
به گزارش ایکنا،
حجتالاسلام سیدابوالفضل موسوی کوشکی، استاد
حوزه علمیه، 22 شهریور ماه در مراسم عزاداری سالروز شهادت
امام حسن عسکری(ع) در دفتر آیتالله مهدی هادوی تهرانی در قم با بیان اینکه احمد بن اسحاق قمی خدمت امام عسکری(ع) رسید و پرسید که امام بعد از شما کیست؟ گفت: حضرت وقتی این سؤال را شنیدند به سرعت بلند شدند و به اتاق مجاور رفتند و در حالی برگشتند که بر روی شانه ایشان کودکی چهار ساله بود که مانند خورشید میدرخشید؛ حضرت به احمد ابن اسحاق فرمودند اگر کرامت و تقوا و عفاف، اندیشه بلند و ارزشی که در نزد ما اهل بیت(ع) داری نبود من این کودک را به تو نشان نمیدادم و ادامه دادند که آنقدر غیبت فرزندم مهدی طولانی خواهد شد و شبهات جامعه را فرامیگیرد که خیلی از افراد دین خود را از دست خواهند داد و افرادی صبح از خانه بیرون میروند در حالی که نماز خوانده و زیارت عاشورا خوانده است ولی عصر کافر برمیگردد. این تعبیر در روایات وجود دارد که در آخرالزمان مردم از علما فرار میکنند همانند گوسفندی که از گرگ فرار میکند.
وی افزود: امام عسکری(ع) به احمدبن اسحاق فرمود در دوره آخرالزمان نگاه داشتن ایمان از نگهداشتن آتش در کف دست دشوارتر است و اگر میخواهی ایمانت را حفظ کنی باید باورها و اعتقادات خود را درست کنی؛ باید همه حواست به مولایت امام زمان(عج) باشد و هر کسی او را تصدیق کند مرا تصدیق کرده است و کسی که او را تکذیب کند مرا تکذیب کرده است؛ او رجل من ولدی و رنگ او رنگ من و مانند کوکب دری است و کسی چنین توفیقی پیدا میکند که توفیق دعا برای فرج پیدا کند آن هم دعای زیاد.
موسوی کوشکی با بیان اینکه یکی از کارهایی که خیلی به ما قیمت و ارزش میدهد این است که دعا برای فرج را داخل نماز ببریم، تصریح کرد: خوب است در درون نماز برای فرج دعا کنیم یعنی در سجده و رکوع و قنوت هم برای فرج آقا دعا کنیم. فقط علی(ع) بود که صدقه را که خیلیها میدهند داخل نماز برد و آنقدر ارج و مقام پیدا کرد که آیه ولایت در شأن او نازل شد، لذا خوب است ما هم دعا برای امام زمان(عج) را در نماز انجام دهیم. دعا برای فرج وقتی خیلی قیمت دارد که در درون نماز باشد. مرحوم نبوی گرگانی که عاشق دلسوخته امام زمان(عج) بود در رکوع و سجود نمازش دعای «اللهم عجل لولیک الفرج» را قرائت میکرد.
مواجهه انیشتین با یک روایت نبوی
استاد حوزه علمیه بیان کرد: حضرت علی(ع) به کمیل فرمودند اگر میخواهی از ما جدا نشوی معارف را فقط باید از ما بگیری و اگر چنین کنی از ما خواهی بود؛ ما باید ببینیم افکار و عقیده ما به آسمانیان وصل است یا به زمینیان؛ اگر به آسمانیان وصل باشد قیمت پیدا خواهیم کرد. انیشتین فردی بود که به خاطر تفکر بر روی یک روایت نبوی عاقبت بخیر شد؛ سفیر ایران در آلمان یک جلد از مجلدات بحارالانوار را به زبان آلمانی به انیشتین هدیه داد و او وقتی به یکی از روایات مرتبط با معراج برخورد متحول شد و در اواخر عمر مستبصر شد. در این روایت به بحث معراج اشاره شده است و اینکه ابتدا برای نبی مکرم، مرکبی به نام براق آوردند و بعد محمل آوردند که ما نمیدانیم این مرکبها چه هستند و فقط میدانیم از جنس نور است؛ سپس مرکب سوم به نام رفرف را برای پیامبر(ص) آوردند.
