان بردید، چه کردید؟ برای بسیاری از افرادی که حافظ کل قرآن شدهاند، روز پایان یافتن حفظ، تازه شروع یک مسیر و گام اول یک روند طولانیتر برای آنها بوده است، برای دوران پس از حفظ چه برنامهریزیای داشتید؟
در همان ایامی که در حال حفظ قرآن بودم با مسابقات قرآن آشنا شدم و در مسابقات مختلفی هم حضور یافتم. تا قبل از حضور در مسابقات هیچ اطلاعی از اینکه حفظ قرآن مسابقه هم دارد، نداشتم. اولین مسابقهای که در آن حضور داشتم، مسابقات سازمان اوقاف بود که در آنجا فهمیدم حفظ قرآن یک دنیای بزرگ و مهم است که باید به صورت حرفهای به آن پرداخت و در کنار تثبیت باید صوت و لحن، تجوید و وقف و ابتدا را هم ارتقا داد. من تا آن زمان تنها روی حفظ معمولی قرآن تمرکز داشتم. بعد از اینکه قرآن را تمام کردم به سرعت به کلاسهای استاد محمدحسین سبزعلی رفتم.
یکی از آن مواردی که من را تاکنون نگه داشته تا بعد از 11 سال از اتمام حفظ همچنان در این عرصه حضور داشته باشم و تثبیت کنم همین وجود مسابقات است، مسابقات در این زمینه خیلی به حفاظ کمک میکند.
ایکنا – از چه سالی وارد مسابقات شدید؟
از حدود سال 1392 زمانی که 10 یا 11 سال داشتم وارد مسابقات شدم، اولین مسابقاتی که در آن حضور داشتم، مسابقات قرآن شکوفههای سازمان اوقاف و امور خیریه بود.
ایکنا – این حضور که تا الان هم ادامه داشته است، منتهی به چه رتبههایی شده است؟
در تمامی مسابقات از شکوفهها تا بزرگسالان و اصناف و اقشار مختلف حضور داشتهام، رتبه اول مسابقات قرآن بسیج، رتبه اول مسابقات دارالقرآن امام علی(ع)، جشنواره ملی قرآن و عترت دانشجویان و ... از جمله این رتبههاست.
در مسابقات سازمان اوقاف هم از دو سال قبل حضور دارم، سال اول رتبه سوم را به دست آوردم و دوره گذشته نیز موفق به کسب رتبه دوم شدم و به واسطه کسب این رتبهها نماینده ایران در مسابقات بینالمللی قرآن کشور اردن و جایزه بزرگ دبی خواهم بود.
ایکنا – با این حساب تقریباً تنها حافظ قرآنی خواهید بود که در یک سال و به فاصله چند ماه در دو رویداد بینالمللی حضور داشته؟ اطلاعاتی از جزئیات مسابقات دارید؟
این اولین مسابقات بینالمللی من خواهد بود و امیدوارم بتوانم موفق ظاهر شوم. با چند نفر از دوستان که قبلاً در این مسابقات حضور یافتهاند، صحبت کردم، بیشتر تأکید داشتند که روی محفوظات و تجوید تسلط داشته باشم، مسابقات دبی دو مرحله مقدماتی و نهایی دارد و میدانم مقداری سختگیرانه رتبه میدهند.
ایکنا – بله، مسابقات دبی و تا حدود زیادی مسابقات اردن به سختی به ایرانیها رتبه میدهند، یا درستتر بگویم، ایرانیها در این دو رویداد سختتر موفق به کسب رتبه میشوند. در مورد اهداف خودتان از حضور در مسابقات بگویید، به نظر میرسد برخی از حافظان علاوه بر انس گرفتن با قرآن کریم از طریق حفظ، نیمنگاهی هم به جوایز میلیاردی دارند.
من در زمان شروع حفظ قرآن کریم و در حال حاضر اصلاً نگاه مادی به حفظ قرآن ندارم، هدفم از ابتدا این بوده که تمام تلاش خودم را به کار گیریم تا شاید بتوانم فرد تأثیرگذاری باشم و روی چند نفر تأثیر داشته باشم.
