کد خبر: 4236740
تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۲

دیدگاه اندیشمندان اسلامی درباره گستره مشورت

چهارمین شماره دوفصلنامه مطالعات اجتماعی قرآن به صاحب‌امتیازی دانشگاه بوعلی سینا منتشر شد.

به گزارش ایکنا، چهارمین شماره دوفصلنامه مطالعات اجتماعی قرآن به صاحب‌امتیازی دانشگاه بوعلی سینا منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «بازخوانی فهم‌های تفسیری از آیه 24 نساء با محوریت حق عفاف جنسی کنیز»، «تحلیل انتقادی دیدگاه اندیشمندان اسلامی درباره گستره مشورت و حکم آن در قرآن»، «ارزیابی دیدگاه اولیورلمن در باره سوره یوسف»، «احمد قابل و تفسیر اجتماعی قرآن کریم (مطالعه موردی آیات ارث، قوّامیت و پوشش)»، «تحلیل رویکرد محققان اروپایی به مضامین آیات زنانه در قرآن» (با تمرکز به آیات مربوط به زنان)»، «بررسی و ارزیابی مدخل «علوم اجتماعی و قرآن» در دایره‌المعارف قرآن»، «روش‌های قصه‌خوانی در داستان‌های اجتماعی قرآن»، «بررسی آیات مربوط به زنان در تفاسیر عرفانی»، «نقش فطرت در تکامل اجتماعی انسان از نگاه قرآن و روایات».

در چکیده مقاله «تحلیل انتقادی دیدگاه اندیشمندان اسلامی درباره گستره مشورت و حکم آن در قرآن» آمده است: «مشروعیت شورا به عنوان یک اصل عقلایی و ضروری مورد پذیرش تمامی صاحب‌نظران است. در این میان پرسش جدی آن است که آیا نظریه حاصل از مشورت تعهدآور بوده‏ و عمل به آن بر حاکم یا بر امت واجب‏ است؟ یا این‏که مشورت الزام‌‏آور نیست و تنها براى آشنا شدن با نظر مردم و خشنود کردن دل آن‏ها صورت می‌پذیرد. برخی بر این باورند از آنجا که در قرآن مضمون قاطع و محکمى وجود ندارد، نمی‌توان بر لازم‌الاجرا بودن نتایج مشورت حکم کرد. در این میان آنچه بیش از پیش بر اختلاف مفسّران در زمینه محدوده شورا افزوده است تبیین واژه «امر» در آیه 38 شورا و 159 آل عمران است. حال آنکه با بررسی ظهور آیات ناظر به ساحت‌های چهارگانه مشورت در قرآن پی می‌بریم، مشورت، امری ارشادی و به مثابه توصیه اخلاقی و مستحب محسوب نمی‌شود. همچنین با تفکیک محدوده مشورت درمی‌یابیم که مشورت فقط در اموری جایز است که حکم الزام‌آوری در دین وجود ندارد. چنان‌که پیامبر(ص) بر پایه آیه ناظر به ساحت حکومتی، در امور غیر تنصیصی برای ترویج فرهنگ مشارکت با مردم مشورت نموده و ضرورت آن را به نوعی به مردم تعلیم داده است. در مقابل، در امور تنصیصی و احکام خاص و تغییرناپذیر چه در مرحله تصمیم‌سازی و چه مرحله تصمیم‌گیری، ملزم به مشورت نبوده‌اند.»

در طلیعه مقاله «تحلیل رویکرد محققان اروپایی به مضامین آیات زنانه در قرآن» (با تمرکز به آیات مربوط به زنان)» آمده است: «دین‌ستیزان و دین‌ناشناسان، چنین القاء نموده‌اند که ادیان به طور عام و اسلام به طور خاص نسبت به حقوق فردی و اجتماعی زنان بی توجه و حتی دارای قصور است. از طرف دیگر در پی جنبش‌های زنانه به جهت احقاق حقوق زنان، مستشرقان، متون مقدس دینی از جمله قرآن را بازخوانی کرده و به مباحثی همچون: جایگاه و حقوق اجتماعی و سیاسی و اقتصادی زنان و مسائلی از قبیل: خلقت زن، قوامیت، تعدد زوجات و... از منظر قرآن پرداخته‌‌اند. گرچه اختلاف آرا بین ایشان وجود دارد؛ اما جریان فکری غالب آنان، قرآن را متنی احیاگر حقوق زنان و عاری از هرگونه نگاه جنسیتی و سلطه‌‌گری مردانه و تحقیرآمیز نسبت به زنان دانسته و تلاش می‌کنند تا به هر طریق ممکن، سایه سلطه مردان را از زنان حذف نمایند . مستشرقان بر این باورند که ترجمه‌ها و تفاسیر مردسالارانه با نظام تساوی جنسیتی در قرآن مخالفت دارد و غالباً معتقدند که قرآن با حضور زنان در همه ابعاد اجتماعی و سیاسی و رهبری آنان موافق است، گرچه گاهی در برداشت آیات دچار کج فهمی شده‌اند که از دلایل آن عدم دسترسی به منابع و آرا عالمان شیعه و نبود روش علمی و تفسیری است؛ لذا تبیین و بسط آراء اندیشمندان شیعی، می‌‌تواند بسیاری از ابهامات درباره نگرش اسلام به زنان را بزداید. این مقاله ضمن تبیین و نقد آرا مستشرقان، نظرات مفسران شیعی را به ‌عنوان فصل‌‌الخطاب و مصحح آرا بیان می‌‌کند.»

در چکیده مقاله «نقش فطرت در تکامل اجتماعی انسان از نگاه قرآن و روایات» آمده است: «واژه‌ فطرت ابداع قرآن کریم است. اگرچه از ابتدای خلقت برنامه‌ی تکاملی جوامع انسانی بر پایه‌ی فطرت و تطابق آن با عالم دنیا که مکان سیر تکاملی اوست، بوده است اما سیر تدریجی جوامع بشری که از ملزومات حیات مادی است، ‌امکان بروز تمامی ابعاد فطرت را نمی‌داد تا عقل و علم بشر به میزانی تکامل پیدا کرد که قابلیت ارائه‌ی بزرگ‌ترین سرمایه‌ی خود یعنی فطرت را بروز داد و خداوند در زمان آخرین فرستاده‌ی خود، کامل‌ترین کتاب هدایت جامعه‌ی انسانی تا روز قیامت را در اختیار او قرا ر داد و به‌طور خاص پرده از دلیل فخر اشرف مخلوقات خود برداشت و آن را با لفظ فطرت به جهان ارائه کرد، جهانی که در روزگار یهودیت و مسیحیت پذیرای شکوفایی تمامی ابعاد وجودی خود را نداشت و بشری که مظهر تجلی کامل پروردگار عالم باشد، پا به عرصه‌ گیتی نگذاشته بود. رسول خاتم(ص) تنها انسان کاملی بود که در کل جوامع بشری توانست تمامی ابعاد و گرایش‌های فطری یک انسان را به نمایش بگذارد. انسان چگونه می‌تواند با ابزار فطرت، نواقص جامعه‌ خود را برطرف کرده و مسیر تکامل را طی کند؟ راه زدودن غبار از دیده‌ی فطرت چیست و چه کسانی می‌توانند در این مسیر به انسان کمک کنند؟ دیدگاه آیات و روایات در این خصوص چیست؟ این پژوهش به دنبال نشان دادن پاره‌ای از این تجلی و اثرگذاری آن در جامعه می‌باشد.»

انتهای پیام
captcha