کد خبر: 4230387
تاریخ انتشار : ۲۱ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۵:۲۲

معناشناسی اراده از منظر ابن‌سینا در دوفصلنامه «فلسفه و کلام اسلامی»

دومین شماره از دوره 56 دوفصلنامه علمی پژوهشی «فلسفه و کلام اسلامی» به صاحب‌امتیازی دانشگاه تهران منتشر شد.

به گزارش ایکنا، دومین شماره از دوره 56 دوفصلنامه علمی پژوهشی «فلسفه و کلام اسلامی» به صاحب‌امتیازی دانشگاه تهران منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «نقد مقاله «عیارسنجی رویکرد سکوت‌گرا در برابر انگاره اتحاد عاقل و معقول»‏»، «معناشناسی اراده از منظر ابن‌سینا مشترک لفظی یا مشترک معنوی»، «بررسی قاعده حسن و قبح عقلی از منظر روایات معصومین(ع)»، «بررسی نظریه کلی‌ها در نمط چهارم اشارات و تنبیهات»، «بررسی انتقادی راهکار کریستوفر فرانکلین در حلّ صورت‌بندی‌های مبتنی بر اطمینان و عقب‌گرد از «معضل بخت»‏»، «مغالطه «پنداشت پرسش» در برهان وجودی از منظر ویلیام رو»، «تصحیح انتقادی رساله آداب‌الصوفیه از ابوالقاسم قشیری»، «وجود نامحدود خدا از نگاه استاد مصباح و ارزیابی آن برپایه دیدگاه نهایی صدرالمتألهین»، «بررسی انتقادی یک نقد درباره سمانتیک نظام تابع‌ارزشی آیا نتیجه استدلال می‌تواند مستقل از مقدمه‌ها باشد؟»، «پژوهشی وجودشناسانه درباره «فکر» و «نظر» در الهیات اثولوجیا»، «زشتی‌شناسی در اندیشه سهروردی»، «شواهدی بر تعمیم نظریه ابصار سهروردی به دیگر ادراکات حسی و برخی از کارکردهای آن».

در چکیده مقاله «نقد مقاله «عیارسنجی رویکرد سکوت‌گرا در برابر انگاره اتحاد عاقل و معقول»‏» آمده است: «در مقاله‌ای مهم‌ترین ادله اثبات و ابطال انگاره اتحاد عاقل و معقول را بررسی کردم، نشان دادم هیچ‌یک از آنها تامّ نیست و در انتها چنین نتیجه گرفتم که در مورد این نظریه باید سکوت کرد. این رویکرد سکوت‌گرا مورد نقد پژوهشِ دیگری قرارگرفته ‌است که نگارنده آن تلاش کرده ‌است برهان تضایف را از اشکال‌های مقاله‌ام نجات دهد. در این مقاله با عیارسنجی تلاش‌های پژوهش مذکور، نشان دادم که: این تلاش‌ها درواقع دست کشیدن از برهان تضایف و اقامه برهان‌های دیگری است که خود صدرا به آنها اشاره هم نکرده ‌است؛ این برهان‌ها در اثبات اتحاد ماده و صورتی که مورد ادعای نظریه اتحاد عاقل و معقول است، ناتوان است؛ هیچ یک از اشکال‌های پژوهش مذکور به مقاله اول، وارد نیست. برای پاسخ به اشکال‌ها، در این پژوهش نشان می‌دهم تجرد شرط معلوم ‌بودن نیست و این مطلب با تجرد صور ادراکی منافاتی ندارد، زیرا بحث در بابِ علم حضوری است، نه علم حصولی. همچنین روشن می‌کنم شرط بالفعل و بالذات معقول بودن، «جوهر مجرد بودن» است؛ زیرا اوّلاً خودِ صدرا علم حضوریِ «عرض» به خودش را ردّ کرده‌ است؛ ثانیاً پذیرشِ چنین دیدگاهی، مسئله را از حوزه بحث آن خارج می‌کند، زیرا حوزه بحث در مسئله «اتحاد عاقل و معقول»، علم حصولی به غیر است، نه علم حضوری عرض به خود.»

در طلیعه مقاله «معناشناسی اراده از منظر ابن‌سینا مشترک لفظی یا مشترک معنوی» آمده است: «در آثار ابن‌سینا، عبارت‌های ناظر به بحث اراده به‌گونه‌ای است که امکان دو تفسیر را از آن فراهم می‌کند. عده‌ای از محققان معتقدند که ابن‌سینا صفت اراده را بین واجب تعالی و انسان مشترک لفظی می‌داند. در مقابل، عده‌ای معتقدند که او این صفت را مشترک معنوی می‌داند. توجه به آثار ابن‌سینا نشان می‌دهد که عبارت‌های ابن‌سینا در مواردی همچون موارد زیر، زمینۀ خوانش اشتراک لفظی را ایجاد کرده‌است: عدم مغایرت مفهومی صفات الهی به خصوص صفت علم و اراده؛ تمایز اراده در واجب تعالی و انسان. از سوی دیگر عبارت‌های او دربارۀ تقسیم اراده و مقایسه اراده در انسان و واجب تعالی، زمینه برداشت اشتراک معنوی را فراهم نموده‌ است. به نظر می‌رسد می‌توان نظریه ابن‌سینا را اشتراک معنوی دانست و با استناد به عبارت‌های او درباره اراده و صفات الهی تفسیری از شواهد ناظر به اشتراک لفظی ارائه کرد. توجه به آثار ابن‌سینا اجازه می‌دهد که اراده را به «حیثیتی در فاعل عالم که سبب وجوب صدور فعل از او می‌گردد» تعریف کنیم. در این صورت، اراده میان خدا و انسان مشترک معنوی خواهد بود. در چهارچوب چنین تعریفی، تمایز اراده خداوند و اراده انسان، صرفاً تمایزی مصداقی خواهد بود.»

در چکیده مقاله «بررسی قاعده حسن و قبح عقلی از منظر روایات معصومین(ع)» آمده است: «یکی مهم‌ترین قواعد علم کلام که زیربنای بسیاری از قواعد و مسائل این علم می‌باشد، قاعده «حسن و قبح عقلی» است. پذیرش این قاعده تاثیر بسزایی در نگرش ما به جهان هستی، خداشناسی و دیگر مسائل مهم کلامی دارد. متکلمان مسلمان درباره آن دو دیدگاه دارند. عدلیه (اعم از معتزله و امامیه) آن را پذیرفته و معتقدند حسن و قبح افعال، ذاتی است و عقل و فطرت آدمی بدون در نظر گرفتن هر چیز دیگری آن‌ها را درک می‌کند؛ اما اشاعره عقلی بودن آن را منکر شده و بر این باورند که بیان شارع حسن و قبح را سامان می‌دهد. در این نوشتار تلاش می‌کنیم با روشی تحلیلی-توصیفی و کتابخانه‌ای، این قاعده را از منظر روایات معصومین(ع) بررسی کنیم و روشن سازیم که آیا خود قاعده یا مضمون آن در روایات بیان شده‌است یا خیر؟ بر اساسِ یافته‌های این پژوهش، معصومین به این مسئله پرداخته‌اند و روایات گاهی با صراحت و گاهی به صورت ضمنی، بر حُسن و قُبح عقلی دلالت دارند. در این مقاله به تبیین آن روایات خواهیم پرداخت.»

انتهای پیام
captcha