بخشی از این اثرگذاری میتواند از طریق حضور در مسابقات میسر شود، پس حضور در مسابقات صرفاً بهرهمندی مادی نیست، ضمن اینکه در مسابقات سطح توانمندی خود را محک میزنیم و متوجه میشویم از سال قبل تا امسال در تجوید، در صوت و لحن و ... چقدر پیشرفت داشتهایم.
ایکنا – طی این چند سال که حافظ کل قرآن بودهاید، بهره مادی هم از این حافظ قرآن بودن بردهاید؟ کسب یک امتیاز خاص هم میتواند بهره مادی تلقی شود.
واقعاً بهره مادی چشمگیری نبردهام، وقتی در مسابقات سازمان اوقاف که مطرحترین مسابقات کشور است صاحب رتبه شدم، یا وقتی در جشنواره ملی قرآن دانشجویان صاحب رتبه شدم، امتیازاتی به دنبال داشت که میتواند در رتبهبندی معلمی تأثیر داشته باشد. شاید تمام بهرههایی که بردهام و خواهم برد اینها باشد.
ایکنا – وقتی به پاسخهای شما به سوالات اخیر دقت میکنم، انگار به نگاه مادی حتی برای جذب افراد به حوزه قرآن کریم هم اعتقاد ندارید.
با مباحث مادی میشود، افراد را جذب قرآن کرد، اما نباید صرفاً این نگاه حاکم شود. این نوع نگاه باید در کنار چیزهای دیگر قرار بگیرد. اگر بخواهیم به قرآن که معجزه خداوند است، نگاه صرفاً مادی داشته باشیم، شاید دیگر آن حس خوبی که انس با قرآن برای ما به همراه دارد، تجربه نکنیم.
نگاه صرفاً مادی، حس رقابت ایجاد میکند و این متأسفانه در چند سال اخیر خیلی دیده شده است. در مسابقات دیدهام افرادی که با هم دوست بودهاند و در کنار این دوستی حافظ قرآن شدهاند، اما وقتی وارد حیطه مسابقات شدهاند و بحث رتبه و جوایز پیش آمده است، از آن حس دوستانه و گرم فاصله گرفتهاند.
ایکنا – اگر با وعدههای مادی بتوان افراد را جذب قرآن کرد هیچ ایرادی ندارد، حتی اگر از همان ابتدا با این نگاه وارد حوزه قرآن شوند هم ایرادی ندارد، چون قرآن اینقدر ظرفیت دارد که افراد را در طول مسیر با خود همراه کند و نگاهشان را تغییر دهد.
چرا از ابتدا این کار را نکنیم؟ همه که نگاه معنوی ندارند، اگر از ابتدا همین موضوع را به افراد نشان دهیم، ممکن است برای انس گرفتن با قرآن ترغیب شوند. به نظرم باید در کنار هم این دو نگاه را پیش برد.
من بابت حفظ قرآن مبلغی پرداخت نکردم و کاملاً رایگان قرآن را حفظ کردم. البته بعد از حفظ برخی کلاسها بود که برای حضور در آنها باید هزینه پرداخت میشد.
ایکنا – شما هم در مسابقات سراسری قرآن اوقاف که بالاترین سطح مسابقات است و هم در مسابقات دانشجویی که عدهای آن را بعد از مسابقات سراسری بالاترین سطح مسابقات میدانند، حضور یافتهاید، بیشتر میخواهم در مورد مسابقات دانشگاهی صحبت کنید، ارزیابی شما از جشنوارههای قرآنی دانشجویی چیست؟
جشنوارههایی که طی دو سال اخیر برگزار شده از سطح بالایی برخوردار بود. سال قبل سطح مسابقات به حدی بالا و نمرات به حدی به هم نزدیک بود که هیئت داوران مجبور شدند مرحله فینال را به مسابقات اضافه کنند. در کل سطح جشنوارههای دانشجویی را بسیار بالا میدانم.
ایکنا – فعالیتهای قرآنی در دانشگاهها را چطور ارزیابی میکنید؟ در حال حاضر بخش زیادی از قرآنی بودن فضای دانشگاهها بر دوش جشنواره قرآن و عترت گذاشته شده است، آیا واقعاً اینگونه است؟
با توجه به اینکه در دانشگاه فرهنگیان حضور دارم، لذا تنها میتوانم در مورد برنامههای این دانشگاه در زمینه قرآن اشاره کنم.
