کد خبر: 4233630
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۲:۱۶
اکبری مطرح کرد:

شرط اساسی برای بازسازی روابط ایران و غرب در دوره جدید

استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: متأسفانه بعد از امضای برجام نتوانسته‌ایم به دستاوردها و هدف‌گذاری‌هایی که در توسعه روابط با غرب مشخص کرده بودیم دست پیدا کنیم و لذا لازم است در دولت جدید ملموس‌تر و عملیاتی‌تر برروی نقدشوندگی تعهدات دوجانبه‌ای که به واسطه دیپلماسی ایجاد می‌شود تمرکز بیشتری وجود داشته باشد.

عابد اکبری

عابد اکبری، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با ایکنا، درباره سیاست خارجی دولت چهاردهم و رویکرد این دولت به سیاست منطقه‌گرایی و روابط با همسایگان گفت: در یک دهه گذشته سیاست منطقه‌گرایی و اهمیت دادن به کشورهای همسایه جزء اولویت‌های کشور بوده به ویژه با افزایش سطح تحریم‌ها و بیشتر شدن اثربخشی تحریم‌ها با جدیت بیشتری دنبال شده است. پیش از دولت سیزدهم بنا به دلایلی سیاست منطقه‌گرایی کم‌رنگ‌تر شد و این سیاست با توجه به پرونده‌هایی مانند روابط ایران و عربستان، ایران و ترکمنستان و تحولات قفقاز با کندی پیش رفت و یا شاید هم با عدم پیشرفت همراه بود.

وی افزود: با روی کار آمدن دولت سیزدهم این موضوع با جدیت بیشتری دنبال شد و دستاورد بسیار زیادی را برای کشور رقم زد که فارغ از دستاوردهای اقتصادی که می‌تواند به همراه داشته باشد، تقریباً یک نوع همگرایی یا یک نوع همفکری و دیدگاه مشترک را نسبت به امنیت منطقه‌ای از طریق دیپلماسی با کشورهای همسایه فراهم آورد.

بازیگری مخرب برخی بازیگران؛ منشأ چالش‌های منطقه‌ای

این کارشناس مسائل بین‌الملل ادامه داد: با توجه به نوع و سطح تهدیدات منطقه‌ای این رویکرد باید توسط دولت چهاردهم هم ادامه پیدا کند. اکثر چالش‌های منطقه به خاطر نوع بازیگری رژیم صهیونیستی است و علاوه بر آن چالش‌های درون‌منطقه‌ای دیگر هم وجود دارند که لازم است دولت جدید به آنها توجه داشته باشد.

اکبری بیان کرد: اصلی‌ترین دستاوردی که ادامه سیاست منطقه‌گرایی در دولت چهاردهم برای جمهوری اسلامی ایران به همراه خواهد داشت یک نوع صلح‌سازی و یا افزایش ثبات در منطقه غرب آسیاست و این مهم باید از طریق دیپلماسی دنبال شود. لازمه هرگونه تحول اقتصادی و فرهنگی و رشد و پویایی در منطقه در گروی تقویت امنیت و ثبات منطقه‌ای است.

وی با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران باید سیاست حل مشکلات در روابط با کشورهای منطقه را به جد پیگیری کند، گفت: این سیاست اگر با هدف افزایش همگرایی همراه شود می‌تواند زمینه‌ساز توسعه و پیشرفت در منطقه و به  طریق اولی در کشور خودمان باشد.

کارشناس مسائل بین‌الملل درباره نحوه تعامل دولت چهاردهم با غرب تأکید کرد: اولاً اینکه در دیپلماسی نمی‌توان با کسانی که از پیش‌شرط سخن می‌گویند یعنی زبان دیپلماسی را نمی‌دانند، گفت‌وگو کرد. پیش‌شرط اصلی گفت‌وگو کنار گذاشتن پیش‌شرط‌هاست.

تمرکز بر کیفیت نقدشوندگی تعهدات

اکبری در تشریح الزام اصلی در تعامل جمهوری اسلامی ایران با غرب گفت: متأسفانه بعد از امضای برجام نتوانسته‌ایم به دستاوردها و هدف‌گذاری‌های مشخص‌شده در توسعه روابط با غرب دست پیدا کنیم و لذا لازم است این بار کمی ملموس‌تر و عملیاتی‌تر برروی نقدشوندگی تعهدات دوجانبه‌ای که به واسطه دیپلماسی ایجاد می‌شود تمرکز کنیم. این پیش‌شرط مربوط به طرف مقابل نیست بلکه متوجه دیپلمات‌های ایرانی و دیپلماسی دولت است؛ یعنی اگر قرار است چنین اتفاقی بیفتد باید برروی توان نقدشوندگی بیشتر تمرکز شود. 

وی افزود: نکته‌ای که برای طرف اروپایی می‌توان برشمرد آن است که در سال‌های گذشته به ویژه پس از خروج آمریکا از برجام نگاه غلطی به مسائل منطقه داشته و سعی کردند در فعالیت‌های دیپلماتیک خود در منطقه غرب آسیا به نوعی جمهوری اسلامی ایران را نادیده بگیرند و ما را از معادلات منطقه‌ای حذف کنند و این نوع نگاه را در خصوص افغانستان، عراق و حوزه خلیج فارس اجرا کرده‌ و بعدها این نوع رفتار باعث شده تا کریدورهای اقتصادی را تعریف کنند که جمهوری اسلامی ایران در آن جایگاهی نداشته باشد. به نظر من این یک نوع خطای راهبردی است که طرف غربی مرتکب شده و اگر امروزه طرف غربی در نگاه خود تجدیدنظر کند و جمهوری اسلامی ایران را جزء لاینفک ثبات و امنیت منطقه بداند می‌توان امیدوار بود با چند دور مذاکرات فشرده به نتایج مثبتی در روابط با اروپا دست پیدا کنیم ولی اگر این تجدیدنظر صورت نگیرد به نظر من نباید انتظار داشت دستاورد زیادی در حوزه تعامل با غرب رقم بخورد.

با تفکیک میدان و دیپلماسی حتی در سطح واژگانی مخالفم

استاد دانشگاه علامه طباطبایی درباره نگاه دستگاه سیاست خارجی دولت جدید به پیوند دیپلماسی و میدان گفت: من اساساً با تفکیک اینها حتی تفکیک واژگانی موافق نیستم؛ وظیفه تمام بازیگران اثرگذار در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران به ویژه دستگاه سیاست خارجی آن است که بسترساز توسعه روابط در حوزه‌های مختلف باشند و لذا وقتی که قرار است در یک منطقه ناامن به نام غرب آسیا این بسترسازی صورت گیرد لازمه آن یک نوع عملیات ترکیبی در حوزه‌های مختلف است که عملیات نظامی، حرکت فرهنگی و یا اتحاد و ائتلاف سیاسی و سایر موارد در این عملیات ترکیبی جای دارند و باید دیده شوند.

اکبری بیان کرد: همه این موارد به ثبات و صلح درون‌منطقه‌ای و کم کردن اثرات بازیگران مخرب فرامنطقه‌ای و شاید هم بازیگران مخل و مخرب درون‌منطقه‌ای کمک خواهند کرد.

گفت‌وگو از سعید امینی

انتهای پیام
captcha