وی افزود: پیامبر(ص) فرمودند وقتی خواستم به معراج بروم آیات را به او نشان دادند؛ ما دو نوع آیات داریم؛ آیات جزیی و آیات کلی که مجمعالآیات است؛ پیامبر(ص) را به معراج بردند تا آیات را به او نشان دهند؛ ایشان فرمودند من وقتی خواستم از معراج برگردم پایم به سبوی آبی خورد و واژگون شد و از آن آب به تدریج خارج میشد، حضرت فرمودند من همه 12هزار عالم را پیمودم و برگشتم هنوز آب آن سبو و کوزه تمام نشده بود؛ انیشتین میگوید محتوای این حدیث با هیچ چیزی جز با قانون نسبیت جور در نمیآید؛ نسبیت در زمان و مکان و عالم ماده که اگر انسان از زمان خارج شود زمان همان خواهد بود.
موسوی کوشکی افزود: آقای تیجانی در مقدمه کتاب «ثم اهدیت» گفته است علت تشیع من تفکر در این موضوع بود که آیا ما چیزی بالاتر از اسلام در عالم داریم؟ اگر نیست پس من دینم را باید از چه کسی بگیرم؛ پیروان ابوحنیفه معارف خود را از او گرفتهاند ولی او 80 سال بعد از رحلت پیامبر تازه به دنیا آمده و نه ایشان را دیده و نه از پیامبر(ص) چیزی شنیده است؛ مالک هم در سال 90 قمری به دنیا آمده است؛ امام شافعی در سال 150 هجرت به دنیا آمده است و ابن حنبل هم در سنه 163 هجری به دنیا آمده است و هیچ مکتبی مانند شیعه نیست که رهبر آن در کنار پیامبر بوده و از او شنیده است و در دامان پیامبر(ص) بزرگ شده و پیامبر(ص) در وصف او فرموده است که ای علی تو هیچ فرقی با من نداری جز اینکه نبی نیستی و در کنار من قرآن را شنیدهای.
استاد حوزه علمیه گفت: امام عسکری(ع) بالاترین پیام را برای عالم ارائه دادند و آن اینکه بعد از ایشان امام زمان به عنوان آخرین امام هستند و تاکید دارند که کثرت عبادت همراه با تفکر قیمتی در انسان ایجاد میکند که روح او لون و رنگ معنوی پیدا میکند؛ امروز بشر هم به این نتیجه رسیده است. قویترین رنگ روح هم در این است که انسان عبادتش را با تفکر به خدا انجام دهد در این صورت از خورشید هم مشعشعتر و زیباتر خواهد بود.
ماجرای احضار روح یک سرهنگ و برخورد نور
موسوی کوشکی با بیان اینکه برخی اولیاء الله بدون اینکه سر بلند کنند افراد را میشناختند، اضافه کرد: اگر رنگ روح سبز باشد شیطان در آن نفوذ نکرده است ولی اگر سیاه باشد یعنی شیطان نفوذ کرده است؛ مرحوم آیتالله مروارید در مشهد بودند و در همان دوره سرهنگی هم مدعی احضار روح بود؛ مرحوم آیتالله آقامیرزا جواد تهرانی به ایشان میفرمایند شما در مشهد هستید و این خرافات رواج دارد؟ من به مشهد میآیم و با هم میرویم او را موعظه میکنیم، آقای مروارید به میرزاجواد آقا فرموده بود اگر اجازه دهید آقای نور نقیبی را هم با خودمان ببریم زیرا او در مسئله جن و احضار روح استاد فن است.
وی افزود: سه نفر به خانه این سرهنگ رفتند و سرهنگ مشغول فریب مردم بود و اجنه را احضار میکرد و به مردم میگفت مثلا روح پدر تو را احضار کردهام؛ وقتی سرهنگ به یکی از مشتریانش گفت میز در حال چرخیدن است یعنی روح پدرت را احضار کردهام و آقای نقیبی بر سر او فریاد زد که چر ا دروغ میگویی تو روح یک جنی زن یهودی را احضار کردهای و بساط او را بهم ریخت و وقتی از ایشان در مورد تشخیص یهودیبودن این جن سؤال کردند فرمود هر روحی یک رنگی دارد و من از رنگ روح آن جنی فهمیدم که یهودی است. آن چه روح را مشعشع میکند که عبادت همراه با تفکر باشد.
انتهای پیام