در دانشگاه فرهنگیان با توجه به اینکه قرار است معلم شویم، بحث اینکه باید سواد قرآنی نیز داشته باشیم مطرح شده است. دانشگاه فرهنگیان خیلی تلاش میکند که دانشجویان را جذب قرآن کند، علاوه بر جشنواره قرآنی طرحهای قرآنی دیگری نیز در این دانشگاه در دست اجراست که از جمله آنها باید به طرح همت اشاره کنم. در این طرح هر دانشجو یک جزء را طی سه یا چهار ماه حفظ کند 100 ساعت ضمن خدمت برای او در نظر گرفته خواهد شد و این هم برای رتبهبندی و هم بالا رفتن جایگاه خیلی مفید است.
یا اینکه میگفتند اگر دانشجویان میزان معینی از قرآن را حفظ کنند یا سواد قرآنی خاصی داشته باشند از برخی مزایا بهرهمند میشوند. دانشگاه فرهنگیان از این قبیل کارها زیاد انجام میدهد و وضعیت قرآنی هر سال در حال بهتر شدن است.
ایکنا – افقی که در حوزه قرآن برای خودتان در نظر گرفتهاید چه افقی است؟
به این موضوع خیلی فکر کردهام، به این نتیجه رسیدهام که وقتی وارد موضوعی میشوید، هرچه در آن عمیقتر شوید میبینید، هیچ وقت تمامشدنی نیست، قرآن به نحوی است که شما هزار سال هم در آن غوطهور شوید باز هم تمام شدنی نیست، لذا یکی از اهداف بزرگم که میدانم آرزوی بسیاری از افراد است این است که در مسابقات بینالمللی قرآن ایران رتبه اول را کسب کنم.
یک هدف خیلی برتر دیگری هم دارم و آن این است که تا جایی که در توان دارم تلاش کنم و از خداوند هم بخواهم کمکم کند تا بقیه را وارد راه قرآن کنم، یعنی از تأثیرات و فوایدی که قرآن در زندگی من داشته است برای بقیه بگویم و سعی کنم روی بقیه تاثیرگذار باشم.
ایکنا – با توجه به اینکه معلم هستید این هدف خیلی دستیافتنی به نظر میرسد ...
بله؛ برای همین وارد حوزه معلمی شدم ...
ایکنا - ایده و ابزاری هم برای چگونگی اجرای این هدف دارید؟
چون معتقد بودم که تربیت اصلی از همان پایههای اول شکل میگیرد و بچههای ابتدایی هم به شدت از معلم تأثیرپذیر هستند برای همین مقطع ابتدایی را انتخاب کردم. الان ما در مدارس، قرآن را به نحوی آموزش میدهیم که خیلی از پدر و مادرها میگویند قرآن را کنار بگذارید و آن ساعت را به درس دیگری اختصاص دهید.
ما داستانهای زیبایی در قرآن داریم، سعی خواهم کرد به جای اینکه با اجبار قرآن را به دانشآموزان آموزش دهم، با استفاده از این داستانها و نرمافزارهای خوبی که وجود دارد، بهره ببرم.
الان خیلی تلاش میکنم قبل از اینکه به عنوان معلم به کلاس بروم یک سری چیزها برای بچهها درست کنم. الان در حال شناسایی داستانهای قرآنی هستم و سعی میکنم با بازی و داستان و قصه قرآن را آموزش دهم.
ایکنا - بیشتر با کدام آیه از قرآن ارتباط قلبی دارید و با شنیدن آن احساس آرامش پیدا میکنید؟
آیه نور در سوره مبارکه نور است، هر کلمهای از این آیه از لحاظ تصویری به یکی از امامان و اهل بیت مرتبط میشود. «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ». مورد دیگر آیه 28 سوره مبارکه رعد است که میفرماید: «الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ».
ایکنا – شیرینترین رتبهای که تاکنون کسب کردهاید چه رتبهای بوده است؟
دو رتبه برای من خیلی شیرین بود، یکی رتبه اول جشنواره ملی قرآن دانشجویان و دیگری هم رتبه دوم مسابقات سراسری سازمان اوقاف و امور خیریه بود.
انتهای پیام